loader image

جستجو

Perhaps this is Netanyahu's greatest victory

والا:
شاید این بزرگترین پیروزی نتانیاهو باشد

مرکز مطالعات سورین

چکیده

خبرگزاری «والا» در تحلیلی ضمن اشاره به شکست رکورد تاریخی سیاست اسرائیل توسط نتانیاهو، نوشت:  شاید این بزرگترین پیروزی نتایاهو باشد ولی رقابت وجود دارد و ممکن است جشن پیروزی او به‌زودی با خماری جایگزین شود.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ خبرگزاری والا در تحلیلی نوشت: حتی پیش از پایان شمارش نهایی آرا، به نظر می‌رسد بنیامین نتانیاهو یک رکورد تاریخی دیگر را در کتاب رکوردهای سیاست اسرائیل(رژیم صهیونیستی) شکست و به اولین فردی تبدیل شد که دومین بازگشت خود را انجام داد و او برای سومین بار در دفتر نخست‌وزیری قرار گرفت.

این ممکن است بزرگترین برد از همه باشد، ولی رقابت وجود دارد: در سال ۱۹۹۶، او نامزد جوانی بود که شیمون پرز را برخلاف پیش‌بینی‌ها و شانس‌ها شکست داد.

در سال ۲۰۰۹، اگرچه «سلف تزیپی لیونی حزب بزرگ» بود، اما او کسی بود که ائتلافی را تشکیل داد و آن را به نخست‌وزیری منصوب کرد.

در سال ۲۰۰۹، اگرچه رقیب او«تزیپی لیونی» از -حزب کادیما- بود، اما او کسی بود که ائتلافی را تشکیل داد و به نخست‌وزیری رسید.

او در سال 2022  با سه کیفرخواست و پس از چهار مبارزات انتخاباتی بدون پیروزی، توانست از بند زندان بیرون بیاید و اکثریتی را  به دست آورد که راه بازگشت به قدرت را برای وی هموار می‌کند.

یک سال و نیم پیش، زمانی که دولت تغییر شکل گرفت و به 12 سال ریاست او پایان داد، عجله کردند تا خلاصه ترحیمی بنویسند که پایان دوره نتانیاهو را اعلام می‌کرد. او حتی در اوقات فراغت خود شروع به نوشتن یک زندگی‌نامه کرد، حرکتی که اغلب با پایان کار رهبران بین‌المللی همراه است.

و در اینجا مانند ققنوس زنده شد و از یخبندان بازگشت: شاه بی بی سوم.

اما جشن پیروزی نتانیاهو ممکن است به‌زودی با خماری جایگزین شود. ائتلاف رویاهای او به حقیقت پیوست و اکنون او باید اجرا کند:

لیکود قصد دارد به‌زودی مذاکرات ائتلافی را با شریک وفادار به بلوک آغاز کند و هر چه زودتر دولت تشکیل دهد.

با توجه به جهش چشمگیر ایتامار بن گویر و بزالل اسموتریچ، بسیاری از مطالبات از سمت راست او شروع به انباشته شدن کرده‌اند؛ از پرونده‌های ارشد گرفته تا تغییرات چشمگیر در قوانین و مقامات ارشد لیکود نیز تشنه بازگشت به دفاتر معتبر و در حال چشم دوختن به آن‌ها هستند.

پیروزی در احزاب کوچک چپ تنها در پایان شمارش آرا تعیین خواهد شد.

اگر مرتز از آستانه عبور نکند، بلوک راستگرای ارتدوکس افراطی می‌تواند به ۶۴ کرسی برسد. اگر چنین باشد، زندگی او بسیار آسان خواهد بود. اما اگر اکثریت با ۶۱ یا ۶۲ کرسی به پایان برسد، نتانیاهو موظف است یکی از خواسته‌های دوستان خود را از بلوک و حزب مقابل بر آورده کند. این کلیشه آشناست که این تنها پسر حرامزاده یک پادشاه است که می‌تواند حکومتش را سرنگون کند.

لاپید یک کارزار موفق و مؤثر باغ گل رز را مدیریت کرد: او از مزایای موقعیتی، بازدیدهای سیاسی، عملیات امنیتی و کنفرانس‌های مطبوعاتی در ساعت هشت شب نهایت استفاده را برد و ثابت کرد که با وجود بدبینی می‌تواند نخست‌وزیر شود.

اما او در مدیریت و رهبری بلوکی که در رأس آن قرار دارد، شکست خورد که انتخابات را با شکست و باخت به پایان می‌رساند.

لاپید هیچ یک از وظایف سیاسی را که در مبارزات انتخاباتی با او روبرو بود، برآورده نکرد: او نتوانست گادی آیزنکوت، رئیس سابق ستاد ارتش را به خدمت بگیرد یا سایر نیروهای تقویتی امنیتی را وارد کند.

او در تلاش برای ایجاد اتحاد احزاب چپ شکست خورد. او نتوانست از انشعاب حزب مشترک جلوگیری کند.

این برخلاف نقشه استادانه‌ای که نتانیاهو در بلوک راست رهبری کرد است که تک تک صداها را به حداکثر رساند.

لاپید برگشت و با خونسردی و بی‌تفاوتی گفت همه چیز خوب می‌شود، اما ظاهرا ده‌ها هزار رأی در راه بر زمین افتاد.

لاپید البته تنها مسئول شکست بلوک خود نیست: برای چپ نیز و به صورت ویژه رئیس حزب کار، مراو میخائیلی، که سرسختانه از هرگونه اتحادی امتناع کرد، مسئول است.

احزاب عربی نیز گرفتار شدند. آن‌ها با سیاست‌های کوته‌بینانه خود مسئول شکست خود هستند.