بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در مقالهای بهقلم «الکساندر لونگاروف» نوشت: پس از بیش از یک قرن تنش و درگیری، در جایی که زمانی قیمومیت بریتانیا بر فلسطین حاکم بود، ایده کنفدراسیون اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین بیش از یک بار مطرح شد.
دو پیشنهاد قابلتوجه اخیر عبارتند از: سرزمینی برای همه و کنفدراسیون سرزمین مقدس که هر دو توسط تیمهای مشترک اسرائیلیها و فلسطینیها تهیه شدهاند.
یک مسئله اصلی این است که هیچ تعریف واحدی از کنفدراسیون وجود ندارد. در گفتمان سیاسی معاصر، این اصطلاح به توافقی بین دولتهای مستقل برای «تجمیع» تصمیمگیریهای خود در حوزههای محدودی اغلب در امور خارجی و دفاع اشاره دارد.
نکته مهم، در وضعیت موجود این است که ساختارهای کنفدراسیون معمولاً برای تقویت موقعیت نهادهای کنفدراسیون در برابر تهدیدهای خارجی ایجاد میشوند.
از سوی دیگر، در پرونده اسرائیل(رچیم صهیونیستی) و فلسطین، بنظر میرسد روند ارائهشده، شکست طرفین در توافق بر سر موضوعات مهمی مانند مرزها و امنیت، اقلیتها و شهرکسازی و بیتالمقدس را جبران میکند.
با این حال، هر دو مدل کنفدراسیون اهمیت زیادی به توسعه و اجرای مکانیسمهای آشتی میدهند که ممکن است به اسرائیلیها و فلسطینیها کمک کند تا با دیدگاهها و روایتهای جدید آشنا شوند.
در مجموع، کنفدراسیون ممکن است فی نفسه ایده بدی نباشد، اما نباید آن را بهعنوان یک ترفند برای طفره رفتن از سوالات دشوار مخالفان اسرائیلیها و فلسطینیها مطرح کرد.
مطمئناً در مرحله اولیه، هر پیشنهادی که مستلزم جدایی بیشتر بین طرفین باشد، حداقل دو مزیت خواهد داشت.
اول از همه، تحدید دقیقتر و واضحتر از اختیارات و مسئولیتهای هر دو طرف، خلأهای کمتری را ایجاد میکند.
ثانیاً، اگرچه مصالحه در مرزها و مراکز جمعیتی از دشوارترین موارد است، اما هر توافقی که در مورد آنها حاصل شود، میتواند به نحوی طرفین را وادار کند که روایتهای خود را در رابطه با طرف مقابل ببینند.
هیچ راهحلی فوری در عرصه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین وجود ندارد. هرگونه پیشرفت در جهت بهبود زندگی روزمره و تقویت احساس امنیت برای همه تنها از طریق اقدامات دقیقی حاصل میشود که نه تنها نتایج ملموسی را در زمین به همراه دارد، بلکه برای کاهش سطح کنونی خصومت و سوءظن نیز کار میکند.