بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه «مطالعات امنیت ملی(INSS)» در مقاله تازه خود بهقلم «اوری سلا» نوشت: پیش از سفر «شی جین پینگ» -رئیسجمهور چین- به عربستان، سرمقالههای روزنامههای چینی اعلام کردند که این سفر، همکاری بین این کشور شرقی و جهان عرب را بیشتر تقویت نموده، صلح و رفاه در منطقه را ترویج کرده و راه را برای ساختن یک جامعه چینی-عربی با آیندهای مشترک برای عصر جدید هموار خواهد نمود.
سندی از سوی وزارت خارجه چین که چندین روز قبل از انجام این سفر مبنایی برای این سفر قرار داده شده بود، با عنوان گزارش همکاری بین چین و کشورهای عربی در «عصر جدید» بود.
خود رئیسجمهور از واژه «عصر جدید» برای نشان دادن پیشرفت در روابط چین و کشورهای عربی و بهویژه عربستان استفاده کرد.
این عصر جدید مرکزیت چین، همانطور که در سخنرانیهای رئیسجمهور و در سرفصلهای چینی ذکر شد، از دیدگاه چینیها بسیار بیشتر از عصر جدید بین چین و کشورهای عربی است، همانطور که توسط مطبوعات غیرچینی به تصویر کشیده شد.
از این نظر، رقابت بین چین و آمریکا که دائماً مورد بحث قرار میگیرد، ثانویه است و یا حداکثر وسیلهای برای دستیابی به مرکزیت چین در صحنه جهانی است.
این زمینهای است که بحث شی در مورد ساختن یک جامعه چینی-عربی با آینده مشترک، باید درک شود.
حضور چین در سراسر غربآسیا و قطعاً در کشورهای خلیجفارس، برای دههها مشهود بوده است.
با گذشت زمان، پکن تسلط خود را بهتدریج افزایش داده و دامنه کشورهایی را که با آنها روابط نزدیک دارد، افزایش داده است؛
بنابراین، سفر اخیر شی بخشی از یک استراتژی طولانیمدت است که قبل از اعلام رقابت استراتژیک در چند سال گذشته انجام شده است.
در چارچوب ایران، چین نارضایتی را هم در مورد بنبست توافق هستهای و هم در مورد آسیب رساندن به شراکت و منافع خود در خلیجفارس نشان میدهد.
در حالی که در درجه اول بهعنوان نکات منتقل میشود، از دیدگاه چینیها یک سیگنال مهم است. ایران که شرایط داخلی آنچه به دلیل ملاحظات داخلی و چه ملاحظات خارجی بسیار حساس است، با اعتراض به موضوع جزایر سهگانه پاسخ داد و توجه را از دیدگاه چین از نکات اصلی منحرف کرد. این اعتراض با لفاظی دیپلماتیک از سوی چین مواجه شد، اما نه در بالاترین سطح.
از دیدگاه اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، در حالی که ممکن است به نظر برسد که چنین وضعیتی باعث ایجاد نفوذ بالقوه بر چین میشود، از جمله از طریق ارتباط با کشورهای حاشیه خلیجفارس در مورد موضوعاتی که در آن منافع متقابل دارند، مانند ایران؛ بسیار مشکوک است که آیا چنین پتانسیلی قابل تحقق است یا خیر.
این واقعیت که چین بهطور منظم به طرح موضوع مناقشه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین ادامه میدهد، در عین حال که طرف روشنی دارد و این موضوع بهطور مداوم در نشستهای مختلف سران و جاهای دیگر مطرح میشود، باید توسط سیاستگذاران در اسرائیل مورد توجه قرار گیرد. مشارکت فزاینده چین در منطقه در زمینههای مختلف از جمله در اقتصاد، زیرساختها، فناوری، دیپلماسی و موارد دیگر فرصتها و چالشها، نیازمند توجه است.