بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی مقالهای بهقلم «آقا حسین» منتشر کرد که درآن آمده است: به نظر میرسد بغداد در حال گسترش نقش دیپلماتیک خود از طریق میانجیگری میان ایران، عربستان و دیگر کشورهای منطقه است.
این نقش دیپلماتیک جدید عراق، این پتانسیل را دارد که خلاء غرب آسیا در دیپلماسی را پر کند و در عین حال، دامنه توافقنامه آبراهام را بهعنوان قالبی برای همکاری در منطقه کاهش دهد.
غرب آسیا فاقد یک سازمان دیپلماتیک واحد و نهادینه برای گفتوگو و اقدام جمعی در مورد مسائل منطقه است.
به همین دلیل است که اجماعات منطقهای در مورد هر موضوعی مبهم باقی میماند. ابتکار دیپلماسی ایرانی-عربی بغداد این شکاف در دیپلماسی منطقه را با معرفی خود عراق بهعنوان محلی برای همزیستی ایرانی و عرب پر میکند.
عربستان و امارات هر دو اهمیت زیادی به روابط دوجانبه خود با عراق میدهند، در حالی که مصر و اردن از سال 2019 تاکنون پنج بار با مقامات عراقی دیدارهای سهجانبه داشته اند.
بنابراین، عراق جبههای برای رقابت میان ایران و همتایان عربش نیست. دیپلماسی بغداد از این موضوع سوءاستفاده میکند و به تهران و کشورهای عربی نشان میدهد که عراق با تمام منافع این کشورها سازگار است و در کشمکشهای میان آنها قرار نخواهد گرفت.
جدای از ادغام بیشتر قراردادهای عادیسازی میان اسرائیل و اعراب، توافقنامه آبراهام تصویب شده است تا بستری برای ایجاد یک ائتلاف منطقهای اسرائیلی-عربی باشد.
اما این توافق تاکنون نتوانسته این هدف را محقق کند. بهعنوان مثال، عادیسازی روابط میان اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و مراکش، تنشهای این کشور آفریقایی با همسایهاش، الجزایر را شعلهور کرد. همچنین پیوستن بحرین به توافقنامه بلافاصله پس از امضای اولیه این توافق توسط تلآویو و ابوظبی در آگوست 2020، تحتالشعاع امتناع عربستان از پیوستن به این توافقنامه قرار گرفت. دلیل ریاض ساده بود: از تشدید تنش با تهران خودداری کنید.
از طرفی، عراق مدتی است اعتماد جهان عرب را به خود جلب کرده و باعث پیشرفت قابلتوجهی در دیپلماسی چندجانبه در غرب آسیا شده است.
همچنین به کشورهای عرب گزینه بهتری نسبت به توافق آبراهام داده است تا بتوانند بدون بستری جنگستیزانه مذاکرات خود را دنبال کنند.