بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه نیکد کپتالیزم در مطلب تازه خود بهقلم «کانر گالگر» نوشت:تلاش در قفقاز برای استفاده از ارمنستان به نظر میرسد که با چند مانع بزرگ برخورد کرده است.
تفکر محافل نئومحافظهکاران این است که اگر درگیری دیگری بین ارمنستان و آذربایجان رخ دهد.
بهطور بالقوه منجر به درگیری منطقهای گستردهتر با حمایت ایران از ارمنستان و ناکام گذاشتن تلاشهای روسیه برای کاهش تنشها در حیاطخلوت خود میشود.
تهران و مسکو حاضر نیستند با برنامه واشنگتن بازی کنند. همین امر را نیز میتوان در مورد باکو و تهران که رویاهای نئومحافظهکاری را خنثی میکنند، میتوان گفت.
آیا پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان واقعاً آماده است تا ارمنستان را بهعنوان نماینده آمریکا به خدمت بگیرد یا اینکه تلاش میکند ایران و روسیه را به نفع ارمنستان بازی دهد، همانطور که اردوغان برای ترکیه هم با روسیه بازی کرد هم با آمریکا، اما مشکل این است که ارمنستان بهاندازه اردوغان در این بازی مهارت ندارد.
ایران با برخی از دیدگاهها و حرکتهای ارمنستان همسو نیست و ارمنستان را به خاطر رزمایشهای مشترک آمریکا سرزنش کرد.
«امیر عبداللهیان» -وزیر امور خارجه ایران- در تماسی که روز چهارشنبه با همتای ارمنستانی خود داشت از حضور نیروهای نظامی آمریکا در این کشور ابراز نگرانی کرد.
بهطور خلاصه، پاشینیان، در برابر فشارهای دیاسپورای ملیگرای فوقالعاده موجود در غرب تسلیم شده است تا به جدیدترین نماینده غرب برای حکومت بر منطقه تبدیل شود.
رسانههای اجتماعی که با جهانبینی ایران همخوانی دارند، حدس میزنند که اگر درگیری دیگری رخ دهد، جمهوری اسلامی ممکن است در حمایت از ارمنستان علیه آذربایجان مداخله نظامیکند.
این گمانهزنیها پس از گفتگوی وزیر امور خارجه عبداللهیان با همتای آذربایجانی خود در روز دوشنبه پایان یافت و اطمینان حاصل شد که باکو قصد حمله به ارمنستان را ندارد.
با توجه به نارضایتی ایران از رزمایش مشترک و همکاری ارمنستان با آمریکا؛ احتمال درگیر شدن ایران در هر درگیری جدید بر سر قرهباغ کاهش یافته است و از آنجایی که روابط روسیه و ارمنستان همچنان بدتر میشود، به نظر میآید ایران از ارمنستان فاصله میگیرد.
ایروان تأیید کرد که اساسنامه رم را تصویب خواهد کرد که از نظر قانونی مقامات را موظف میکند که در صورت سفر ر پوتین به ارمنستان، او را باید دستگیر کنند.
بیشتر سرفصلهای رسانههای بینالمللی بر این ادعا متمرکز بودند که ارمنستان دیگر روسیه را ضامن قابل اعتمادی برای امنیت خود نمیداند و ارمنستان بهدنبال غرب است زیرا که «اتحادیه اروپا و آمریکا او را در برنامه اصلاحات دموکراتیک حمایت میکنند»؛
این اظهارات حاکی از طلاق قریبالوقوع این دو متحد رسمی در آینده آتی است، زیرا ارمنستان آشکارا در حال دور شدن از روسیه به سمت غرب در زمینه مسائل امنیتی و حکومتی است.
«لئونید اسلوتسکی» -رئیس کمیته امور بینالملل دومای دولتی- گفت: «اکنون واشنگتن آماده است تا به ایروان کمک کند و ظاهراً رویای ایجاد یک پایگاه جدید ضد روسیه در قفقاز جنوبی را در سر میپروراند.
البته باید به یاد داشته باشیم که «حمایت» از چنین درگیری به نفع هیچ کشوری در جهان نبوده و تنها بدبختی و اندوه و خون و ویرانی به همراه داشته است و این دقیقاً همان چیزی است که مشارکت و کمک توسعه به سبک آمریکایی منجر به آن میشود.»
با توجه به این صحبتها معلوم میشود که روسیه چقدر از محور غربگرای ارمنستان ناراحت است.
جمهوری اسلامی با هوشیاری کامل توانسته است که وضعیت راهبردی نوظهور قفقاز جنوبی را ارزیابی کند و به این نتیجه رسید که به خاطر جدیدترین اقدامات نیابتی آمریکا، ارزش ندارد که با آذربایجان و تا حدودی ترکیه وضعیت خود را به خطر بیندازد.
سیاستگذاران ایرانی سزاوار تقدیر هستند که بهرغم تمام فشارهای عمومی اخیر توسط حسابهای رسانههای اجتماعی، آنان در صورت از سرگیری خصومتهای منطقهای، برای مداخله نظامی در حمایت از ارمنستان برنمیخیزند و موقعیت خود را نمیسوزانند.
یکی از رایجترین استدلالهایی تأثیرگذاران رسانهها برای توجیه سناریوی جنگ ایران علیه آذربایجان مطرح کردند؛ لزوم ممانعت از قطع کریدور تجاری باکو با ارمنستان بود.
آنها استدلال میکردند که این امر اقتصاد ایران را در هم میریزد، اما تجارت ایران و ارمنستان در سال گذشته تنها 711 میلیون دلار بود.
در مقایسه با تولید ناخالص داخلی 388 میلیارد دلاری ایران در سال 2022، این بخش از نظر آماری قسمت ناچیز اقتصاد ایران است که ارزش جنگیدن را ندارد.
بحث دیگری که توسط بسیاری از همین افراد مطرح میشود این است که آذربایجان یک «کشور جعلی» و بیهویت است و فقط به دلیل روابط تمدنی چند هزار ساله مردمش با ایران که تنها در نتیجه گسترش امپراتوری روسیه در قرن نوزدهم قطع شد بهوجحود آمد. آنها ادعا میکنند که این کشور «لایق وجود نیست».
کسانی که این دیدگاهها را دارند بهتر است آنچه که پوتین در مورد اوکراین در سال 2021 نوشت، بخوانند: همهچیز تغییر میکند؛
کشورها و جوامع از این قاعده مستثنا نیستند. البته بخشی از یک ملت در روند رشد خود، تحت تأثیر چند دلیل و شرایط تاریخی، میتوانند در لحظهای بهعنوان یک ملت جداگانه خود را بدانند و در آن صورت چگونه باید با آنان برخورد کرد؟
تنها یک پاسخ وجود دارد؛ با احترام، اگر شما میخواهید یک کشور را ایجاد کنید راه برای شما هموار است.
درست همانطور که روسیه با وجود پیوندهای تمدنی هزارساله خود، استقلال اوکراین را میپذیرد، این افراد نیز باید دولت مستقل آذربایجان را با وجود روابط تمدنی چند هزارسالهاش با ایران بپذیرند.
واضح است که نه اوکراین و نه آذربایجان نباید از کشور مستقل خود برای تهدید دیگران سوءاستفاده کنند.