بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه موزائیک در یادداشت تازه خود بهقلم «ریچارد گلدبرگ» نوشت: 10 سال پیش، دو سناتور، یکی جمهوریخواه و دیگری دموکرات، دست به دست هم دادند تا آمریکا را مجبور به تحریم ایران کنند. اکنون، اهرم فشاری که آنها ایجاد کردند، از بین رفته است. اما چرا؟
جو بایدن هفته آینده نمایندگان خود را برای دور دیگری از مذاکرات غیرمستقیم با ایران به وین میفرستد. این اولین تعامل چندجانبه ایران بر سر برنامه هستهای از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی در ماه اوت خواهد بود. در حالی که سیاستمداران تغییر کردهاند، برنامه ایران همان چیزی است که در زمان آغاز مذاکرات در دوره اول باراک اوباما بود.
اگر در ماههای آینده از حمله هوایی اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به تأسیسات هستهای ایران مطلع شویم – یا اینکه این کشور یک سلاح هستهای آزمایش کرده است، جای تعجب نیست. اما برای کسانی در کنگره که هنوز امیدوارند برنامه هستهای ایران از طریق دیپلماسی اجباری از بین برود، فرصت برای اقدام به سرعت در حال از بین رفتن است. ممکن است به زودی یک رویارویی در کنگره در مورد حفظ هرگونه اهرم فشار اقتصادی بر تهران رخ دهد. نتایج ممکن است تنها دو گزینه را در اختیار آمریکا بگذارد: اقدام نظامی یا ایران مجهز به سلاح هستهای.
این ماه دهمین سالگرد یکی از چشمگیرترین دستاوردهای سیاست خارجی در تاریخ سنا است. دو سناتور آمریکایی -مارک کرک جمهوریخواه و رابرت منندز دموکرات- در مواجهه با تهدید روزافزون برنامه هستهای ایران، در کنار توسعه سریع موشکهای بالستیک، اصلاحیهای را در لایحه دفاعی سالانه ارائه کردند: تحریم بانک مرکزی ایران. تحریمها به شریان اقتصادی جمهوری اسلامی – درآمد حاصل از صادرات نفت – حمله و ارتباط این کشور با سیستم مالی بینالمللی را قطع میکند.
در آن زمان قیمت نفت بالای 100 دلار برای هر بشکه بود. دولت اوباما به شدت با این اصلاحیه مخالفت کرد، زیرا میترسید که شاید این اصلاحیه باعث افزایش قیمت گاز در سال انتخابات شود و متحدان آمریکا را که نفت خام ایران را خریداری میکنند، از خود دور کند. اما کرک و منندز به اتفاق آرا به این اصلاحیه رأی مثبت دادند.
ترامپ پس از اوباما این تحریمها را بازگرداند و تحریمهای جدیدی را که دولتش آن را کارزار «فشار حداکثری» مینامید، اضافه کرد، اما این اصلاحیه منندز-کرک بود که سایر کشورها را مجبور کرد واردات نفت از جمهوری اسلامی را متوقف کنند و بهطور چشمگیری واردات حکومت و ذخایر ارزی قابل دسترسی آن را کاهش دهند.
بهجای استفاده از تحریمهای کنونی برای وادار کردن ایران به پذیرش نسخه «طولانیتر و قویتر» برجام – به قول آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه – دولت بایدن طی 9 ماه گذشته اعمال فشار اقتصادی دوران ترامپ را عقب انداخته است. اگرچه برخی از مدافعان کاخ سفید اشاره کردهاند که تحریمها هنوز به طور رسمی در حال اجرا هستند، اما این موضوع چندان قابل اثبات نیست، زیرا وزارت خزانهداری آنها را اجرا نکرده است.
ابزار کلیدی فشار اقتصادی، تحریمهای ثانویه است: اگر نهادی از کشور ثالثی مانند چین نفت ایران را خریداری کند، آمریکا میتواند از این تحریمها برای اخراج شرکتهای دولتی چین از سیستم مالی ایالات متحده استفاده کند. اما اگر چین بفهمد که بایدن، تحریمهای آمریکا را اجرا نخواهد کرد، آنها را نقض خواهد نمود. در واقع، این دقیقاً همان چیزی است که ما در تمام این سال شاهد آن بودیم، زیرا واردات نفت ایران از چین به طور چشمگیری افزایش یافته است.
روانشناسی بازار نیز نقش دارد. وقتی بازار متوجه میشود که تحریمها در حال اجرا بوده و حتی تحریمهای بیشتری در راه هستند، حکومتی مانند ایران وارد یک مارپیچ اقتصادی نزولی میشود که نمیتواند از آن فرار کند. وقتی بازار متوجه شود که دیگر تحریمی در راه نیست و ممکن است تحریمها حتی اجرا نشوند، اقتصاد تثبیت میشود. علاوه بر این، بایدن میلیاردها دلار برای کاهش مستقیم تحریمها به ایران ارائه کرده است و به طور چشمگیری توانایی این کشور را برای استفاده از ذخایر ارزی غیرقابل دسترس جهت بازپرداخت بدهیهای خارجی و واردات هر کالایی که میتوان بهعنوان کالای «انسانی» از آن یاد کرد، افزایش داده است.