بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه هاآرتص در یادداشت خود بهقلم «نوآ لاندو» نوشت: آخر هفته با مرگ ملکه الیزابت شاهد شنیدن کلیشههای زیادی در ستایش ماملاختیوت (کلمهای عبری که شامل معانی بسیاری از جمله دولتمردی و ترجیح دادن منافع ملت بر منافع یک فرد یا حزب متحدکننده بریتانیا است) بودهایم.
در واقع، مهارت او، آن را تا سطحی باشکوهی ارتقا داد و وی متحددکننده واقعی ملت و دوران خود بود.
اما در بریتانیا، مبنای مشترک ارزشها، اجماع وحدتبخش مجموعهای از ارزشهای لیبرال-دمکراتیک است.
در گفتمان کنونی اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، میل شدید به وحدت ملی از نوعی که ملکه الیزابت ظاهراً ایجاد کرده است، مشاهده میشود.
اما مسئله این نیست که آیا ما متحد خواهیم شد، زیرا وحدت به خودی خود بی معنی است؛ بلکه در مورد این است که با چه کسی و با چه چیزی متحد خواهیم شد.
در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) یا بریتانیا، یک اجماع متحد برای روابط قدرتمندانه در جامعه حس شده است.
خطر عظیم ناشی از افسانه اجماع لیبرال دمکراتیک در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و آرزوی وحدت ملی که ظاهراً منعکسکننده آن باشد، دروغی است که مرکز سیاسی به خود درباره فضای بیطرف وحدت در زمانی میگوید که راست سیاسی معتقد است با تمام توان و بدون عذرخواهی این اجماع را به سمت راست میراند.
در اینجا یک مثال واضح از پیامدها این است: برای سالها، جناح چپ، دیوان عالی دادگستری را بهعنوان عرصه اجماع و بیطرفی لیبرال-دمکراتیک در هسته آن میدید.
اما بسیاری از مردم با توجیه بسیار، استدلال میکنند که وقتی به قوانین مرتبط سرزمین نگاه کنید، هرگز اینطور نبوده است.
آنچه مسلم است اینکه طی سالهای اخیر، جناح راست در رسانهها و محافل خود برای جلوگیری از انعکاس قوانینی که در دادگاه مطابق با میل ارزشهای چپ است، موفق عمل کرده است.
جناح چپ به جای مبارزه علیه این اقدامات، مطابق میل جناح راست عمل میکند. جناح میانه تمام تلاش خود را میکند تا وضعیت موجود، قوه قضاییه را حفظ نماید که در عمل مدتهاست به سمت جناح راست حرکت میکند.
درخواست برای اتحاد ملی الیزابت دوم در اسرائیل امروز(رژیم صهیونیستی)، به معنای اتحاد با نتانیاهو، اتحاد با ایتامار بن گویر، به جای نبرد سرسختانه و آشکارا برای آینده ارزشهای لیبرال است.