بهگزارش مرکز مطالعات سورین،نشریه استراتژیست در مطلب تازه خود بهقلم «جوزف نای» نوشت: جنگ اوکراین که توسط «ولادیمیر پوتین» -رئیسجمهور روسیه- در ماه فوریه سال 2022 آغاز شد، یک درگیری پیچیده و غیرقابلپیشبینی بوده است.
جنگ که با تصرف کییف و تغییر دولت آغاز شد، همچنان بهشدت ادامه دارد و پایان روشنی در آن دیده نمیشود.
این درگیری را میتوان «جنگ استقلال» اوکراین دانست که اقدامات پوتین باعث تقویت هویت ملی اوکراین میشود.
این درگیری همچنین به ما آموخته است که سلاحهای قدیمی و جدید مکمل یکدیگر هستند و کارایی سلاحهای ضد تانک و ضد کشتی بسیار مهم است.
استفاده از پهپادها بهعنوان سلاحهای ضد تانک و ضد کشتی پیشبینی نشده بود و توانایی اوکراین برای بیرون راندن نیروی دریایی روسیه از نیمه غربی دریای سیاه پیشبینی نشده بود.
توپخانه و مین نیز نقش مهمی در درگیری ایفا کردهاند و در جنگ خندق به سبک جنگ جهانی اول مستقر شدند.
بازدارندگی هستهای کار میکند، اما بیش از تواناییها به ریسکهای نسبی بستگی دارد.
غرب از تهدید هستهای پوتین برای اوکراین منصرف شده است، اما فقط تا حدی. پوتین اوکراین را بهعنوان یک منافع ملی حیاتی برای روسیه معرفی کرده است، در حالی که دولتهای غربی چنین نکردهاند.
وابستگی متقابل اقتصادی از جنگ جلوگیری نمیکند، زیرا میتواند هزینهها را افزایش دهد اما لزوماً از آن جلوگیری نمیکند.
یک وابستگی متقابل اقتصادی نابرابر میتواند توسط احزاب کمتر وابسته به سلاح تبدیل شود. تحریمها میتوانند هزینهها را افزایش دهند اما نتایج را در کوتاهمدت تعیین نمیکنند.
ویلیام برنز، رئیس سیا به پوتین درباره تحریمهای قریبالوقوع هشدار داد، اما پوتین تردید داشت که غرب بتواند وحدت جهانی را در مورد تحریمها حفظ کند.
جنگ اطلاعاتی نقش مهمی در جنگهای مدرن ایفا میکند، زیرا به خنثی کردن این روایت کمک میکند که پوتین میخواست اروپاییها باور کنند و به همبستگی غرب کمک کنند.
«ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین، کار خارقالعادهای در تبلیغ داستان کشورش در غرب انجام داده است. هم قدرت سخت و هم قدرت نرم اهمیت دارند و در کوتاهمدت قدرت سخت بر قدرت نرم غلبه میکند.