loader image

جستجو

South Caucasus and Iran's complex calculations

شورای روابط بین‌المللی روسیه:
قفقاز جنوبی و محاسبات پیچیده ایران

مرکز مطالعات سورین

چکیده

موسسه «شورای روابط بین‌المللی روسیه» در مقاله تازه خود به بررسی موضوع قفقاز جنوبی و محاسبات پیچیده ایران پرداخت و نوشت: تهران در حال حاضر در شکل دادن به سیاست خارجی خود در قبال همسایه نزدیک خودش، در قفقاز جنوبی، با چالش‌های مهمی مواجه است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه شورای روابط بین‌المللی روسیه در مقاله تازه خود به‌قلم «بازل حاج جاسم» نوشت:اظهارات مکرر مقامات ایرانی در مورد کریدور زنگزور، نارضایتی تهران از مسکو را در مورد نظرش درباره پروژه‌ای که منطقه نخجوان را از طریق خاک ارمنستان به خود آذربایجان متصل می‌کند، نشان می‌دهد.

تهران بر یکی از بندهای توافقنامه‌های بین‌المللی امضاشده توسط ارمنستان با روسیه و آذربایجان که به جنگ دوم قره‌باغ در اواخر سال 2020 پایان داد، تمرکز می‌کند.

در حالی که چشم خود را بر روی سایر فعالیت‌هایی که تهدید بزرگ‌تری برای امنیت ملی است مانند مانورهای نظامی مشترک بین واشنگتن و ایروان و فعالیت‌های ماموریت نظارتی غرب در ارمنستان می‌بندد.

این تناقض نشان‌دهنده دوگانگی موضع ایران است. در حالی که تهران نسبت به کریدور زنگزور ابراز نگرانی می‌کند، مسائل امنیتی واقعی را که منافع آن را تهدید می‌کند نادیده می‌گیرد.

رسانه‌های ایرانی در مورد خطرات این پروژه و افتتاح کریدور بحث کرده‌اند؛ آن‌ها به‌ویژه استدلال می‌کنند که ایران مزیت راهبردی خود را در ارتباط بین ترکیه و کشورهای آسیای میانه از دست خواهد داد و برای دسترسی به کشورهای اروپایی، به ترکیه و آذربایجان وابسته می‌شود.

در گذشته، آذربایجان برای تأمین کالا و گاز منطقه خودمختار نخجوان که بین ایران، ارمنستان و ترکیه قرار داشت، به حریم هوایی و خاک ایران متکی بود.

اما با این اقدام، اهمیت ژئوپلیتیکی ایران برای آذربایجان در حال کاهش می‌رود. علاوه بر این، انتظار می‌رود که پویایی روابط دوجانبه به نفع باکو تغییر کند، زیرا آذربایجان کنترل بخشی از مرز خود با ایران را بازپس خواهد گرفت.

برخی از نگرانی‌های ایران در مورد کریدور زنگزور، به‌ویژه با از دست دادن اهرم‌های مهم بر آذربایجان و ترکیه، ممکن است موجه باشد.

اما با این حال، این‌ها تنها نگرانی‌های منطقه نیستند و این موضوع را باید در چارچوب وسیع منطقه‌ای آن نگریست.

تهران ممکن است از موضوع کریدور زنگزور به‌عنوان دستاویزی برای ابراز نارضایتی خود از روسیه در مورد مسائل غیرمرتبط با قفقاز جنوبی نیز استفاده کند.

قفقاز جنوبی میدان نبرد قدرت‌های بین‌المللی و رقیب‌هایی مانند روسیه، ترکیه و غرب است.

با توجه به نزدیکی جغرافیایی و تاریخ پیچیده این منطقه وسیع، منافع ملی، قومی و ژئوپلیتیکی منطقه با منافع ایران تلاقی می‌کند که منجر به محاسبات پیچیده‌ای در سیاست‌های ایران در قبال آن می‌شود.

ایران به دنبال حفظ نفوذ خود در برابر نفوذ فزاینده ترکیه در آذربایجان و افزایش حمایت غرب از ارمنستان است.

روسیه همچنین نقش مهمی در حفظ توازن قوای منطقه‌ای ایفا می‌کند و ایران را مجبور می‌کند در بسیاری از مسائل با مسکو هماهنگ شود.

تهران در حال حاضر در شکل دادن به سیاست خارجی خود در قبال همسایه نزدیک خودش، در قفقاز جنوبی، با چالش‌های مهمی مواجه است.

ایران مجبور است منافع متضادی را دنبال کند.

از یک سو، هدف آن افزایش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در منطقه است، اما تحریم‌های بین‌المللی توانایی آن را برای انجام این کار محدود می‌کند.

این تحریم‌ها با تضعیف توانایی تهران برای رقابت با دیگر قدرت‌های منطقه، چشم‌انداز منطقه را پیچیده‌تر می‌کند.

از سوی دیگر، ایران تلاش می‌کند تا حفظ روابط خود با ارمنستان را متعادل کند و از تشدید تنش با آذربایجان در میان تنش‌های منطقه‌ای، چالش‌های درهم تنیده و نفوذ فزاینده اسرائیل اجتناب کند.

اسرائیل در حال تلاش برای تقویت روابط خود با آذربایجان، به‌ویژه در همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی است که نگرانی‌هایی را برای ایران ایجاد می‌کند، زیرا این همکاری را تهدیدی برای امنیت خود می‌داند.

علاوه بر این، ایران در شراکت قوی بین روسیه و آذربایجان با تهدیدی مضاعف مواجه است، به‌طوری که مسکو از باکو حمایت نظامی و اقتصادی قابل توجهی می‌کند و در نتیجه فضای مانور ایران را محدود می‌کند.

ترکیه همچنین با حمایت از آذربایجان و تقویت روابط خود با گرجستان و گسترش نفوذ خود در منطقه، رقیب قدرتمندی برای ایران است.

علاوه بر این، همکاری سه‌جانبه بین باکو، آنکارا و تفلیس در انرژی و سایر بخش‌ها، تنش‌های منطقه‌ای را تشدید کرده و تلاش‌های ایران برای دستیابی به اهداف خود را پیچیده می‌کند و خطر درگیری‌های مسلحانه را افزایش می‌دهد.

در حالی که ایران روابط مستحکمی با ارمنستان دارد، به‌رغم پیشینه مذهبی مشترکش با کشور همسایه‌اش نتوانسته آذربایجان را به حوزه نفوذ منطقه‌ای خود وارد کند.

آذربایجان همچنان نقطه شرمساری برای ایران است، زیرا ایران نتوانسته باکو را به مدار خود بکشاند.

دو کشور همچنین پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی مشترکی دارند و آذری‌های ایران پس از فارس‌ها دومین گروه قومی بزرگ را تشکیل می‌دهند.

این امر ایران را در موقعیت دشواری بین ارمنستان و آذربایجان قرار می‌دهد، زیرا تلاش می‌کند بین حمایت از ارامنه، متحد سنتی خود و پرهیز از تحریک ناسیونالیسم آذری در ایران تعادل برقرار کند.

نقشه نفوذ منطقه‌ای دستخوش تغییرات شدیدی شده است، به‌طوری که ایران پس از پیروزی آذربایجان در جنگ دوم قره‌باغ، بخش عمده‌ای از نفوذ سنتی خود را در قفقاز جنوبی از دست داد.

این تغییرات در زمانی اتفاق می‌افتد که جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی ایران از ایده‌آل فاصله زیادی دارد.

در این زمینه، تنش با مسکو یک بازی پیچیده دیپلماتیک را آشکار می‌کند که تهران را ملزم به اقدامات بسیاری برای مانوری مناسب می‌کند.

در حالی که ایران به دنبال سرمایه‌گذاری در شرایط بین‌المللی برای دستیابی به دستاوردهای دیپلماتیک با غرب در زمینه هسته‌ای است، اما در مدیریت روابط خود با روسیه با چالش‌های مهمی مواجه است.