بهگزارش مرکزمطالعات سورین، نشریه نیوزویک در یادداشت خود بهقلم «تام اوکانر» نوشت: ایران شروع به استفاده از یک پلتفرم چندجانبه گستردهتر در تلاش برای تثبیت مجدد خود در صحنه جهانی در برابر تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن خود کرد.
پس از پایان نشست وزیران 120 کشور در آذربایجان، به نظر میرسد تهران آمادگی خوبی برای ادامه راهپیمایی دیپلماتیک خود در زمان ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی دارد.
یک روزنامهنگار ایرانی به نیوزویک گفت: «ایران تحت رهبری رئیسی در تلاش است تا به اتحادهای منطقهای بپیوندد، زیرا معتقد است در نظم جهانی جدید، چندقطبی بودن بر تکقطبی بودن آمریکا حاکم است؛
امروزه جنبش عدم تعهد جایی است که در آن کشورهای سراسر جنوب جهان، از جمله ایران، بهدنبال تثبیت حضور بینالمللی خود هستند.»
شرکت «حسین امیرعبداللهیان» -وزیر امور خارجه ایران- در آخرین رویداد جنبش عدم تعهد، بلافاصله پس از پیوستن ایران بهعنوان عضو کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO)، صورت میگیرد و از طرف دیگر نیز قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان، در این میان یک ائتلاف اقتصادی متشکل از چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی تشکیل دادند.
این روزنامهنگار معتقد بود كه رئيسي از طريق اين حركات بهدنبال ارسال پيام به غرب و مردم خود در زماني است كه جمهوري اسلامي با تهديدات خارجي و داخلي دستوپنجه نرم میکرد.
ورود به سازمان همکاری شانگهای و برجام پیامی سیاسی از سوی ایران به آمریکا و اتحادیه اروپا خواهد بود مبنی بر اینکه این کشور میتواند بدون توافق هستهای نیز از این انزوا خارج شود.
حضور ایران در جنبش عدم تعهد بخشی از این قدرتنمایی و همچنین یک ترفند تبلیغاتی برای رئیسی در ایران بهمنظور آرام کردن مردمی است که از افزایش سرسامآور نرخ تورم خشمگین هستند.
البته تهران تنها نیست، تعدادی از شرکای آمریکا مانند هند که در حال حاضر رئیس سازمان همکاری شانگهای و گروه 20 نیز هست، در کنار عربستان روابط خود را با ایران از سر گرفت و همچنین برای مشارکت سازمان همکاری شانگهای و بریکس درخواست داده و بر تعهد خود به استقلال استراتژیک در امور جهانی تأکید کرده است.
خودمختاری استراتژیک انتخابی است که بسیاری انجام دادهاند، ائتلافهای منطقهای و بینالمللی هنوز معتبر هستند و این نفوذ در جهان غیرقابلانکار است؛
چندقطبی بودن جهان بهطور پویا در معرض تغییر است، همانطور که در جنگ روسیه و اوکراین مشهود است.
آخرین اجلاس سران جنبش عدم تعهد همچنین پیامی به آمریکا میفرستد که جنبش عدم تعهد به ریشههای خود متعهد است و مدیریت مؤثر سرمایهداری رقابتی با آرمانهای طبقه متوسط در حال ظهور و در حال رشد در حال شکل گرفتن است؛
تنوع و پخش کردن تخممرغها در چندین سبد و در عین حال دستنخورده نگهداشتن منافع ملی خیلی وقت است که در این نظم جدید آغاز شده است.
ایران با بهرهگیری از پنجره فرصتهایی که از طریق القاء به نهادهای چندجانبه مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس فراهم میشود.
بازی طولانیمدتی برای قرار گرفتن در یک مزیت استراتژیک را انجام میدهد و مزایای حاصل میتواند به هر دو شکل محسوس و نامشهود در موقعیتیابی این کشور بهعنوان تکیهگاه قدرت بادوام غربآسیا و اوراسیا باشد.
تهران با استفاده از ظرفیت سازمانهای منطقهای و بینالمللی یکی از زمینههای مهم پیشبرد سیاست خارجی خود را فراهم کرده است؛
مهمترین این سازمانها، همین جنبش عدم تعهد است که اساساً با هدف متحد کردن کشورهای درحال توسعه، بهویژه کشورهایی که برای استقلال و خوداتکایی تلاش میکنند، به وجود آمده است.
ایران نیز بهنوبه خود میزبان مرکز حقوق بشر و تنوع فرهنگی بزرگی است؛ بهرغم اتهامات مطرحشده از سوی آمریکا به تخلفات گسترده توسط جمهوری اسلامی؛
این کشور چنین اتهاماتی را رد کرده است، مانند سایر کشورهایی که به نقض حقوق بشر توسط کشورهای غربی از جمله در گردهمایی اخیر جنبش عدم تعهد متهم شدهاند.
روابط بین همسایگان آذربایجان و ایران از جمله در ماههای اخیر دچار تنشهای شدید شده است، اما دیدار امیرعبداللهیان با علیاف یکی از چندین تعاملی بود که در راستای کاهش تنش در حاشیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد انجام شد.
در مورد همسایگان عربی، ایران بهبود روابط با همسایگان عرب خود را از روز اول دولت خود در اولویت قرار داده است و این امر توضیح میدهد که چرا این کشور در تعاملات خود در 18 تا 24 ماه گذشته تلاش زیادی کرده، البته این تنشزدایی در واقع تنها موفقیت سیاست خارجی است که میتوان به آن اشاره کند.
هسته اصلی این موفقیت یک جستجوی مشترک برای امنیت، بهویژه برای عربستان و امارات بود؛ اقتصاد امارات بهشدت به گردشگری و جامعه مهاجران آن وابسته است و کوچکترین نمادی از خطر یا ناامنی میتواند آسیب جدی به تصویر و چشمانداز اقتصادی آن وارد کند؛ وقتی صحبت از عربستان نیز به میان میآید، تنها کاری که باید انجام شود، این است که به چشمانداز 2030 پادشاهی و تمام برنامههای این کشور جهت سرمایهگذاری و انجام آن در سالهای آتی نگاه کرد.
برای ارائه و بهرهمندی کامل از این طرحهای جاهطلبانه، امنیت منطقه یک امر حیاتی است و تغییراتی که در سالهای اخیر در استراتژی سیاست خارجی عربستان دیدهایم، بر این واقعیت تأکید دارد.
یک منطقه امنتر به نفع کل کشورهای آسیا، آسیای میانه و غربآسیا خواهد بود و در حال حاضر، تمام کشورهای همسایه حتی باوجود اختلافات در میان خود برای دستیابی به یک چشمانداز بزرگتر، با یکدیگر همراه میشوند.