بهگزارش مرکزمطالعات سورین، نشریه دیپلمات در گزارشی بهقلم «هانتر استال» نوشت: نفوذ روسیه و چین در منطقه از بین نخواهد رفت، اما آمریکا فرصت کمیاب و ارزشمندی در راستای این امر پیدا کرده است.
آسیای میانه به ندرت اولویت اصلی سیاست امورخارجی آمریکا بوده است.
پساز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا یکی از اولین کشورهایی بود که پنج کشور تازه استقلالیافته قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان را به رسمیت شناخت.
با این حال، در بیشتر قرن بیستویکم، افغانستان هدف اصلی آمریکا در آسیای میانه بوده است.
از زمان خروج آمریکا از افغانستان، برداشت عمومی آسیای میانه از آمریکا یک قدرت خارجی گذرا و فرصتطلب بوده است.
نتیجه نظرسنجی افکار عمومی آسیای میانه از قدرتهای بزرگ ( روسیه، چین و آمریکا) در سالهای 2017 تا 2019 به نفع آمریکا نبوده است.
در همه کشورها، افکار عمومی نسبت به روسیه و چین خوشبینتر بودهاند.
روابط تیره آسیای میانه با روسیه و بدبینی نسبت به نفوذ چین، فرصتی را برای آمریکا ایجاد کرده است تا تصویر خود را از طریق سرمایهگذاری بلندمدت بیشتر در منطقه تقویت کند.
از آنجایی که بعید است آمریکا بتواند از چین یا حتی روسیه سرمایهگذاری بیشتری در منطقه انجام دهد، رویکرد آمریکا باید سنجیده و متمرکز بر مناطقی باشد که بتواند بیشترین بازگشت سرمایه را داشته باشد.
از دهه ۹۰ میلادی، کشورهای آسیای میانه بارها شاهد تهاجم روسیه به جمهوریهای شوروی سابق و حمایت از جنبشهای جداییطلب بودهاند.
از زمان جنگ اوکراین نفوذ روسیه در کشورهای شوروی سابق، کاهش پیدا کرده است.
به نظر میرسد قزاقستان بیشترین تمایل را برای جدایی از روسیه دارد.
«قاسم جومارت توکایف» رئیسجمهور قزاقستان، از زمان حمله روسیه به اوکراین، بارها ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را به چالش کشیده است.
بهرغم آنچه که ممکن است توسط تحلیلگران غربی بهعنوان مخالفت آشکار توکایف با پوتین و روسیه تلقی شود، قزاقستان در رویکرد سیاست خارجی خود تفاوتهای ظریفی دارد و هرگونه اظهارنظر یا اقدامی که با روسیه مخالفت کند.
لزوماً نباید بهعنوان طرفدار آمریکا یا طرفدار چین تلقی شود. توکایف با میل به حفظ نمایندگی در امور سیاسی کشورش، به صراحت اعلام کرده است که کشورش تحت تأثیر هیچ قدرت بزرگی قرار نخواهد گرفت.
روسیه در میان سران کشورهای آسیای میانه و افراد قدرتمند سیاسی، که بسیاری از آنها متعلق به دوران شوروی هستند، نفوذ خود را حفظ کرده است.
اما این سیاستمداران پیر و ارتباطات آنها با روسیه به آرامی در حال محوشدن هستند. سرمایهگذاری فعال اقتصادی و فرهنگی آمریکا در نسلهای بعدی آسیای میانه میتواند نتایج مثبتی برای دهههای آینده آمریکا داشته باشد.
اگر کشورهای آسیای میانه به چین یا آمریکا نزدیکتر شوند، یا حتی از روسیه فاصله بگیرند، شعلهورکردن جنبشهای جداییطلب، تنها چاره مسکو است. سرمایهگذاری عمیقتر آمریکا در آسیای میانه میتواند از هرگونه پتانسیل برای تشویق جنبشهای جداییطلبانه جلوگیری کند.
روسیه تنها قدرت بزرگ در آسیای میانه نیست. در دهه گذشته، چین زمان و منابع قابلتوجهی را در منطقه سرمایهگذاری کرده است.
دولتهای منطقه تا حد زیادی از افزایش سرمایهگذاری چین از طریق طرح کمربند و جاده استقبال کردهاند، اما افکار عمومی داستان متفاوتی را بیان میکند.
در سالهای اخیر، یک نظرسنجی که توسط قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان انجام شده، به کاهش علاقه مردم نسبت به چین اشاره کرده است.
به نظر میرسد که سرمایهگذاری دولت چین، بهویژه از طریق طرح کمربند و جاده، تنها فساد محلی موجود در سراسر آسیای میانه را تقویت کرده است.
علاوه بر منافع اقتصادی، علاقه چین به آسیای میانه ناشی از نگرانیهای امنیتی مرتبط با منطقه خودمختار اویغور شینجیانگ است. قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان همگی با منطقه شینجیانگ هممرز هستند و اقوام آسیای میانه ساکن شینجیانگ تحت نظارت شدید امنیتی چین قرار گرفتهاند.
آمریکا برای بازسازی موثر شهرت خود در آسیای میانه، به رویکردی متناسب با کشورهای منطقه نیاز دارد.
راههای متعددی برای این کار وجود دارد. سرمایهگذاری اقتصادی، مشارکت بخش خصوصی و مأموریتهای مقابله با تروریسم، همگی گزینههای مناسبی هستند که آمریکا باید در نظر بگیرد.
تجدید سرمایهگذاری اقتصادی آمریکا در آسیای میانه مدتهاست به تعویق افتاده است.
در اوایل سال جاری، آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا از قزاقستان و ازبکستان بازدید کرد. وی در آنجا با نمایندگان هر پنج کشور آسیای میانه دیدار و بر تعهد آمریکا مبنی بر حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها تاکید کرد و قول سرمایهگذاری بیشتر در منطقه را داد.
برخی از کشورها مدعی شدهاند که میزان سرمایهگذاری آمریکا در مقایسه با سرمایهای که قدرتهای دیگر در منطقه انجام میدهند ناچیز است.
در ماه می 2023، چین سرمایهگذاری 4 میلیارد دلاری در آسیای میانه را اعلام کرد و به نظر میرسد که سطح سرمایهگذاری چینیها در منطقه ادامه خواهد داشت.
با این حال، وزارت امورخارجه آمریکا گزارش داده که بخش خصوصی بیشاز 31 میلیارد دلار در سراسر منطقه سرمایهگذاری کرده است.
این توصیهها تنها تعدادی از گزینههای زیادی هستند که آمریکا میتواند از طریق آنها روابط خود در آسیای میانه را تقویت کند.
به دلیل نزدیکی و روابط تجاری برقرار شده، نفوذ روسیه و چین در منطقه از بین نخواهد رفت و آمریکا نباید انتظار برهمزدن این روابط را داشته باشد.
آمریکا باید از چنین فرصتهای کمیابی که به ندرت پیش میآید، به درستی استفاده کند.