بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه امریکن اسپکتیتور در یادداشت خود بهقلم «فرانسیس سمپا» نوشت: بیشتر نظرات درباره عملکرد ضعیف بایدن در مناظره بر شانس او برای انتخاب مجدد متمرکز شده است.
«جیمز هولمز» استاد کالج جنگ نیروی دریایی، میگوید: «کشورهای جهان، بدون شک مناظره بایدن و ترامپ را تماشا کردند یا حداقل تفسیرهای پس از مناظره درباره عملکرد افتضاح بایدن را خواندند چه از طرف جمهوریخواهان و چه دموکراتها».
هولمز نگران است که درک «توانایی، شایستگی و استحکام» آمریکا به دلیل عملکرد مناظره بایدن آسیب جدی ببیند. «متجاوزان شجاع خواهند شد».
توانایی ذهنی و در نتیجه اعتبار رهبر ابرقدرت آمریکا زیر سؤال رفته است. دوستان و دشمنان ما بر این اساس عمل خواهند کرد.
هلمز این را بهعنوان حامی ترامپ نمینویسد. ترامپ به نگرانیهای او بیربط است زیرا بایدن رئیسجمهور است و حداقل تا 20 ژانویه 2025 خواهد بود.
اتفاقات بد زیادی در جهان رخ میدهد؛ در اروپای شرقی، غربآسیا و مهمتر از همه، در غرب اقیانوس آرام. بسیاری از اتفاقات بد در 6 ماه ممکن است رخ دهند، زیرا هم دشمنان و هم متحدان ما ضعف واشنگتن را درک میکنند.
هولمز مینویسد که «از هماکنون تا 20 ژانویه 2025 در مسیری پر از دستانداز هستیم».
اگر دشمنان ما نهتنها ضعف را درک کنند، بلکه به ظرفیت ذهنی تصمیمگیرنده اصلی کشورمان شک کنند، احتمال شکست بازدارندگی بیشتر است. هولمز به فرمول هنری کیسینجر برای بازدارندگی اشاره میکند که متشکل از توانایی، اراده و باور است.
برای مثال، در طول جنگ سرد، برلین غربی که توسط آلمان شرقی کمونیست احاطه شده بود، از فشارهای مکرر شوروی جان سالم به در برد زیرا رهبران شوروی معتقد بودند که آمریکا و متحدانش توانایی و اراده دفاع از شهر را دارند.
هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی به برابری استراتژیک با آمریکا در تسلیحات هستهای دست یافت، اعتبار این بازدارندگی ضعیف شد تا اینکه رئیسجمهور ریگان سلاحهای هستهای میان برد را در اروپای مرکزی نصب کرد.
دشمنان و متحدان ما نیز باید باور داشته باشند که ما توانایی و اراده استفاده از زور را برای پیشبرد و حفظ منافع خود داریم.
این متحدان ما هستند که بیشتر نیاز دارند از رهبر آمریکا اطمینان خاطر داشته باشند. هولمز اطمینان خاطر را اینگونه تعریف میکند: «متقاعد کردن متحدان، شرکا یا دوستانی که توانایی و عزم راسخ دارند که به تعهدات خود در قبال آنها عمل کنند».
ریگان بهرغم مخالفت بسیاری از دموکراتها در کنگره نشان داد که مایل است از متحدان ما در السالوادور که مورد حمله کمونیستهای مورد حمایت نیکاراگوئه و کوبا بودند، حمایت کند. این اطمینانهای ریگان و اقدامات او بود که السالوادور را از سقوط به دست کمونیستها در دهه 1980 نجات داد.
اگر دشمنان و متحدان متوجه شوند که رئیسجمهور آمریکا فاقد صلاحیت ذهنی برای درک آنچه در خطر است و انجام اقدامات قاطع برای حفظ و حفاظت از منافع آمریکا، بازدارندگی، اجبار و اطمینان شکست خواهد خورد.
همانطور که هولمز توضیح میدهد: «او ممکن است در ایجاد تهدیدها یا وعدههای باورپذیر شکست بخورد، شرایط نیاز به یک موضع قوی دارد.
یک رهبر بیثبات ممکن است در بحبوحه بحران دچار گیجی یا ناامیدی شود، مخاطبان ممکن است به اعتبار آمریکا در جهان شک کنند.»