loader image

جستجو

Raisi led the New World Order of Russia, Iran and China

کریدل:
رئیسی «نظم نوین جهانی» روسیه، ایران و چین را رهبری کرد

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «کریدل» در مقاله‌ای با اشاره به عضویت کامل تهران در سازمان همکاری شانگهای و یکی از سهامداران اصلی اتحادیه اقتصادی اوراسیا در زمان رئیس‌جمهور فقید ایران، تاکید کرد: رئیسی «نظم نوین جهانی» روسیه، ایران و چین را رهبری کرد

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه کریدل در مقاله‌ای به‌قلم «پپه اسکوبار» نوشت: در میان تمام غم و اندوه‌های از دست دادن «ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور ایران، بیایید لحظه‌ای از این نمایش سه‌ساله را به اجرا بگذاریم تا مسیر حساسی را که او در ایجاد نظم جدید جهانی در حال احداث بود، در معرض دید بگذاریم.

نزدیک به سه سال پس از روی کار آمدن رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران، ادغام اوراسیا و حرکت به‌سوی چندقطبی اساساً توسط سه بازیگر اصلی انجام شده است که شامل روسیه، چین و ایران بوده است و به‌طور بسیار قابل‌توجهی هر سه این کشورها «تهدید وجودی» اصلی برای قدرت هژمونیک جهان امروز هستند.

با وجود تعطیلی روز یکشنبه در این کشور، ساعت ۲۲ شامگاه یکشنبه جلسه‌ای با حضور مسئولان ارشد حوزه‌های دفاعی و امنیتی این کشور برگزار کرد که بنا به دعوت پوتین صورت گرفت و از کاظم جلالی، سفیر ایران در مسکو دعوت شد تا در این جلسه با حضور مسئولان ارشد حوزه‌های دفاعی و امنیتی این کشور حضور پیدا کند.

این دعوت بسیار فراتر از صحبت‌های معمول رسانه‌های مختلف بود که آیا فوت نابهنگام رئیس‌جمهور ایران به دلیل «یک تصادف» بود یا یک اقدام خرابکارانه بوده است.

این اتفاقات و هماهنگی‌ها از ثمره تلاش خستگی‌ناپذیر رئیسی بود که ایران را به‌عنوان کشوری سمت شرق قرار داد و جسورانه ائتلاف‌های استراتژیک با قدرت‌های بزرگ آسیا را ایجاد کرد و در عین حال روابط تهران را با دشمنان منطقه‌ای‌ حفظ کرد.

مسکو حمایت خود را از ثبات و تداوم ایران، بر اساس قانون اساسی ایران و شرایط احتمالی برای انتقال مسالمت‌آمیز قدرت، اعلام کرده است.

از آنجایی که جهان وارد یک جنگ ترکیبی کامل می‌شود، روسیه، ایران و چین (RIC) در حال حاضر از طریق مشارکت‌های استراتژیک به هم مرتبط هستند و جزو اعضای بریکس و سازمان همکاری شانگهای هستند.

هیچ یک از این قدرت‌های آسیایی اجازه نمی‌دهند که شرکایشان بخواهند به دلیل چنین اتفاقاتی دچار بی‌ثبات شوند و اتحادشان آسیب ببیند.

رئیس‌جمهور فقید ایران و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، با تبدیل‌شدن به عضوی از بریکس، عضو کامل سازمان همکاری شانگهای و یکی از سهامداران اصلی اتحادیه اقتصادی اوراسیا، میراثی درخشان از خود بر جای گذاشتند.

تلاش دیپلماتیک ایران حتی این اواخر به بازیگران کلیدی عربی و آفریقایی نیز رسیده بود و این کشور عملیات نظامی گسترده‌ای را علیه اسرائیل انجام داد.

روابط ایران و روسیه با امضای پیش‌نویس‌هایی در غالب معاهده‌ای جامع و دوجانبه به اوج‌های جدیدی خواهد رسید. شورای وزیران امور خارجه سازمان همکاری شانگهای نیز در حال آماده شدن برای نشستی در ماه جولای هستند که می‌تواند فرصت بسیار مهمی برای ایران تلقی شود.

در نشست بین پوتین و شی، بیانیه مشترک مفصلی منتشر شد که سیستم جدیدی از همکاری را نشان می‌داد.

در این بیانیه بر حق همه کشورها برای انتخاب مستقل مدل‌های توسعه و نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مخالفت با مداخله در امور کشورهای مستقل، تحریم‌های یک‌جانبه و خطوط ایدئولوژیک تأکید شده است.

هر دو طرف خواستار گفت‌وگوی برابر، توسعه مشارکت و یادگیری متقابل میان تمدن‌ها شدند. چین و روسیه از تلاش‌های ایرانی که بیش از چهار دهه است در یک سیستم تحریمی شدید قرار دارد برای از بین بردن روایت‌های «جداسازی» و اثرات تحریم‌های غرب یاد می‌گیرند.

در این بیانیه بر همکاری‌های بندری، حمل و نقل، تعمیق همکاری‌های مالی و افزایش همکاری‌های صنعتی تأکید شده است. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران به این کشور اجازه می‌دهد تا به رشد اقتصادی و پتانسیل همه بازیگران منطقه کمک کند.

پروژه «Promethean» که یک مکانیسم همکاری ژئوپلیتیکی و اقتصادی است، در سال‌های اخیر شتاب بیشتری به دست آورده است و ابتکار راه ابریشم و کمربند و جاده (BRI) از محصولات اصلی این موضوع است.

ایران به یکی از اعضای اصلی این سازمان‌ها و این طرح‌ها تبدیل شده است. شراکت راهبردی روسیه و چین با فروش نفت ایران به چین حتی افزایش نیز یافته است.

عملیات ویژه نظامی اوکراین و گسترش بریکس در جنوب جهانی به این رابطه دامن بیشتری زده است و بمباران اسرائیل از سوی ایران، پیام روشنی را ارسال کرد که دیگر قدرت هژمون آمریکا در ‌‌‌غرب‌آسیا رو به پایان است و اکنون بازیگران جدیدی این نقش را ایفا خواهند کرد.

به‌طور خلاصه، این سه حاکم دارای سطح معرفت شناختی، اراده، خلاقیت، مهارت‌های سازمانی، بینش و ابزار قدرت بالایی برای تحقق این مکانیسم در حال شکل هستند. ممکن است این موضوع بسیار نادر باشد، اما رهبران فعلی هر سه کشور در درک و تلاش مشترک برای این موضوع کاملاً سهیم و شریک هستند.