بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در یادداشت تازه خود بهقلم «فرهاد رضایی» نوشت: حکومت جمهوری اسلامی توانسته با گذشت زمان و خواه با اقدامات خود یا با کمک چین و روسیه، در دور زدن تحریمها مهارت پیدا کند.
این اتحاد خردکننده تحریمهاست که باعث میشود ایران چندان عجلهای برای مذاکره برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نداشته باشد.
ایران 27 دوربین نظارتی را از مراکز هستهای خود برداشته است. به گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این کار «چالش جدی» برای «تداوم شناخت» از برنامه هستهای ایران ایجاد کرده و اینکه بتوان تضمین کرد این برنامه همچنان منحصرا صلحآمیز است.
دلایل متعددی در مورد شکست استراتژی تحریم وجود دارد. نخست اینکه، جو بایدن ناامید از احیای برجام بود و تصمیم گرفت تا اجرای تحریمهای دوره ترامپ را کاهش دهد. در نتیجه، این کار به ایران اجازه داد تا بیش از 780 هزار بشکه نفت در روز به چین بفروشد.
دوم اینکه، ایران به تنهایی یا به کمک چین و روسیه در دور زدن تحریمها مهارت یافته است. به علاوه، مراکز و شبکههای متعددی از افراد و شرکتها را در سراسر آسیای شرقی از جمله هنگ کنگ، امارات، ویتنام، سنگاپور و دیگر کشورهایی ایجاد کرده که به ایران کمک میکنند تا محصولات نفتی و پتروشیمی را به چین تحویل دهد.
علاوه بر این، ایران یک نظام بانکی مخفی را ایجاد کرده که به این کشور کمک میکند تا میلیاردها دلار و بنابر برخی تخمینها تا 80 میلیارد دلار در سال را مدیریت کند و بتواند از به کار بردن جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی (سوئیفت) طفره رود.
همچنین، ایران از چندین تاکتیک ضد تحریم برای فروش نفت خود بهره میبرد. یک روش معمول، پنهان کردن میلیونها بشکه نفت در بنادر کمتر شناختهشده در آسیاست.
روش دیگر، به اصطلاح ناوگان اشباح است که کشتیها به وسیله آن سامانه شناسایی خودکار خود را هنگام انتقال بار از یک کشتی به کشتی دیگر خاموش میکنند و این کار عمدتا در مناطقی دوردست نظیر آبهای سرزمینی مالزی انجام میشود.
شراکت نزدیک ایران با چین و روسیه همراه با افزایش جنگ در اوکراین بر تاکتیکهای خردکننده تحریمها موثر بوده است. این سه کشور تاکنون توافقنامههای بلندمدت اقتصادی امضا کردهاند. تجارت بین تهران و مسکو به 4.5 میلیارد دلار در سال رسیده است.
ایران گامهایی جدای از تجارت دوجانبه برای ادغام در زیرساختهای اقتصادی تحت رهبری چین و روسیه برداشته است. چین و روسیه این زیرساختها را برای رقابت با غرب ایجاد کردهاند.
آمریکا باید متوجه این موضوع باشد و رویکردش را در مورد ممانعت از اشاعه تسلیحات هستهای ایران دوباره تنظیم کند.
چین و روسیه دو «شوالیه سیاه» هستند و ائتلاف خردکننده تحریمها را برای حکومتی نکوهیده ایجاد کردهاند، اما تحریمها زمانی به خوبی کار میکنند که از حمایت گسترده چندجانبه برخوردار باشند.
گزینه دیگر، عملیات ممانعت دریایی برای تضمین جریان آزاد تجارت دریایی و ایجاد اختلال در حمل و نقل محمولههای غیرقانونی است. نیروی دریایی آمریکا باید مانع کشتیهایی شود که نفت ایران را قاچاق میکنند و باید عملیات راستیآزمایی پرچمها را انجام دهد.
موقعیتهای نظامی معتبری مورد نیاز است تا بتوان این گامها را برداشت. حمایت آمریکا از ائتلاف پدافند هوایی منطقهای بین اعراب و اسرائیل باید در صدر برنامههای کاری قرار گیرد. این ائتلاف برای مقابله با تهدیدها از سوی موشکهای بالستیک ایران و پهپادها و اقدامات بیثباتکننده آن است.
واشنگتن باید بمب سنگرشکن موسوم به نفوذگر مهمات انبوه را در اختیار اسرائیل(رژیم صهیونیستی) قرار دهد که بنابر گزارشها، میتوان با این بمب تاسیسات غنیسازی زیرزمینی ایران مانند فردو را نابود کرد.