loader image

جستجو

Foreign policy and the decline of American hegemony

لفت ویس:
سیاست خارجی و افول هژمونی آمریکا

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «لفت ویس» در مقاله تازه خود به بررسی سیاست خارجی و افول هژمونی آمریکا پرداخت و عنوان کرد: انتخابات آتی احتمالاً منجر به تغییر ناگهانی جنگ‌های غرب‌آسیا نخواهد شد.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه لفت ویس در مقاله تازه خود به‌قلم «فیلیپ آلکوی» عنوان کرد: انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا دو نامزد را در مقابل هم قرار می‌دهد که قبلاً هر یک به شکلی قدرت را در دست داشته‌اند. «کامالا هریس» نامزد دموکرات، معاون فعلی جو بایدن است.

«دونالد ترامپ» -نامزد جمهوری خواهان- ‌‌‌رئیس‌جمهور سابق است. با توجه به دوره‌های قبلی آن‌ها، می‌توان به‌طور منطقی پیش‌بینی کرد که سیاست خارجی آن‌ها چگونه خواهد بود.

سیستم سیاسی آمریکا یکی از ضد دموکراتیک‌ترین سیستم‌ها در میان قدرت‌های غربی است.

این یک سیستم بالفعل دو حزبی است؛ مثلاً ترامپ یک عوام فریب مرتجع است. اظهارات تحریک‌آمیز تخصص اوست و این موضوع در مورد مسائل سیاست خارجی و هر چیز دیگری صدق می‌کند.

او در سخنرانی‌هایش می‌گوید که به جنگ اوکراین پایان دهد؛ اگر او در انتخابات پیروز شود، ممکن است واقعیت برای او کمی دشوارتر شود. هریس نیز به نوبه خود، می‌خواهد امید را تجسم بخشد، اما با این حال او در کل از سیاست بایدن دفاع می‌کند.

هر کسی که برنده شود، رئیس‌جمهور بعدی آمریکا با چالش‌های کاهش هژمونی امپریالیستی روبرو خواهد شد.

چندین سال است که آمریکا کمتر و کمتر قادر به تضمین امنیت و ثبات بین‌المللی بوده است.

در نتیجه، دوره جدیدی از درگیری‌های مسلحانه پیچیده و تشدیدشده، گشوده شده است؛ درگیری‌هایی که آمریکا دیگر نمی‌تواند به‌سادگی آن‌ها را متوقف کند.

جنگ‌های اوکراین و غرب‌آسیا برجسته‌ترین نمونه‌های این موارد است.

در مورد جنگ در غرب‌آسیا، اولین چیزی که باید برای طبقه کارگر، جوانان و مردم تحت ستم جهان روشن باشد این است که در این منطقه از سمت ترامپ نمی‌توانیم انتظارات مثبتی داشته باشیم.

هر دو نامزد کاملاً به منافع اقتصادی، نظامی و ژئوپلیتیکی امپریالیسم آمریکا وفادار هستند و مصمم به حفاظت و رونق آن هستند، بنابراین آن‌ها کاملاً با اهداف رهایی و تعیین سرنوشت مردم تحت ستم مخالف هستند.

رئیس‌جمهور جدید باید تعیین کند که آیا ادامه یا توقف جنگ به بهترین وجه در خدمت منافعی است که آن‌ها از آن دفاع می‌کنند یا خیر؛

بنابراین، انتخاب بر اساس این منافع هدایت خواهد شد، نه منافع مردم منطقه. ا

ز این نظر است که دولت بایدن هریس به دولت اسرائیل و ارتش آن اجازه داده و هنوز هم اجازه می‌دهد تا نسل‌کشی‌شان را با مصونیت کامل انجام دهند.

این رهبران امپریالیست آنچه را که «امنیت اسرائیل» می‌خوانند تعهد خود می‌دانند. تعهد بی قید و شرط آن‌ها به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ربطی به مبارزه با یهودستیزی یا حتی دفاع از پروژه صهیونیستی ندارد.

اسرائی(رژیم صهیونیستی)ل به‌سرعت تبدیل به یک پایگاه غربی برای دفاع از منافع امپریالیستی برای آمریکا در غرب‌آسیا شده است.

بی‌رحمی حملات اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بسیاری از جهانیان را شوکه کرده است. این خطرات ‌‌‌‌‌قابل‌توجهی برای تشکیلات سیاست خارجی آمریکا دارد.

در حالی که امپریالیست‌ها حمایت بی‌قید و شرط خود را از اسرائیل حفظ می‌کنند، برخی از نخبگان سیاست‌های غربی با ترس صدای خود را به‌نفع آتش‌بس بلند می‌کنند.

در مطبوعات، روایت غالب در مورد موضع ترامپ در قبال اسرائیل(رژیم صهیونیستی) این است که او آشکارا از ادامه نامحدود جنگ اسرائیل(رژیم صهیونیستی) «تا زمانی که کار تمام شود» دفاع می‌کند.

به نظر می‌رسد که خود دولت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) فکر می‌کند که پیروزی ترامپ برایش مطلوب‌تر از پیروزی دموکرات‌ها خواهد بود.

ناسپاسی نتانیاهو از بایدن به خاطر حمایت کاملش تقریباً شرم‌آور است، اما با این حال، فراتر از لفاظی‌های ترامپ، واقعیت این است که نامزد جمهوری‌خواه دوست دارد جنگ نتانیاهو هر چه سریعتر پایان یابد، زیرا یک درگیری منطقه‌ای تمام‌عیار، آمریکا را مجبور به مداخله و در نتیجه منحرف کردن منابع خود از هدف اصلی بین‌المللی خود، یعنی مهار چین، خواهد کرد.

ترامپ ممکن است طرفدار یک توافق بزرگ بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و عربستان برای صلح بلندمدت منطقه‌ای باشد، اما جنگ فعلی تا حدودی این چشم‌انداز را مدفون کرده است. هریس قصد دارد به سیاست بایدن ادامه دهد؛

بسیاری این سیاست را فریبنده توصیف می‌کنند، زیرا دولت بایدن هر آنچه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) از آن خواسته انجام داده است و پس از غافل شدن از اقدامات اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، بارها موضع خود را تغییر داده است.

انتخابات آتی احتمالاً منجر به تغییر ناگهانی جنگ‌های غرب‌آسیا نخواهد شد، زیرا رئیس‌جمهور بعدی با مشکلات مشابه دولت فعلی در پایان دادن به آن‌ها با شرایط مطلوب برای امپریالیسم آمریکا مواجه خواهد شد.

ترامپ قول می‌دهد فوراً نبرد در اوکراین را متوقف کند، اما در حالی که هریس موضع جنگ‌جویانه‌تری اتخاذ می‌کند و هدف آن پیروزی برای اوکراین است که تمام اراضی مستقل آن را قبل از سال 2014 پس می‌گیرد.

این مواضع متفاوت نباید ما را گمراه کند. هریس می‌تواند به‌سرعت بر زلنسکی فشار آورد تا با روسیه مذاکره کند و تمام بخش‌های لازم از خاک اوکراین را واگذار کند.

به همین ترتیب، ترامپ می‌تواند با اجازه دادن به استفاده از سلاح‌های آمریکایی برای حمله به عمق روسیه، سیاست تهاجمی‌تری علیه پوتین اتخاذ کند.

در پس‌زمینه، هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان می‌خواهند شرکای غربی‌شان بودجه خود را برای اتحاد فراآتلانتیک افزایش دهند.

اگر ترامپ می‌خواهد اروپایی‌ها را وادار کند که مسئولیت جنگ در اوکراین را بر عهده بگیرند، دولت بایدن در آخرین نشست ناتو، تاکتیک تکمیلی را اتخاذ کرد که ادامه حمایت آمریکا به قید افزایش تعامل قدرت‌های اروپایی در جبهه هند و اقیانوس منوط شد.

چه در مورد چین، چه قدرت هسته‌ای ایران یا سیاست «عادی‌‌‌‌سازی» روابط با کشورهای عرب، محتمل‌ترین نتیجه این است که هرکس در انتخابات پیروز شود، خطوط کلی سیاست خارجی امپریالیستی کنونی آمریکا حفظ می‌شود.