با این حال، روابط آمریکا و چین به لحاظ تاریخی اهمیت منحصر به فردی دارد و متکی بر ماهیت چند بعدی است که تقریباً هر وجهی از امور جهان را در امروز و آیندهای قابل پیشبینی در بر میگیرد.
این درست است که نگران مسائلی نظیر جنگ جهانی، اقتصاد جهانی، تغییرات اقلیمی، حقوق بشر، رقابت بین دموکراسی و اقتدارگرایی، آینده فضا یا افزایش رقابت بر سر برتری فناوری باشید. هیچ وقت سرتاسر جهان این گونه متکی به توانایی دو کشور نبود تا روابط خود را در طیف سرسامآوری از حوزهها مدیریت کنند.
صحت دادههای مربوط به اقتصاد چین، محور جلسات این هفته صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بود. سالهای زیادی است که این اقتصاد بزرگترین محرک برای رشد اقتصاد جهانی بوده است. مجادلات متمرکز بر این ادعا بود که «کریستالینا جورجیوا» -مدیرعامل صندوق بینالمللی پول- سعی داشته در گزارش انجام کسب و کار 2018، چین را گل سرسبد این نهاد کند. او پیش از این یک مقام ارشد در بانک جهانی بود.
وی هرگونه تخلفی را رد میکرد. هیئت مدیره صندوق بینالمللی پول هشت بار برای تعیین وضعیت او تشکیل جلسه داده و نتیجه گرفته بود که بررسی این ادعا «قطعاً ثابت نمیکند که مدیرعامل نقش نادرستی داشته است.» هیئت مدیره مجدداً اعتمادش را به رهبری جورجیوا تأیید کرد، اما احتمالاً این مناقشه همچنان ادامه داشته باشد.
در عین حال، مقامات ارشد این هفته در واشنگتن دی سی مهمترین اقتصادهای جهان را نمایندگی میکردند و نگرانیهای زیادی در این موارد داشتند: بروز بحران انرژی، افزایش تورم، رشد اقتصادی پایین و افزایش نگرانیهای اقلیمی که قرار است در کنفرانس 2021 تغییرات آب و هوایی سازمان ملل مطرح شوند.
مقام ارشد یکی از مهمترین متحدان آمریکا به شرط ناشناس ماندن گفت که مدیریت همه این موارد بسیار مشکل شده و دلیل آن نیز بیثباتی فزاینده در روابط بین آمریکا و چین است که ناشی از تفاوتها و واقعیتهای داخلی دو کشور است.
چین در داخل جهتگیری اقتدارگرایانهتر دارد و در خارج به سمت سیاستهای مقابلهجویانهتر میرود تا این که قدرت منطقهای و جهانی خود را به رخ بکشد. سیاستهای آمریکا به دنبال خروج بد از افغانستان دچار آشفتگی و چند دستگی سیاسی شده و عدم شفافیت در استراتژی این کشور نسبت به پکن نیز باعث شده تا شرکا در مورد تعهد، شایستگی و توانمندی آمریکا در مسائل مشترک جهانی دچار شک و تردید شوند.
این مقام ارشد متحد گفت که «کشورش به این دلیل دچار بزرگترین خطر اقتصادی میانمدت و بلندمدت شده که رقابت آمریکا و چین از کنترل خارج شده و کشورش نیز درگیر آن شده است.» او اظهار داشت: «تعداد اندکی از ما میتوانیم در مقابل آمریکا و چین تصمیمی بگیریم. پس، لطفاً این کار را از ما نخواهید.»
این بدان معنا نیست که متحدین آمریکا نسبت به مسیر ناگواری سادهلوح باشند که شی جینپینگ کشورش را در آن پیش میبرد. مسئله فقط این است که چین برای تعداد زیادی از آنها شریک تجاری شماره یک است. این کشورها شامل کل اتحادیه اروپا، آلمان، ژاپن، کره جنوبی، عربستان و امارات میشوند. چین در طی سالهای بین 2013 تا 2018 حدود 30 درصد از رشد جهانی را داشته و این میزان دو برابر آمریکا است.
بسیاری از تجزیه و تحلیلهای اخیر در مورد چین بر حول دو موضوع فوری بوده است: نشانههای فزاینده از شکنندگی اقتصادی چین آن هم بعد دههها رشد دو رقمی و افزایش قدرتنماییها و تهدیدها در مورد تایوان. هر دو مورد میتوانند به هم ارتباط داشته باشند.