بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در یادداشت تازه خود بهقلم «بوروگان» «سولداتوف» نوشت: در روز 26 جولای، در روز افتتاحیه بازیهای المپیک در پاریس، مهاجمان ناشناس یک عملیات خرابکارانه هماهنگ در راهآهن ملی فرانسه انجام دادند و میلیونها مسافر را سرگردان کردند.
هیچکس در ابتدا مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفت که هنوز در حال بررسی است. و
زیر کشور فرانسه گفته است که ممکن است افراطگرایان «چپگرا» مسئول این کار بوده باشند.
با این حال، کارشناسان اطلاعاتی همچنین پرسیدهاند که آیا روسیه ممکن است در این موضوع دخالت داشته باشد یا خیر.
«جاوید علی» کارشناس مبارزه با تروریسم و عضو سابق شورای اطلاعات ملی آمریکا، پس از حمله به «ساعت خبری پیبیاس» گفت: «حقه روسیه قطعاً یک حقه قوی است».
اگرچه کارزار خرابکاری روسیه غرب را غافلگیر کرده است، اما موضوعی جدید نیست.
در ماه ژوئن، فیلیپ اچ. جی دیویس، محقق برجسته اطلاعاتی انگلیس، نوشت که «غرب سه دهه فرصت داشته تا بهطور جمعی، نهادی تهدید خرابکاری دولت ملی را فراموش کند.»
در واقع، حتی در دوران جنگ سرد، اگرچه آنها برای چنین اقداماتی برنامهریزی میکردند، سازمانهای اطلاعاتی شوروی هرگز از آنها علیه غرب استفاده نکردند. حتی قبل از جنگ جهانی دوم، شوروی این استراتژی را کامل کرد.
برای درک انگیزههای بازگشت روسیه به خرابکاری، مهم است که بدانیم دلایل شوروی برای استفاده نکردن از آن هیچ ارتباطی با تلاشهای بازدارنده غرب نداشت.
در آغاز جنگ سرد، سازمانهای اطلاعاتی شوروی منابع زیادی برای این رویکرد در اختیار داشتند. پس از جنگ جهانی دوم، اطلاعات نظامی شوروی مأموران زیادی را با تجربه طولانی در خرابکاری به خدمت گرفت.
هنگامی که پوتین در پایان دهه 1990 به قدرت رسید، تواناییهای خرابکاری شوروی را به همراه بسیاری از زیرساختهای اطلاعاتی شوروی که عمدتاً دستنخورده بودند، به ارث برد و سرویس اطلاعات خارجی [SVR] شاخه کاگب (سرویس اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی سابق) را جذب کرد.
در ماه اکتبر سال 1999، تنها دو ماه پس از اینکه پوتین به نخستوزیری رسید و بهعنوان جانشین رسمی رئیسجمهور بوریس یلتسین، رئیسجمهور پیشین روسیه معرفی شد، کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا جلسه استماع درباره درک تهدید روسیه و برنامههای احتمالی برای خرابکاری علیه آمریکا برگزار کرد.
در حال حاضر، آژانسهای جاسوسی غربی دیگر نمیتوانند ادعای بیاطلاعی از آتشسوزی و کارزار خرابکارانه روسیه داشته باشند و مقامات آمریکا و ناتو زنگ خطر را به صدا درآوردهاند. ب
ه نظر میرسد کرملین بهدنبال این است که اروپاییها مستقیمتر هزینههای جنگ را تجربه کنند، به این امید که حمایت عمومی از تلاشهای جنگ اوکراین را از بین ببرند.
علاوه بر این، حمله بزرگتر به زیرساختهای غربی میتواند اثرات گسترده و بیثباتکنندهای داشته باشد.
با این حال، استراتژی خرابکاری پوتین، غرب را در شرایط دشواری قرار داده است.
با توجه به تلاشهای غرب برای اجتناب از درگیری مستقیم با روسیه، رهبران غربی تمایلی به درخواست پاسخ نظامی بزرگتر به این حملات ندارند که میتواند باعث تشدید تنش غیرقابلکنترل شود.
حتی اکنون، پس از ماهها از چنین عملیاتهایی، به نظر میرسد که رهبران غربی آماده هستند تا زمانی که لازم بدانند به سمت دیگری چرخش کنند.
در اوایل ماه آگوست، در قرارداد تاریخی زندانیان برای گروگانها با روسیه، آمریکا، آلمان و سایر کشورهای غربی توافق کردند که در ازای آزادی رهبران مخالف، روزنامهنگاران و حقوق بشر روسیه، چندین عامل اطلاعاتی با ارزش روسیه را بازگردانند.