بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در مطلب تازه خود بهقلم «اندرو جی ناتان» نوشت: نگرانی بابت حمله چین به تایوان در آمریکا و متحدان این کشورها در آسیا در حال افزایش است. جنگ پوتین در اوکراین نیز این نگرانیها را تشدید کرده است.
اما ترس از حمله قریبالوقوع چین بیجاست. برای چندین دهه، سیاست چین در قبال تایوان با صبر استراتژیک مشخص شده است.
همانطور که رویکرد این کشور در مورد سایر ادعاها و مناقشات ارضی، از هند تا دریای چین جنوبی نیز مشخص بوده است.
در سال 1979، زمانی که آمریکا برای عادیسازی روابط با چین، تعامل دیپلماتیک خود را با تایوان قطع کرد، پکن شانس معقولی برای پیروزی بر تایپه بدون استفاده از زور داشت.
پکن اقدامات خود را برای منزوی کردن جزیره از نظر دیپلماتیک افزایش داده، واردات و روابط توریستی را کاهش داده و ارتش چین را برای انجام عملیات مشترک پیچیده لازم به منظور تهاجم بین تنگه آموزش داده است.
این حرکات گمانهزنیها مبنی بر اینکه چین در حال طراحی یک حمله تمامعیار است را تقویت میکند. علاوه بر تمایل شی برای حفظ میراث خود، تغییر موازنه قدرت بین چین و آمریکا اغلب توسط تحلیلگران آمریکایی بهعنوان انگیزه احتمالی شی مطرح میشود.
حقایقی که چنین پیشبینیهایی بر آن استوار است، اشتباه نیست، اما ناقص است. مجموعه کاملتری از حقایق نشان میدهد که چین همچنان استراتژی صبر استراتژیک را در مورد تایوان دنبال میکند. اولاً، رهبران چین، درست یا نادرست، مطمئن به نظر میرسند که بهتر از غرب میتوانند با مشکلات خود کنار آیند.
پکن میتواند منتظر بماند تا قدرت در غرب اقیانوس آرام به نفع چین تغییر کند. وقتی واشنگتن متوجه شود که هزینه دفاع از تایوان فراتر از توانش است و مقامات تایوانی بفهمند که واشنگتن دیگر تمایلی برای درگیری با چین ندارد، تایوان به طور عملگرایانه درباره ترتیباتی که پکن میتواند بپذیرد، مذاکره خواهد کرد.
دوم، بر خلاف تصور رایج از چین که مایل به جنگ است، پکن در تعقیب اهداف دیگر خود صبر استراتژیک نشان داده است. یک مثال خوب، رفتار پکن در دریای چین جنوبی است، جایی که این کشور هفت جزیره شنی را بدون ایجاد جنگ با آمریکا یا مدعیان سرزمینی رقیب ساخته و نظامی کرده است.
درگیری در اوکراین به شی یادآوری میکند که جنگ غیرقابل پیشبینی است و حکومت بر جمعیتی که در حال مقاومت هستند، پرهزینه است.
چین در پروژههای بندری ظاهرا غیرنظامی در سراسر اقیانوس هند و فراتر از آن سرمایهگذاری کرده است که میتواند بنای عملیاتهای دریایی آینده باشد و زنگ هشدار را به صدا درآورد، اما هیچ اقدام متقابلی را به دنبال ندارد.
پکن همچنین از نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک خود در آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، غرب آسیا و اقیانوسیه و قدرت نرم خود در نهادهای بینالمللی برای تشویق دولتها جهت همسویی با منافع چین استفاده کرده است.
در نهایت، درسی که شی احتمالاً از جنگ پوتین در اوکراین میگیرد، این نیست که تجاوز سرزمینی از نظر نظامی توسط غرب بدون مجازات میماند، بلکه سخت و پرهزینه خواهد بود. حتی اگر پکن بتواند در جنگ بر سر تایوان پیروز شود، مشخص نیست که بتواند در آینده پیروز باقی بماند.