بهگزارش مرکز مطالعات سورین، مجله اسلیت در یادداشت تازه خود بهقلم «فرد کاپلان» نوشت: با خروج آمریکا از برجام، ایران و عربستان گفتگوها را آغاز کردند. ایران و عربستان، رقبای حاضر در غرب آسیا که در چندین جنگ نیابتی منطقهای حضور داشتند، در چهار ماه اخیر در چهار دور مذاکرات دیپلماتیک شرکت کردهاند و مقامات میگویند که گفتگوها در «مسیر خوبی» قرار دارد و کاهش تنشها را به همراه خواهند داشت.
در برخی از نقاط جهان، کنار گذاشتن آمریکا از درگیریهای سیاسی و نظامی ممکن است اتفاق مثبتی برای برقراری صلح و ثبات باشد. این برخلاف خرد جمعی است، که اعتقاد دارد حضور آمریکا برای حفظ مناطق ناپایدار ضروری بوده و خروج این کشور باعث ایجاد «خلأ قدرت» میشود که تنها تنشها را افزایش داده و منجر به جنگ میشود.
هنوز مشخص نیست که مذاکرات ایران و عربستان به کجا میرسد. مقامات دو کشور میگویند که هنوز در «مرحله کشف و شهود» هستند. اما «رعد الغدیری» -مدیرعامل گروه اوراسیا- یک شرکت بینالمللی ارزیابی ریسک، معتقد است که این مذاکرات ادامه دارد و در حالی که به نظر میرسد آنها عمدتاً بر جنگ یمن که موجب کاهش منابع این دو کشور شده، متمرکز شدهاند، اما این نوع مذاکرات اغلب باعث «فرأیند اعتمادسازی و آب شدن یخ » روابط دو کشور میشود.
الغدیری موافق است که بیشتر مذاکرات مربوط به کاهش نقش آمریکا در غرب آسیاست. اعضای پادشاهی عربستان میتوانند یک بار روی واشنگتن حساب کنند تا آنها را از هرگونه بحران نجات داده و در هرگونه آشفتگی که ایجاد شده و یا درگیر آن شدهاند، حمایت کند. اما با پایان یافتن وابستگی آمریکا به نفت و توجه به فرصتها و چالشهای منطقه هند و اقیانوس آرام، این حمایت از ریاض به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
از زمانی که دونالد ترامپ که به نظر میرسید حامی پرشور عربستان است، ایران را مسئول حمله به تأسیسات نفتی این کشور دانست و پس از آن، هیچ اقدامی در پاسخ به آن حمله ترتیب نداد، سعودیها ممکن است اولین بار در سپتامبر 2019 سرد شدن روابط با آمریکا را احساس کرده باشند.
«بروس ریدل»- تحلیلگر سابق سیا و همکار ارشد مرکز سیاست غرب آسیا در مؤسسه بروکینگز- میگوید: «اخیراً عربستانیها با خروج ناگهانی آمریکا از افغانستان «بسیار آزردهخاطر» شدهاند. تصاویر آمریکاییهایی که افغانستان را رها کردهاند، برای اعراب خلیج فارس ترسناک است».
نکته مثبت همه اینها این است که قطر، عمان، امارات، بحرین و عربستان باید چشمانداز منطقه را مجدداً ارزیابی کرده و مسئولیت امنیت خود را بر عهده بگیرند.
الغدیری میگوید: «آمریکا عادت دارد تا حضور خود را برای برقراری ثبات منطقهای در سراسر جهان ضروری بداند، در حالی که در واقع مداخله این کشور میتواند بسیار بیثباتکننده باشد».
برخی منتقدان از کاهش نفوذ آمریکا در منطقه و احتمال اینکه روسیه یا چین برای جایگزینی این کشور وارد عمل شوند، ابراز تاسف میکنند.
اما مذاکرات ایران و عربستان یک جنبه روشنتر از این تصویر را به ما نشان میدهد. ممکن است اطمینان خاطر یافتن بی حد و مرز آمریکا از عربستانیها، آنها را در وضعیتی کودکانه نگه دارد. درک آنها از وضعیتی که احساس کنند که نمیتوانند روی نیروهای خارجی حساب کنند، ممکن است آنها را به یک قدرت منطقهای مسئولتر تبدیل کند.
حفظ منافع آمریکا با متحدان خاص، به ویژه اروپا و منطقه هند و اقیانوسیه، به نفع آمریکاست.
در اوایل سال جاری، دولت بایدن تلاش کرد تا اروپاییها را وادار به قطع شدید روابط اقتصادی با چین کند. تعدادی از آنها، به ویژه آلمان و فرانسه، با داشتن روابط خوب با شرکتهای چینی و عدم تمایل به جنگ سرد جدید با پکن، در مقابل این تلاش بایدن مقاومت کردند.
آمریکا دیگر نمیتواند پلیس جهان باشد. این را تقریباً همه تحلیلگران میپذیرند. اما سیاستمداران ما همچنان تمایل دارند طوری رفتار کنند که گویی این کشور میتواند پلیس جهان باشد.