بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نیوزیوک در گزارش خود بهقلم «نوری کینو» نوشت: اخیراً گزارشهایی مبنی بر تخریب بناهای تاریخی و مسیحی ارمنیان در آرتساخ توسط آذریها برای بازنویسی تاریخ منتشر شده است.
پارلمان اروپا در تاریخ 5 اکتبر به این نتیجه رسید که اخراج اجباری ارامنه از آرتساخ به منزله «پاکسازی قومی» است.
بر اساس قطعنامهای، اتحادیه اروپا قرار است وابستگی خود به صادرات گاز آذربایجان را کاهش دهد و از بروکسل خواسته است روابط خود با این کشور را بازنگری کند.
این قطعنامه غیرالزامآور بود و احتمالاً اجرا نخواهد شد، زیرا انرژی گاز مهمتر از حقوق بشر است.
ارمنستان در ماه می قرارداد جدیدی با آذربایجان امضا کرد. ب
اگرات گالستانیان، اسقفی که از نظر مذهبی مسئول ساکنان سه روستای ارمنی است، روستاهایی که اکنون قرار است به آذربایجان تحویل داده شوند، مانند بسیاری خشمگین شد.
او اخیراً از تاووش، استانی که در آن خدمت میکند تا پایتخت، ایروان، با پای پیاده رفت. او دهها هزار ارمنی دیگر را مجبور کرد تا به راهپیمایی او بپیوندند تا دولت ارمنستان را از این توافق باز دارد.
مشکلی که اکثر مردم آن را درک نمیکنند سه روستایی نیست که دولت موافقت کرد آنها را رها کند، بلکه قدرت کنترل مرز ارمنستان با کشورهای دیگر است. ج
ادههای اصلی از ارمنستان به گرجستان و سپس جاده ارمنستان به ایران دیگر توسط آذربایجان کنترل خواهد شد که این کشور را تضعیف میکند.
در حال حاضر، ارمنیها، چه آنان که فعالانه در گروههای مختلف هستند چه در خانه نشستهاند؛ آنقدر قطبی شدهاند که بهسختی میتوان نظر واقعی آنان را فهمید؛ جامعه ارمنی پس از جنگ بهشدت آسیب دیده است.
نفرت مردم در رسانههای اجتماعی، کارزارهای اطلاعاتی نادرست و ترس از یک جنگ جدید، جامعه را تحت فشار عاطفی قرار داده است.
مردم ارمنستان تمرکز خود را از دست دادهاند و این منجر میشود که در تصمیمگیری و بیان واکنشات خود دچار جوزدگی و اشتباه شوند.
تنها چند ماه از فرار و اخراج بسیاری از ارمنیان آرتساخ میگذرد، اما انگار این حادثه هرگز اتفاق نیافتاده است و بالکل توسط بسیاری فراموش شدهاند.
در حال حاضر، با توجه به فقدان مکانیسمهای امنیتی، صحبت در مورد بازگشت احتمالی مردم اخراجشده نیست.
این موضوع باید در دستور کار قرار گیرد، اما در عین حال، نباید از آن برای اهداف سیاسی استفاده شود.
مردم در برابر این موضوع حساس هستند، آنها از نظر جسمی و روحی خسته هستند و بسیاری از آنها دنبال بارقهای از امید هستند تا راهی برای آینده پیدا کنند که متأسفانه همین اسقف نیز از نظر حمایت ضعیف بهنظر میرسد و تنها بهدنبال اهداف سیاسی است.
ارمنیهای آرتساخ مانند آشوریها در ارمنستان پناهگاهی امن پیدا کردهاند.
اکثریت قریب به اتفاق ارامنه آرتساخ میخواهند به خانه و زندگی خود بازگردند، اما آیا این واقعبینانه است؟
آیا منطقی است که فکر کنیم ارمنستان مجبور نخواهد شد برای حفظ آرامش ظاهریاش زمین بیشتری را تقدیم آذربایجان نکند؟
ارمنستان دوستان بسیار کمی در جهان دارد و هیچ منبع طبیعی برای جلب دوستی کسی ندارد. ارمنستان برای زنده ماندن و پیشرفت نیاز به کمک دارد.