به گزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه دیفنس وان در یادداشت تازه خود بهقلم « دنیل دپتریس» نوشت: نشست 29 نوامبر بین ایران ، اتحادیه اروپا و بقیه اعضای 1+5، موقعیت موفقیت بزرگ یا شکست کامل را به همراه خواهد داشت. برای اولین بار از ژوئن، مقامات آمریکا و ایران امروز در تلاش برای نجات توافق هستهای 2015 ایران بهعنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، به میز مذاکره بازگشتند.
این اولین باری است که واشنگتن و تهران پس از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، یک چهره تندروتر که تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد، با یکدیگر تعامل میکنند. مقامات آمریکا ، ازجمله فرستاده ویژه رابرت مالی، به سراسر خاورمیانه سفر کردند و با شرکای خود برای آمادهسازی این نشست گفتگو کردند.
دولت بایدن از قبل درصورتیکه مذاکرات بیثمر باشد به دنبال گزینههای دیگر است، که بیشتر آنها به تحریمهای آمریکا متکی هستند.
بایدن که مبارزات انتخاباتی خود را برای پایان دادن به استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ و بازگرداندن آمریکا به برجام انجام داد، بهصراحت اعلام کرده است که لغو تحریمهای آمریکا تنها در صورتی به تهران پیشنهاد میشود که ایرانیها به تعهدات هستهای خود عمل کنند.
باوجود تمایل به لغو استراتژی فشار، دولت بایدن از آن بهعنوان یک تاکتیک مذاکره برای دستیابی به توافق استفاده کرده است. درواقع، بهاستثنای دو نهاد ایرانی که درنتیجه طرح دعوی قضایی از فهرست تحریمهای وزارت خزانهداری حذف شدند، همه تحریمهای دوران ترامپ علیه صنایع انرژی، تولید، بانک، خودرو و منابع طبیعی ایران همچنان پابرجا هستند.
پیش از توقف در ژوئن، مذاکرات بین واشنگتن و تهران بهکندی پیش میرفت. درحالیکه دو طرف سهم خود را از مقاومت قابلتوجه در برابر مواضع مذاکره یکدیگر تجربه کردند، آنها بهطورجدی تلاش کردند تا با شکایات به حق خود رسیدگی کنند.
شش دور گفتوگوهای غیرمستقیم برگزار شد و چندین گروه کاری برای تعیین چگونگی هماهنگ کردن لغو تحریمهای هستهای آمریکا با بازگشت تهران به پایبندی به برجام تشکیل شد.
دولت جدید ایران بهطور قابلتوجهی منجر به تشکیل گروه جدیدی از مذاکرهکنندگان ایرانی شده است و «علی باقریکنی» مردی که این گروه را رهبری میکند، نسبت به محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق ایران، بهمراتب کمتر به توافق هستهای علاقه دارد.
احتمال زیادی وجود دارد که دولت رئیسی با فهرست جدیدی از سیاستها به میز مذاکره بیاید. تهران برخی از این خواستهها را قبلاً اعلام کرده است، مانند لغو همه تحریمهای آمریکا ازجمله تحریمهایی که مربوط به برنامه هستهای ایران نیست.
همه اینها در حالی رخ میدهد که دانشمندان ایرانی به غنیسازی اورانیوم با خلوص 60 درصد ادامه میدهند و دسترسی آژانس به برخی از تأسیسات هستهای ایران را محدود میکنند.
آیا امریکا و ایران راهی برای بازگشت به برجام خواهند یافت؟ پاسخ صادقانه این است که ما نمیدانیم. اگر ایران اصرار بر کمکهای اقتصادی کامل داشته باشد، آمریکا ممکن است کنارهگیری کند.
و اگرآمریکا تلاش برای گره زدن ازسرگیری برجام به یک مذاکره طولانیتر، قویتر و جامعتر باشد، رهبر ایران میتواند بهخوبی تصمیم بگیرد که بهطور کامل از مذاکرات خارج شوند.
بر عهده هر دو طرف است که از وقوع این سناریوی تأسفآور جلوگیری کنند. زیرا گزینههای دیگری در حال بررسی هستند و این مقدمهای برای شروع یک درگیری که هیچیک از کشورها نمیخواهند با آن مبارزه کنند، می باشد.
عملیات خرابکارانه پنهانی علیه تأسیسات هستهای تهران در بهترین حالت یک الگوی نگهداری است و ایران را بر آن داشته است که قویتر پیش برود. بعید به نظر میرسد که اعمال فشار بر چین نیز، برای توقف واردات نفت خام ایران کارساز باشد، بهویژه درزمانی که قیمت جهانی انرژی به بالاترین حد طی چند سال گذشته رسیده است و پکن از سیاستهای آمریکا در برابر چین رنج میبرد.