بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه بنیاد دفاع از دموکراسیها در مقاله خود بهقلم «مارک دوبویتز» و «دانیل شاپیرو» نوشت: روابط آمریکا و عربستان اخیراً برخی از بدترین تنشها را در تاریخ خود تحمل کرده است.
اما اولین سفر جو بایدن به غرب آسیا در ماه آینده، که در آن او در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و عربستان توقف خواهد نمود، فرصتی شگفتانگیز را برای بهتر کردن اوضاع فراهم میکند، به شرطی که هر دو طرف از آن استفاده کنند.
طیف گستردهای از مسائل باعث ایجاد اختلاف و بیاعتمادی بین شرکای دیرینه شده است: مذاکرات هستهای ایران، جنگ در یمن، موضع عربستان در قبال رقبای آمریکا، روسیه و چین، حقوق بشر از جمله قتل جمال خاشقجی، اصلاحات اجتماعی در پادشاهی، میزان تولید و قیمت نفت و تعهدات ایالات متحده در قبال غرب آسیا.
در سفر احتمالاً 24 تا 48 ساعته ریاستجمهوری باید به تمام این موضوعات پرداخت. از آنجایی که مقامات ارشد هر دو کشور بین واشنگتن و ریاض سفر میکنند تا زمینه را فراهم کنند، طرفین باید در مورد آنچه قابل دستیابی است واقعبین باشند و توجه کنند همه اختلافات دوجانبه را نمیتوان به یکباره حل کرد. هر چقدر هم که یک معامله بزرگ وسوسهانگیز باشد، این رابطه باید گام به گام ترمیم شود.
برای عربستان، منافع راهبردی اصلی تضمین دفاع خود در برابر تهدید ایران و نیروهای نیابتی آن، به ویژه حوثیهای یمن است که با حمایت، آموزش و تسلیحات جمهوری اسلامی، دهها راکت را علیه اهداف غیرنظامی پرتاب کردهاند. سعودیها میخواهند اطمینان حاصل کنند آمریکا متعهد به توقف توسعه تسلیحات هستهای ایران است و مطمئن شوند واشنگتن تعهد راهبردی خود را حتی با وجود سایر اولویتهای استراتژیک در جنوب آسیا و اروپا، نسبت به غرب آسیا و شرکای منطقهای خود حفظ میکند.
بایدن و رهبران عربستان ممکن است در مورد بازگشت به توافق هستهای ایران به توافق نرسند. بایدن و «نفتالی بنت» -نخستوزیر اسرائیل(رژیم صهیونیستی)- موافق این اتفاق نیستند.
از یک طرف، ادعا میشودبا وجود اینکه توافق با ایران گزینه خوبی نیست، اما صورت نگرفتن این توافق میتواند عواقب بدتری به دنبال داشته باشد. اما طرف آمریکایی توافق را تنها به تاخیر انداختن برنامه هستهای ایران میداند و بیان میکند این توافق تنها گریز هستهای این کشور را به تأخیر میاندازد و سایر تجاوزات منطقهای جمهوری اسلامی را از طریق کاهش تحریمهای بزرگ افزایش میدهد.
برای بایدن، مهمترین موضوع، این است که اطمینان حاصل کند عربستان به جهتگیری سیاستهای خود به سمت آمریکا ادامه میدهد، نه اینکه با گرایش به روسیه و چین از پیشرفت خود جلوگیری کند.
در چارچوب جنگ در اوکراین، عربستان باید با افزایش تولید نفت موافقت کند تا قیمتها را کاهش دهد، تا در نتیجه تحریمها بر روسیه تأثیر عمیقتری بگذارند و بتوان نیازهای انرژی اروپا را از طریق منابع غیرروسی تامین کرد.
منافع متقابلی که با تثبیت این مشارکت تامین میشود، بایدن و عربستان را به سمتی سوق میدهد که چارچوبی را برای شناسایی و پیشبرد منافع استراتژیک اصلی خود بپذیرند.
این رویکرد یک منفعت دیگر هم دارد: اطمینان طرفین از اینکه شراکت آمریکا و عربستان با هر تغییر در دولت واشنگتن در معرض نوسانات شدید قرار نگیرد.