بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه میدل ایستای در گزارش تازه خود بهقلم «عباس اصلانی» نوشت: در روز 29 مارس، کابینه عربستان به ریاست «ملک سلمان بن عبدالعزیز» درخواست این کشور را برای تبدیلشدن به یک شریک گفتوگو در سازمان همکاری شانگهای، یک بلوک اوراسیا که به تقویت همکاریهای چندجانبه در حوزههای امنیتی، اقتصادی و سیاسی اختصاص دارد، ارائه داد.
این حرکت زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که در پسزمینه رویدادها و تحولات اخیر در غربآسیا قرار گیرد.
تصمیم عربستان برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای پس از توافق برای احیای روابط با تهران در پکن، بر نقش رو به گسترش چین در چشمانداز ژئوپلیتیک غربآسیا تأکید میکند.
سخنگوی وزارت خارجه چین پس از اعلام تصمیم کابینه عربستان، حمایت خود را اعلام کرد و آمادگی پکن را برای کمک به حفظ صلح و ثبات منطقه و همچنین ارتقای توسعه جمعی از طریق تقویت همکاری با عربستان در چارچوب سازمان همکاری شانگهای اعلام کرد.
به گفته برخی ناظران، اگرچه سازمان همکاری شانگهای به همه کشورهای عضو خود در مورد مسائل تصمیمگیری متعددی حق وتو میدهد، اما به گفته برخی ناظران، نفوذ چین در سازمان، این کشور را به نیروی محرکه تصمیمگیری تبدیل میکند.
علاوه بر این، چین تلاش کرده است تا مکانیسمهای اقتصادی سازمان همکاری شانگهای را با تکمیل طرح کمربند و جاده هماهنگ کند.
عضویت عربستان میتواند بهعنوان یک موهبت قابلتوجه برای چین تلقی شود، زیرا گسترش جغرافیایی سازمان همکاری شانگهای همکاری با کشوری را که در ابتکار طرح کمربند و جاده مشارکت دارد، تسهیل میکند.
الحاق عربستان به این سازمان قدرت میدهد تا بهطور استراتژیک همکاریها و اتحادهای جدید را با اعضای جدید تقویت کند و بهطور همزمان انسجام و کارایی آن را بهعنوان یک نیروی منطقهای و بینالمللی قدرتمند تقویت کند.
در حال حاضر، یکی از مهمترین اهداف این سازمان، ایجاد یک سیستم مالی مستقل از ارزهای غربی و دلاری است. ورود عربستان به سازمان همکاری شانگهای ممکن است به تقویت و عملیاتی کردن توسعه حوزههایی مانند انرژی، حملونقل و سیستمهای مالی کمک کند.
اگرچه همکاری بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در زمینه انرژی منوط به عضویت آنها در این سازمان نیست، اما عضویت عربستان (با توجه به عضویت روسیه و ایران) میتواند موقعیت حوزه انرژی را در سازمان همکاری شانگهای تقویت کند.