بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه ووکس در یادداشت تازه خود بهقلم «جاناتان گویر» نوشت: در این هفته، هزاران ملوان و تفنگدار دریایی آمریکا در خلیجفارس مستقر شدند تا مأموریت گستردهای را برای حفاظت از آبراه استراتژیک، جایی که روزانه حدود یکچهارم نفت جهان از آنجا عبور میکند، دنبال کنند.
برای چندین دهه، آمریکا درواقع امنیت خلیجفارس را تضمین کرده است؛
اما «لوید آستین» -وزیر دفاع آمریکا- 3 هزار تفنگدار دریایی و ملوان را برای یک نقش جدید اعزام کرد.
بر اساس گزارشهای خبری، ممکن است شامل سوارشدن بر کشتیهایی با پرچم آمریکا برای اسکورت آنها از طریق تنگه هرمز در پاسخ به افزایش تجاوزات ایران باشد.
«گرگوری برو» -تاریخنگار نفت و تحلیلگر در شرکت مشاوره گروه اوراسیا- به ووکس گفت: «این یک تغییر بسیار واضح در نحوه نظارت آمریکا در خلیجفارس خواهد بود.»
این استقرار نشان میدهد که دولت بایدن، فراتر از تأمین امنیت مسیر مهم انرژی، میخواهد قدرت آمریکا را در غربآسیا تثبیت کند.
این امر خطراتی را به همراه دارد، بهخصوص اگر سربازان واقعاً کشتیهای تجاری را اسکورت کنند یا حتی سوار آن شوند.
آمریکا کاری مشابه را در طول جنگ نفتکشها در سالهای 1987 تا 1988 انجام داد که در آن دولت ریگان کشتیهای کویتی را بهعنوان اقدامی بازدارنده از طریق تنگه اسکورت کرد که منجر به دخالت شدید آمریکا در خلیجفارس شد.
این زمانی به اوج خود رسید که ارتش آمریکا ردپای عظیم خود را با دهها هزار سرباز در شبکهای از پایگاهها در سراسر خلیجفارس گسترش داد. اکنون، عملیات جدید میتواند حضور نظامی آمریکا را حتی بزرگتر کند و در معرض به دام افتادن قرار دهد.
دولت بایدن میگوید تهدیدی که ایران برای تجارت بینالملل ایجاد میکند بهاندازهای جدی است که اهمیت استقرار جدید را تضمین کند.
«پت رایدر» -سخنگوی پنتاگون- اخیراً گفت: «از سال 2021، ایران نزدیک به 20 کشتی تجاری با پرچم بینالمللی را مورد آزار و اذیت، حمله یا توقیف قرار داده است که تهدیدی آشکار برای امنیت دریایی منطقه و اقتصاد جهانی است».
درحالیکه ایران آزار و اذیت کشتیها را تکذیب میکند، برخی تحلیلگران معتقدند که تجاوز این کشور در پاسخ به تحریمهای آمریکا علیه صادرات نفت ایران است.
عوامل دیگری ممکن است در تصمیمگیری بایدن نقش داشته باشد: آمریکا ممکن است در فکر متعادل کردن حضور چشمگیر چین در غربآسیا باشد، همانطور که با میانجیگری بین ایران و عربستان این کار را کرد. آمریکا همچنین ممکن است
به نگرانیهای سایر شرکا در منطقه پاسخ دهد، بهخصوص که آمریکا در حال فشار بر اسرائیل و عربستان برای عادیسازی روابط است.
«سیمون لدین» که بهعنوان یک مقام ارشد دفاعی در دولت ترامپ خدمت میکرد، گفت: «سروصدای شرکای خلیجفارس بسیار افزایشیافته است، بهویژه زمانی که دولت [بایدن] شرکای خلیجفارس را در مورد تعدادی از مسائل مختلف از جمله عادیسازی با اسرائیل تحتفشار قرار میدهد».
مهمتر از همه، اقدامات ایران در خلیجفارس میتواند بر قیمت نفت تأثیر بگذارد. برای بایدن، پایین نگهداشتن قیمت نفت اولویت بسیار مهمی بوده است و این مسئله به این مربوط میشود که او تابستان گذشته به عربستان سفر کرد.
در بحبوحه جنگ ایران و عراق، نیروی دریایی آمریکا برای حفاظت از منابع انرژی وارد خلیجفارس شد، زیرا ایران و عراق زیرساختهای نفتی یکدیگر را هدف قرار دادند.
آمریکا همچنین میخواست نفوذ خود را در اواخر جنگ سرد نشان دهد، زیرا تولید نفت اتحاد جماهیر شوروی به آن قدرت قابلتوجهی میداد. قیمت نفت در حال افزایش بود و آمریکا همچنان به واردات وابسته بود (همچنین بسیاری از اعضای ناتو واردکننده بودند).
این یک تغییر سیاست در مورد پیامدها بود. پیش از آن، تعداد کمی از نیروهای آمریکایی در منطقه مستقر بودند. گرگوری برو آن را «شروع عملیات نظامی بزرگ آمریکا برای تأمین امنیت جریان نفت در خلیجفارس» مینامد.
واضح است که زمینه این استقرار آمریکا در دهه 80، با امروز بسیار متفاوت است: آمریکا وارد یک جنگ تمامعیار نمیشود.
اما این تاریخ میتواند خطرات احتمالی دخالت آمریکا را به ما بیاموزد.
«برایان فینوکان» -وکیل سابق وزارت امور خارجه- و عضو اکنون در گروه بینالمللی بحران، به ووکس گفت: «در آن زمان، مانند اکنون، آمریکا بهدنبال اقداماتی بود تا بهطور مؤثر چتر دفاعی خود را بر کشتیرانی تجاری گسترش دهد؛
بنابراین میتوانید مشاهده کنید که مجموعهای از مسائل حقوقی بسیار مشابه مطرح میشود، مانند اینکه آیا اگر مأموریت کنونی به چیزی شبیه سالهای 1987-1988 تبدیل شود.
زمانی که آمریکا مرتباً درگیر خصومتها علیه نیروهای ایرانی میشد، به رأی کنگره نیاز است یا خیر». همچنین وی افزود: «آیا ما شاهد یک بازی مجدد خواهیم بود؛ قوه مجریه اساساً کشور را به سمت جنگ یکجانبه با ایران خواهد برد؟»
حتی اگر بعید به نظر برسد، یک سوال کلیدی این است که آیا پنتاگون اعضای نظامی آمریکا را وارد محیطی از خصومتهای قریبالوقوع میکند یا خیر.
فینوکان بهویژه نگران این است که رهبران پنتاگون بهطور بالقوه اختیارات خود را به پرسنل سطوح پایینتر تفویض کنند (مانند یک افسر آمریکایی که ممکن است یک کشتی را اسکورت کند) و اینکه آنها میتوانند بدون تأیید رئیس خود درگیر منازعات شوند.
این بدان معنا نیست که آمریکا یا ایران خواهان جنگ هستند. «ایرانیها عموماً نسبت به شلیک مستقیم به پرسنل ارتش آمریکا بسیار بسیار محتاط هستند.
آنها معمولاً از طریق گروههای نیابتی یا اشخاص ثالث این کار را میکنند تا این عملیات را برایشان کم مخاطرهآمیزتر کند.»؛ با این وجود، خطرات تشدید (درگیری) هنوز ادامه دارد.