loader image

جستجو

Multipolar mirage centered on China and Europe

جیمز تاون:
سراب چندقطبی با محوریت چین و اروپا

مرکز مطالعات سورین

چکیده

اندیشکده «جیمز تاون» در مقاله تازه خود به بررسی سراب چند قطبی با محوریت چین و اروپا پرداخت و تاکید کرد: جمهوری خلق چین بر این باور است که تقویت روابط با اروپا برای حفظ دسترسی به بازارها و فناوری‌های حیاتی در بحبوحه تلاش‌های تحت رهبری آمریکا برای سرکوب توسعه فناوری و اقتصادی آن ضروری است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، «جان اودناری» مقاله تازه خود را در اندیشکده جیمز تاون منتشر کرد که در آن امده است:جمهوری خلق چین [PRC] در سیاست خارجی خود بر اروپا تمرکز کرده است و هدف آن احیای روابط تیره با آلمان، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی بر سر تجارت، حقوق‌بشر و حمایت از روسیه در طول جنگ با اوکراین است.

این فشار هم‌زمان با تنش‌های تجاری فراآتلانتیک و عدم اطمینان فزاینده اروپا در مورد در قدرت ماندن آمریکا ‌به‌عنوان یک رهبر جهانی است.

جمهوری خلق چین بر این باور است که تقویت روابط با اروپا برای حفظ دسترسی به بازارها و فناوری‌های حیاتی در بحبوحه تلاش‌های تحت رهبری آمریکا برای سرکوب توسعه فناوری و اقتصادی آن ضروری است.

در ماه می، «شی‌جین پینگ» برای اولین بار در پنج سال گذشته از اروپای غربی بازدید کرد و بر اهمیت خودمختاری استراتژیک کشورهای اروپایی در لحظه‌ای از عدم اطمینان جهانی و منطقه‌ای تأکید کرد.

پیام این است که در حالی که آمریکا در دسیسه‌های ژئوپلیتیکی به سبک جنگ سرد باقی می‌ماند، اروپا و جمهوری خلق چین می‌توانند شریک یکدیگر باقی بمانند و با همکاری یکدیگر برای پر کردن شکاف شرق و غرب، جلوگیری از جنگ سرد جدید، رسیدگی به چالش‌های فراملی و ساختن جهانی چند قطبی همکاری کنند.

رئیس‌جمهور چین در یک ضیافت خوشامدگویی به میزبانی «امانوئل مکرون» -رئیس‌جمهور فرانسه- تعهد دو کشور را به روحیه استقلال و دشواری باز کردن روابط با «چین جدید» در بحبوحه جنگ سرد ابراز کرد.

او فرانسه را تشویق کرد که مسیر خود را دنبال کند، زیرا به نظر می‌رسد پاریس از واشنگتن در سیاست خود در قبال جمهوری خلق چین دور است.

«شی و پینگ لی‌یوان» همسرش، میزبان یک گردهمایی خصوصی در پیرنه (رشته‌کوهی است در جنوب‌غربی اروپا و مرز طبیعی میان فرانسه و اسپانیا) بودند، جایی که او در فرانسه ‌به‌عنوان یک تمدن بزرگ و مرکز فرهنگی جهان غرب به افتخار مکرون پرداخت.

وی تأکید کرد که چین و فرانسه به‌رغم داشتن ارزش‌ها و نظام‌های اجتماعی متفاوت، متعهد به مبادلات بین تمدنی و یادگیری متقابل هستند و از طریق گفت‌وگو و همکاری می‌توانند کمک‌های جدیدی به صلح جهانی، توسعه و پیشرفت انسانی داشته باشند.

این پیام ممکن است ‌به‌ویژه برای مکرون در زمانی که پاریس نقش سنتی خود را ‌به‌عنوان گفت‌وگوی بین روسیه و غرب از دست داده است، جذاب باشد.

«اولاف شولتس» -صدراعظم آلمان- در اواسط ماه آوریل از چونگ کینگ، شانگهای و پکن بازدید کرد و به مسائل ساختاری در روابط اقتصادی اروپا با جمهوری خلق چین پرداخت و بر نیاز به تجارت عادلانه و متقابل تأکید کرد.

مفهوم «غرب آمریکایی» که بی‌وقفه ‌به‌دنبال سرکوب پیوندهای چینی چین به دیگر موضوعات طولانی‌مدت در پیام‌رسانی و تبلیغات جمهوری خلق چین است.

فرانسه، یک کشور غربی، مدت‌هاست که برای آزادی عمل خود در رابطه با آمریکا و ناتو ارزش قائل بوده است.

در دوران مکرون، فرانسه مایل به تعامل با پکن بوده است که نتیجه آن بیانیه مشترکی مبنی بر باز کردن چشم‌اندازهای جدید در روابط دوجانبه و تقویت شتاب در روابط چین و اتحادیه اروپا بوده است.

این بیانیه خواستار همکاری بیشتر اقتصادی، فناوری و زیست‌محیطی و همچنین تعامل امنیتی بیشتر است.

در ماه آوریل، تعامل نظامی بین فرانسه و جمهوری خلق چین با توافقی برای ایجاد «مکانیسم همکاری و گفت‌وگوی بین جبهه‌ها» بین فرماندهی جبهه جنوبی ارتش آزادی‌بخش خلق [PLA] و مناطق دریایی اقیانوس آرام و دریایی پلینزی ارتش فرانسه نهادینه شد.

در جریان سفر شی‌جین پینگ به فرانسه، پکن و پاریس بیانیه مشترکی درباره وضعیت غرب‌آسیا صادر کردند و اعلام کردند که برای یافتن راه‌حل‌های سازنده برای چالش‌های امنیت و ثبات بین‌المللی با یکدیگر همکاری می‌کنند و خواستار آتش‌بس فوری در غزه شدند.

این بیانیه مشترک تقویت دیپلماسی عمومی به تلاش‌های جمهوری خلق چین برای معرفی خود ‌به‌عنوان یک رهبر امنیتی معتبر در غرب‌آسیا از طریق ابتکار عمل امنیت جهانی و پیشنهادهایی برای رسیدگی به درگیری‌های امنیتی منطقه‌ای است.

در اوایل دولت ترامپ، بسیاری فرض می‌کردند که جمهوری خلق چین از تنش تنش فراآتلانتیک بهره‌برداری خواهد کرد، اما پکن برای سرمایه‌گذاری در موقعیت نامناسبی قرار داشت.

تشدید رقابت آمریکا و چین هم‌زمان با پایان ماه‌عسل (دوره‌ای خوش در ابتدای یک رابطه یا پروژه یا ریاست‌جمهوری) چین و اروپا در اواخر دهه 2010 بود.

گسست فراآتلانتیک در دوره ترامپ اتفاق نیفتاد. با این حال، در سال 2024، شرایط اساساً متفاوت است.

با ادامه جنگ روسیه و اوکراین، اروپایی که با کاهش حمایت آمریکا مواجه می‌شود، ممکن است ‌به‌طور فزاینده‌ای برای نوعی سازش با روسیه که از جمهوری خلق چین ‌به‌عنوان یک واسطه استفاده می‌کند، ناامید شود.

با وجود حمایت از روسیه در طول جنگ، جمهوری خلق چین ممکن است همچنان از استیصال اروپا استفاده کند تا خود را ‌به‌عنوان یک «میانجی صادق» در مناقشه قرار دهد.