بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه اکونومیست در مطلب تازه خود نوشت:پلتفرمهای تولید چین که زمانی موردعلاقه شرکتهای غربی بود، کاملاً از مد افتادهاند.
تیره شدن روابط بین دولتهای واشنگتن و پکن، کسبوکارها را بهطور فزایندهای در مورد خطرات ژئوپلیتیکی نگران کرده است.
درنتیجه، در نیمه اول سال، تجارت آمریکا با مکزیک و کانادا بیشتر از تجارت با چین برای اولین بار طی دو دهه اخیر بود.
به کشورهایی که از کاهش تجارت مستقیم چین با آمریکا سود میبرند نگاه کنید.
تحقیقات کارولین فروند از دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو و همکارانش این تحولات را بررسی میکند.
این نشان میدهد که کشورهایی با قویترین روابط تجاری با چین در یک صنعت خاص داشتند، بزرگترین ذینفعان از این تغییر مسیر تجارت بودهاند که نشان میدهد زنجیرههای تأمین عمیق چین هنوز برای آمریکا اهمیت زیادی دارد.
این حتی در مقولههایی که شامل محصولات تولیدی پیشرفته میشود که مقامات آمریکایی بیشتر مشتاق محدود کردن حضور چین هستند، صادقتر است. وقتی صحبت از این کالاها به میان میآید،
سهم واردات آمریکا از چین بین سالهای 2017 تا 2022 به میزان 14 درصد کاهش یافت، درحالیکه واردات از تایوان و ویتنام (کشورهایی که بهشدت از چین وارد میکنند) بیشترین سهم بازار را به خود اختصاص دادند.
بهطور خلاصه، فعالیت چین هنوز صرف تولید حساسترین محصولات حیاتی میشود.
کارخانههای دیگر نیز با فعالیتهای چینی خود سروصدا میکنند، شاید مهمترین آنها در صنعت خودروسازی باشد.
در اروپای مرکزی و شرقی، جایی که صنعت خودرو در سالهای اخیر رونق گرفته است، جداسازی ساختگی حتی آشکارتر است.
در سال 2018، چین تنها 3 درصد از قطعات خودرو واردشده به جمهوری چک، مجارستان، لهستان، اسلواکی، اسلوونی و رومانی را تأمین کرد.
از آن زمان، واردات چین به لطف پذیرش سریع خودروهای الکتریکی، جایی که این کشور بهطور فزایندهای بر تولید تسلط دارد، افزایشیافته است.
چین در حال حاضر 10 درصد از تمام قطعات خودروهای وارداتی به اروپای مرکزی و شرقی را تأمین میکند که بیش از هر کشور دیگری خارج از اتحادیه اروپا است.
پیوندهای تجاری تنگتر بین متحدان آمریکا و چین نتیجه متناقض تمایل آمریکا به کشورهای ضعیفتر است.
شرکتهایی که از بدتر شدن روابط در سراسر اقیانوس آرام وحشت کردهاند، استراتژیهای «چین بعلاوه یک» را دنبال میکنند و بخشی از تولید را در دومین اقتصاد بزرگ جهان حفظ میکنند.
بااینحال، تقاضای آمریکا برای محصولات نهایی از سوی متحدان، تقاضا برای نهادههای میانی چینی را افزایش میدهد و انگیزههایی را برای شرکتهای چینی ایجاد میکند تا فعالیت کنند و از مکانهای جایگزین صادر کنند.
اگرچه اپل، بزرگترین شرکت جهان از نظر ارزش بازار، در سالهای اخیر، تولید خود را به خارج از چین منتقل کرده است، اما این با یک حرکت نمادین محسوب میشود؛ چرا که بیشتر تولید هنوز به شرکتهای چینی متکی است.
این غول فناوری، 25 تولیدکننده در ویتنام را در لیست تأمینکنندگان رسمی خود قرار داده است. 9 عدد از آنها از خود سرزمین کشور چین هستند.
سیاستگذاران آمریکایی چقدر باید نگران باشند؟ در بدترین نتیجه (جنگی که در آن عرضه کالا بین چین و آمریکا تقریباً بهطور کامل قطع شده است) معامله فقط بهطور غیرمستقیم با چین یا با شرکتهای چینی در خاک کشورهای ثالث احتمالاً بهبود تولید چین است. علاوه بر این، شرکتها در حال تطبیق با قوانین امنیتی هستند تا هزینههای مصرفکنندگان را کاهش دهند؛
اما این خطراتی نیز به همراه دارد: اعتقاد به اینکه جداسازی در حال انجام است ممکن است میزان حیاتی بودن تولید چین برای زنجیرههای تأمین آمریکا را مبهم کند.
این واقعیت که بسیاری از تولیدات در آسیا، مکزیک و بخشهایی از اروپا در نهایت به واردات و سرمایهگذاری از چین متکی است، توضیح میدهد که چرا بسیاری از دولتها، بهویژه در آسیا، در بهترین حالت، دوستان خوبی برای آمریکا هستند؛ حداقل وقتی صحبت از تغییر زنجیره تأمین میشود.
اگر یکبار برای همیشه مجبور به انتخاب بین دو کشور شوند، صادرکنندگان بهشدت آسیب خواهند دید.
مطالعه اخیر محققان در صندوق بینالمللی پول، سناریویی را مدلسازی میکند که در آن کشورها باید بین آمریکا و چین انتخاب کنند و تصمیم آنها در مورد اینکه کدام یک از دو ابرقدرت طرفدار آنها هستند، براساس الگوهای رأیگیری اخیر در سازمان ملل تعیین میشود.
محققان محاسبه میکنند که چنین سناریویی تولید ناخالص داخلی را تا 4.7 درصد برای کشورهایی که بدترین آسیبدیدهگی را داشتهاند، کاهش میدهد.
آنهایی که در آسیای جنوب شرقی هستند بهویژه ضربه سختی خواهند دید.
با توجه به اینکه بیشتر کشورها از سرمایهگذاری و اشتغال ناشی از تجارت ناامید هستند، آمریکا نتوانسته است متحدان خود را متقاعد کند که نقش چین در زنجیره تأمین خود را کاهش داده است.
بسیاری از آنها راضی هستند که در هر دو طرف بازی کنند؛ دریافت سرمایهگذاری چینی و کالاهای واسطهای و صادرات محصولات نهایی به آمریکا و بقیه غرب برای همگی مفید است. روندی که آمریکا و چین را در تجارت و سرمایهگذاری از هم جدا میکند، ممکن است در واقع ارتباطات مالی و تجاری قویتری بین چین و متحدان آمریکا ایجاد کند. نیازی به گفتن نیست که بایدن چنین چیزی را در سر نداشت.