بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت خود بهقلم «کریستوفرمات» نوشت: جنگ روسیه در اوکراین، تورم و بحران زنجیره تامین، برای جهان هزینه جانبی ایجاد کرده است.
آمریکا به شکلی موفقیتآمیز بسیاری از کشورها را در ناتو گرد هم آورده، اما نتوانسته بسیاری از کشورهای دیگر جهان را متقاعد کند که حقانیت آرمان این کشور بر منافع فرا منطقهای غلبه دارد.
در تمام این مدت، قیمت نفت افزایش مییابد، چیزی که اگر برای مدت طولانیتری ادامه داشته باشد، میتواند بیثباتی اجتماعی را در بسیاری از کشورها افزایش دهد. با این حال، ونزوئلا منبعی دستنخورده برای مشکلات کنونی واشنگتن است.
روابط متشنج بین دو کشور، بر اساس دو دهه خصومت و ریشه در سیاست تغییر نظام آمریکا، منسوخ شده است.
انتخاب «هوگو چاوز» در سال 1998 با وعده تغییر جهت دادن به روابط سابق ونزوئلا با آمریکا، همراه با تلاشهای بعدی این کشور برای حذف و تضعیف او، زمینه را برای روابط تیره وتار فراهم کرد.
با محو شدن دلبستگی به «گوایدو« واشنگتن اکنون باید مداخله در امور داخلی کاراکاس را رد کند و لغو تحریمها را بهعنوان بهایی آسان برای ایجاد یک مبادله کامل و قوی تجارت، نفت و گاز بین ونزوئلا و کاخ سفید پیشنهاد دهد.
برای انجام این چرخش ناگهانی سیاست، واشنگتن ابتدا باید تلاشها برای مذاکره از طریق اپوزیسیون تحت رهبری گوایدو را متوقف و در عوض، تنها با دولت واقعی مادورو مذاکره کند.
در حال حاضر، به نظر میرسد که دولت بایدن مایل است حداقل با استفاده از کاهش تحریمهای محدود به منظور ترغیب برای گفتوگوها شانس خود را امتحان کند.
موضعگیری ونزوئلا در صحنه جهانی با دیگر رقبای آمریکایی قابل تامل است. دشمنی واشنگتن با ونزوئلا باعث نزدیکی این کشور به ایران شده است.
از آنجایی که به نظر میرسد نفوذ آمریکا حتی در خود نیمکره غربی رو به کاهش است و همچنین، انتخابات اخیر کلمبیا پویایی منطقه را تغییر داده، منطقی است که روابط اقتصادی و دیپلماتیک بیشتری در منطقه داشته باشیم.
هرچه زودتر واشنگتن از رویای مهندسی نتیجه مطلوب خود در کاراکاس دست بردارد، زودتر میتواند به مزایای یک رابطه کاملاً بازسازیشده و عادی برسد.