به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، «هانا نوته» مقاله‌ای در نشریه فارن افرز منتشر کرد که در آن آمده است: از زمان حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، روسیه از تماشای وخامت اوضاع در غرب‌آسیا که آمریکا، دشمن اصلی خود را مشغول کرده، لذت برده است.
با این حال، در روز 13 آوریل، زمانی که تهران در تلافی حمله به کنسولگری ایران در دمشق، متحد خود، بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) پرتاب کرد، مسکو نگران شد.
اگرچه این حمله عملاً با دفاع ضد موشکی و حمایت هماهنگ آمریکا و شرکای عرب و غربی خنثی شد، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) 6 روز بعد با حمله به سامانه پدافند هوایی دوربرد اس-300 در اصفهان، شهری در قلب ایران، پاسخ داد.
هنگام هماهنگی اقدامات خود، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ایران هر دو نشان دادند که مایل‌اند از لغزش به سمت جنگ اجتناب کنند.
با این حال، با هدف قرار دادن مستقیم یکدیگر در خاک خود، این دو دشمن دیرینه پیشنهاد کردند که قوانین نانوشته تعامل بین آن‌ها تغییر کرده است و ارزیابی اقدامات و مقاصد یکدیگر را برای هر یک دشوارتر و خطر تشدید تنش را محدود می‌کند.
این امر روسیه را نگران کرده است که در خط باریکی بین تضعیف قدرت آمریکا در منطقه و متعهد نشدن بیش از حد قدم گذاشته است و نمی‌خواهد شاهد جنگ گسترده‌تری در غرب‌آسیا باشد.
افزایش تنش بین ایران و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) می‌تواند با منحرف کردن توجه واشنگتن و تدارکات از اوکراین، جایی که روسیه در حال حاضر در تهاجم است، به نفع مسکو باشد.
این امر پس از ارسال باتری‌های پاتریوت اضافی توسط دولت بایدن به غرب‌آسیا و افزایش دارایی‌های نظامی برای حمایت از دفاع اسرائیل(رژیم صهیونیستی) آشکار شد.
جنگ غرب‌آسیا همچنین می‌تواند قیمت نفت را افزایش دهد و تلاش‌های دولت بایدن برای کنترل هزینه‌های سوخت را پیچیده کند.
ولادیمیر پوتین احتمالاً از وضعیت جو بایدن انتقاد خواهد کرد.
با این وجود، یک جنگ گسترده‌تر در منطقه خطرات بزرگی را برای مسکو به همراه خواهد داشت.
اگر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) شروع به مبارزه با حزب‌الله یا ایران کند، کرملین باید با سه نتیجه خطرناک مبارزه کند:
درگیر شدن متحدش سوریه، تضعیف ظرفیت ایران برای تأمین تسلیحات روسیه و پیچیده شدن روابطش با کشورهای عربی خلیج‌فارس و ایران.
در یک جنگ گسترده‌تر، آمریکا باید از مسکو انتظار داشته باشد که حمایت محدودی از دشمنان اسرائیل(رژیم صهیونیستی) داشته باشد و با صدای بلند واشنگتن را به دلیل تشدید تنش‌ها مقصر بداند، در حالی که از دخالت مستقیم نظامی خودداری کند؛
بنابراین، آمریکا باید از ابزار دیپلماتیک و نظامی که در اختیار دارد استفاده کند تا اطمینان حاصل کند که تنش‌ها در منطقه افزایش نمی‌یابد.
درگیری اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با حزب‌الله خطری برای روسیه به همراه دارد، زیرا تشدید تنش می‌تواند منجر به تخریب گسترده و حملات موشکی حزب‌الله شود.
سوریه که روسیه در آن پایگاه دارد، به دلیل مواضع و مسیرهای تدارکاتی متعدد حزب‌الله می‌تواند به عرصه فرعی تبدیل شود.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) قبلاً به زیرساخت‌های سوریه از جمله انبارهای مهمات و پست‌های بازرسی حمله کرده است و به ایران اجازه می‌دهد تا سلاح‌های خود را به حزب‌الله ارسال کند.
در ماه جولای، یک حمله پهپاد اسرائیلی به کشته شدن دو مبارز حزب‌الله منجر شد و راکت‌ها را به سمت بلندی‌های جولان سوق داد.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه هشدار داده است که در جنگ غزه شرکت نکند.
روابط روسیه با ایران و کشورهای عربی خلیج‌فارس ممکن است به دلیل تشدید تنش منطقه‌ای پیچیده شود. امارات و عربستان با هدف گفت‌وگوی مستقیم و روابط اقتصادی برای حفظ ثبات منطقه با ایران نزدیک شده‌اند.
این امر با همسویی با ایران و نیروهای ضد غربی آن و در عین حال حفظ روابط کشورهای عربی به نفع مسکو بوده است.
هماهنگی با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در اوپک پلاس به روسیه اهرمی بر بازار نفت می‌دهد و امارات به مجرای کلیدی برای دور زدن تحریم‌ها تبدیل شده است.
ایران و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در برابر تشدید تنش در غرب‌آسیا مقاومت کرده‌اند و به‌طور بالقوه همه طرف‌ها از جمله مسکو را تهدید می‌کند.
توانایی روسیه برای شکل دادن به نتایج به دلیل توانمندی‌های نظامی گسترده و اهرم ناچیز محدود است. روسیه احتمالاً از ایران یا حزب‌الله از طریق جنگ الکترونیک یا جمع کردن سلاح حمایت خواهد کرد.
بعید است که مسکو مستقیماً وارد تعامل نظامی شود و واشنگتن را مسئول هرگونه تشدید تنش می‌داند.
با این حال، تلفات مسکو در سوریه، ایران و سایر مناطق، خروج پیروزمندانه از چنین جنگی را بعید می‌سازد. اگر غرب‌آسیا منفجر شود، به دشمنان روسیه و روسیه نیز آسیب خواهد رساند.
از آنجایی که اولویت اصلی روسیه رویارویی جهانی آن با آمریکا بر سر اوکراین است، پوتین نباید علاقه‌ای به وارد شدن به یک جنگ تمام‌عیار در غرب‌آسیا داشته باشد که نمی‌تواند آن را کنترل کند.
تنش‌ها در منطقه به روسیه کمک می‌کند تا نظم جهانی را تضعیف کند، اما فقط تا زمانی که بتوان آن را مدیریت کرد.
مسکو از جنگ کنونی غزه سود می‌برد و خوشحال است که شهرت آمریکا را به دلیل آنچه که به‌طور گسترده به‌عنوان حمایت ناعادلانه از اسرائیل تلقی می‌شود، کاهش می‌دهد.
همچنین به همین دلیل است که روسیه علاقه چندانی به کاهش تنش‌های کنونی نشان نداده است.