بهگزارش مرکز مطالعات سورین، خبرگزاری العربیه در گزارش تازه خود بهقلم «تونی بادران» نوشت: در 26 اکتبر، «عاموس هوخشتاین» برای مراسم امضای قرارداد مرز دریایی که تیم بایدن موفق به تحمیل بر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) شد، به لبنان بازگشت.
با انعکاس ماهیت تمسخرآمیز چیزی که در برخی از محافل بهعنوان توافق «عادیسازی» بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و یک رعیت ایرانی تبلیغ میشد، این «مراسم» شامل امضای جداگانه و تودیع توافقنامه دو طرف با نماینده آمریکا بود.
در واقع، دولت لاپید به اندازه همتای لبنانیاش درصحنهای که دو بازیگر اصلی در آن، آمریکا و ایران بودند، دارای نقش حمایتی بود.
ماههاست که واشنگتن بهوضوح از طریق رایزنهای مورد اعتماد حزبالله مانند «عباس ابراهیم، رئیس اداره امنیت عمومی، با این گروه تروریستی مذاکره کرده است. بنابراین، چارچوببندی توافق توسط دولت بایدن، بهطور قاطعانه آن را بهعنوان امتداد سیاست گستردهتر خود در ایران معرفی میکند که تأثیر آن، تقویت حزبالله از طریق حامی ایرانیاش است.
معامله گاز لبنان چگونه چشمانداز منطقهای دولت را پیش میبرد؟ دولت بر مجموعهای از نکات کلیدی برای توافق تأکید کرده و از آن مهمتر، چگونگی تعریف موقعیت منطقهای آمریکا در آن است. با این توافق، دولت به ایرانیها اعلام میکند که آمریکا را بین اسرائیل و سهام ایران تحت کنترل حزبالله قرار خواهد داد تا بهطور عادلانه و برابر از منافع ممکن متحد و شبه دولت تروریستی ایران محافظت کند. محرکهای درگیری احتمالی بین اسرائیل و حزبالله چندگانه، رو به رشد و کاملاً بیربط با موضوع دریایی هستند و همچنین هیچ نقش قبلی قابلتشخیصی در محاسبات استراتژیک هر دو طرف و یا حتی در تلاشهای تبلیغاتی نداشته است. با این حال، افزایش تسلیحات حزبالله، دستیابی به سیستمهای تسلیحاتی پیشرفتهتر و توسعه مهمات هدایتشونده دقیق، بهسرعت ادامه مییابد؛ همه اینها در شرایطی است که تیم بایدن تلاش میکند تا توافق اوباما را بهرغم شورشهای سراسری ایران در این کشور، احیا کند.
آنچه که دولت با سرمایهگذاریهای خارجی و افزایش درگیریها و همچنین با قرار دادن آمریکا بهعنوان ضامن بین دولت یهود و حزبالله روبهرو است، این است که درحرکت روبهجلو، اقدامات اسرائیل در لبنان را کنترل میکند. بهعبارتدیگر، لبنان باید بهعنوان پایگاه حزبالله در منطقه «ادغام» شود.