بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در مطلب تازه خود بهقلم «باب سیلی» نوشت: در ماه سپتامبر، از پست فرماندهی هنگ سونامی اوکراین بازدید کردم: یک واحد داوطلب متشکل از چندین هزار سرباز که در شرق کشور میجنگند.
این اولین باری بود که پس از خدمت در نیروهای مسلح انگلیس در طول کارزار این کشور علیه داعش در شمال عراق 7 سال قبل، در پست بودم.
از یک زیرزمین تنگ در نزدیکی شهر کراماتورسک، روی صفحههای نمایش تماشا کردم که تیمهای خط مقدم سونامی بین خانههای پر از آوار خزیدند و روستایی را از وجود سربازان روسی پاکسازی کردند.
سرهنگ دوم «الکساندر گوستیشف» -فرمانده هنگ- از طریق نرمافزار بازی، خط مقدم، خط خمپاره و خط پهپادها خود را در حالی که تیمش آماده میشد برای ضربه زدن به پوسته خانهای که 3 سرباز روسی را پنهان کرده بود، بررسی کرد.
روسها دراز کشیده بودند، گویی میخواستند با ویرانههای اطرافشان درآمیزند.
در نهایت سونامی با یک گلوله خمپاره به خانه اصابت کرد. وقتی دود از بین رفت، میتوانستیم ببینیم روسها دیگر حرکت نمیکنند.
هیچ جشنی از سوی اوکراینیها برگزار نشد. در عوض، مردان به سمت موقعیت بعدی روسیه پیش رفتند.
در اولین سال جنگ اوکراین علیه روسیه، تلاشها و فداکاریهای هنگهایی مانند سونامی الهامبخش مردم غربی بود.
میلیونها نفر در سراسر اروپا و آمریکا پرچمهای اوکراین را به اهتزاز درآوردند و در حالی که مدافعان ناامید اوکراینی پیشروی وحشیانه روسیه را متوقف کردند، تشویق میکردند.
اسلحه به کییف سرازیر شد و نظامیان غربی هزاران سرباز اوکراینی را آموزش دادند. اتحادیه اروپا میلیاردها دلار حمایت اقتصادی به این کشور داد.
اما اخیراً حرکت اوکراین کند شده است. مایک کویگلی، رئیس مشترک مجلس نمایندگان آمریکا در اوکراین، در مصاحبهای در ماه آگوست با سیانان گفت: «جلسات توجیهی ما نگرانکننده است.»
یکی دیگر از مقامات غربی به این روزنامه گفت که بسیار بعید است، کییف بتواند «توازن این درگیری را تغییر دهد».
برخی از سیاستمداران حتی از کشورهای خود خواستهاند تا کمک به اوکراین را متوقف کنند. واشنگتن نمیتواند بر سر بسته بودجه جدید برای کمک به کییف توافق کند.
روسیه از دیرباز محل تفکر خلاق در جنگهای متعارف و غیرمتعارف بوده است. در عرصه متعارف، در طول دهههای 1920 و 1930، متفکران نظامی شوروی ایدههای جدیدی مانند مفهوم نبرد عمیق، شکستن خطوط دشمن و ایجاد یک جبهه متحرک پیوسته را ایجاد کردند.
این ایدهها تفکر ناتو را شکل دادند و همچنان شکل میدهند.
بهرغم شکستها، پوتین همچنان درگیر کنترل اوکراین بود و بنابراین، پس از پایان یافتن گزینههای غیرنظامی و شبههنظامی خود، دستور تهاجم بزرگ به کشور را در ماه فوریه سال 2022 صادر کرد. مرحله سوم درگیری آغاز شد: صدای آشکار.
هدف اولیه پوتین، سرکوب سریع دولت کییف، مشابه اقدامات شوروی در مجارستان در سال 1956 یا چکسلواکی در سال 1968 بود، جایی که مسکو نیروها و تانکها را برای سرکوب مخالفان و احیای مجدد حاکمیت خود فرستاد؛
اما برخلاف این 2 کشور، ارتش روسیه عملکرد ضعیفی داشت. در واقع، تهاجم بیرحمانه اما وحشیانه پوتین کاملاً برعکس برنامههای یکپارچهای بود که سیاست روسیه تأیید میکند.
با این حال، در طول سال جاری، استراتژی روسیه تغییر کرده است. اگرچه پوتین همچنان بر جنگ متعارف در مقیاس بزرگ متمرکز است، اما 3 هدف در هم تنیده را تعیین کرده است.