loader image

جستجو

The failure of the opposition parties in the Kurdistan region of Iraq

خاورمیانه:
ناکامی احزاب مخالف در منطقه کردستان عراق (بخش دوم)

مرکز مطالعات سورین

چکیده

موسسه «خاورمیانه»  در یادداشت تازه خود با اشاره به ناکامی احزاب مخالف در منطقه کردستان عراق، عنوان کرد: منطقه کردستان همیشه دارای یک جنبش اسلام‌گرا قابل‌توجه بوده است که با سکولاریسم نسبی حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان در تضاد است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، «وینتروپ راجرز» یادداشتی در موسسه خاورمیانه در دو بخش منتشر کردکه در بخش دوم «پایانی» آن آمده است: جنبش نسل جدید در اوایل سال ۲۰۱۸ توسط شاسوار عبدالواحد، مالک شبکه ماهواره‌ای برجسته کردستان، ان‌آرتی، تأسیس شد.

عبدالواحد در نتیجه پوشش‌های صریح ان‌آرتی که اغلب از حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان انتقاد می‌کرد، به‌خوبی شناخته‌شده بود.

او در جریان همه‌پرسی استقلال سال ۲۰۱۷، با حمایت از کارزار «نه برای حالا» که معتقد بود استقلال کردستان هدف نهایی است، دوباره نقش مخالف را بازی کرد.

در حالی که این کارزار نتوانست پیشرفت زیادی داشته باشد اما این تجربه، عبدالواحد را تشویق کرد که به عرصه سیاست انتخاباتی وارد شود.

[جنبش] نسل جدید هم در انتخابات فدرال ماه می ۲۰۱۸ و هم در انتخابات پارلمانی کردستان در ماه سپتامبر ۲۰۱۸ شرکت کرد و به ترتیب چهار و هشت کرسی به دست آورد.

با این حال، اختلافات بین عبدالواحد و نمایندگان تازه‌منتخب حزب در بغداد و اربیل به‌سرعت به وجود آمد. در انتخابات فدرال ماه اکتبر 2021، این حزب موفق شد 9 کرسی را به دست آورد.

اکنون هفت سال پس از تأسیس، مشخص نیست که نسل جدید چه دستاوردی داشته است.

برنامه سیاسی این حزب در بهترین حالت مبهم است و از نظر تاریخی برای جلب توجه رسانه‌ها به ترفندهای کوچک متکی بوده است.

موضع این حزب عمدتاً واکنشی است و به‌جای اینکه هدایت‌گر بحث باشد، هر داستانی را که مردم را در یک زمان خاص عصبانی می‌کند (حقوق بخش دولتی، قیمت بنزین، مهاجرت، کمبود آب و غیره) دنبال می‌کند.

عبدالواحد تقریباً به‌طور وسواس‌گونه‌ای از فرصت‌های تعامل عمل‌گرایانه با سایر احزاب -هم حاکم و هم مخالف- سر باز می‌زند که آن‌ها نیز با نادیده‌گرفتن [جنبش] نسل جدید پاسخ می‌دهند.

با وجود این کارنامه ضعیف، به احتمال زیاد نسل جدید در انتخابات بعدی به‌عنوان بزرگ‌ترین حزب مخالف ظاهر خواهد شد.

ضعف‌های احزاب دیگر کافی است تا آن را به جذاب‌ترین گزینه در یک عرصه ناامیدکننده تبدیل کند. تعداد کمی از هوادارانش معتقدند که این حزب تأثیر قابل‌توجهی خواهد گذاشت، زیرا هم چشم‌انداز منسجمی برای منطقه کردستان ارائه نکرده و هم رهبری آن عمیقاً مورد بی‌اعتمادی قرار دارد.

احزاب اسلام‌گرا

منطقه کردستان همیشه دارای یک جنبش اسلام‌گرا قابل‌توجه بوده است که با سکولاریسم نسبی حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان در تضاد است.

این جنبش عمدتاً در سطح اجتماعی و مردمی فعالیت می‌کند، اما در سیاست انتخاباتی نیز فعال است. چندین حزب اسلام‌گرا وجود داشته‌اند که به مرور زمان دچار انشعاب، ادغام و بازسازی شده‌اند. در حال حاضر، دو حزب اصلی اسلام‌گرا عبارتند از: اتحاد اسلامی کردستان و گروه عدالت کردستان.

اتحاد اسلامی کردستان که در میان کُردها به «یكگرتو» شناخته می‌شود، در سال ۱۹۹۴ تأسیس شد و رهبری آن را صلاح‌الدین‌بهاءالدین بر عهده دارد.

این حزب به‌ویژه در استان دهوک نفوذ زیادی دارد. این حزب در حال حاضر دارای چهار کرسی در بغداد است و در دوره گذشته پارلمان کردستان پنج کرسی داشت. برخی از ناظران، اتحاد اسلامی کردستان را به اخوان‌المسلمین مرتبط دانسته‌اند.

گروه عدالت کردستان در سال ۲۰۰۱ توسط علی‌باپیر تأسیس شد. این گروه پیش از تغییر نام در سال ۲۰۲۱، با عنوان «گرووپی ئیسلامی کورد» شناخته می‌شد و در میان کُردها به «کومه‌ل» شهرت دارد. در حال حاضر این حزب یک کرسی در بغداد دارد و در دوره گذشته پارلمان کردستان صاحب هفت کرسی بود.

گروه عدالت کردستان نسبت به اتحاد اسلامی کردستان، گرایش‌های اجتماعی محافظه‌کارانه‌تر و رویکرد صریح‌تری دارد.

احزاب اسلام‌گرا، چه به صورت مستقل و چه به صورت ائتلاف، تهدید جدی‌ای برای دو حزب حاکم محسوب نمی‌شوند. در عوض، رویکرد آن‌ها بر جلب حمایت جامعه برای ارزش‌های اسلامی تأکید دارد.

به‌عنوان مثال، هر دو حزب اقداماتی را پیشنهاد و حمایت کرده‌اند که به جامعه‌ دگرباشان جنسی آسیب می‌زند. با این حال، به نظر می‌رسد آن‌ها علاقه‌ای به کسب موقعیت‌های بالاتر در دولت، فراتر از چند کرسی در پارلمان، ندارند

. بدین ترتیب، آن‌ها ضمن حفظ جایگاهی در بدنه‌ وسیع حکومت منطقه کردستان، توانایی تأثیرگذاری بر احزاب حاکم را نیز به دست می‌آورند، در عین حال از مسئولیت‌های واقعیِ حکمرانی دوری می‌کنند. این رویکرد واقع‌گرایانه، به‌طور چشم‌گیری با رویکرد «نسل جدید» در تضاد است.

احزاب تازه‌تأسیس و شخصیت‌محور

با نزدیک‌شدن به فصل انتخابات، دو چهره ناراضی از احزاب شناخته‌شده، فرصتی را حس کرده و احزاب سیاسی خودشان را تشکیل داده‌اند.

این احزاب جدید بیش‌تر به واسطه رهبرانشان تعریف می‌شوند تا اینکه بر اساس یک ایدئولوژی یا مجموعه سیاست‌های خاص بنا شده باشند. رأی‌دهندگان آن‌ها را به‌جای نوعی جنبش فراگیر که بتواند حداقل در حال حاضر چالش واقعی برای احزاب حاکم ایجاد کند، بیش‌تر به‌عنوان تلاشی برای حفظ ارتباط با مردم می‌بینند.

از میان این دو حزب، «جنبش موضع ملی» به رهبری علی‌حمه‌صالح، مخالف‌ترین حزب در قبال احزاب حاکم به نظر می‌رسد. صالح، نماینده سابق پارلمان از حزب گوران است که به خاطر افشاگری‌های فساد ادعایی مقامات حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان شهرت دارد. با فروپاشی حزب سابقش، صالح توانست با فاصله‌گرفتن از رهبری گوران و استعفاء از پارلمان در ماه فوریه ۲۰۲۳، وجهه سیاسی خود را حفظ کند.

او در دوران بیرون‌بودن از قدرت سعی کرد با دیگر جداشدگان گوران متحد شود تا حزبی تازه با همان انرژی سابق تشکیل دهد.

این تلاش به دلیل اختلافات شخصی میان گروه‌های سابق گوران عمدتاً ناموفق بود، اما صالح در نهایت در ماه مارس ۲۰۲۴ به هر حال حزب جدید خود را تأسیس کرد.

لحن سخنرانی‌های حمه‌صالح اغلب به سمت محافظه‌کاری گرایش دارد. او اخیراً از ورود «هنجارهای جدید و عجیب» به جامعه کردستان از خارج، انتقاد کرده است.

حزب شخصیت‌محور دیگر توسط لاهورشیخ‌جنگی، رهبر سابق مشترک حزب اتحادیه میهنی کردستان، هدایت می‌شود.

او به خاطر انتقادهای تندش از حزب دموکرات کردستان و خاندان بارزانی، در میان اعضای پایه‌ای حزب محبوبیت داشت. با این حال، در ماه جولای ۲۰۲۱، او توسط پسرعمویش (و رهبر فعلی بدون رقیب اتحادیه میهنی) بافل طالبانی از حزب اخراج شد.

برای چند سال بعد، مشخص نبود که آیا شیخ‌جنگی حزب جدیدی تشکیل خواهد داد یا به‌دنبال سازش و آشتی با اتحادیه میهنی کردستان است. در نهایت، او راه اول را انتخاب کرد و تأسیس «جبهه مردمی» را در ماه ژانویه ۲۰۲۴ اعلام کرد.

هر دوی این احزاب با رهبرانشان شناخته می‌شوند. این موضوع در ساختارهای حزبی پدرشاهی و سلسله‌مراتبی رایج در کردستان عادی است، اما ایراد عمیقی را در استراتژی آن‌ها آشکار می‌کند.

موفقیت آن‌ها به جذابیت شخصی رهبرانشان وابسته است که لزوماً محدودکننده است.

در مورد حمه‌صالح، عدم توانایی او در متقاعدکردن سایر مخالفان گوران، که متحدان سیاسی طبیعی او هستند، برای پیوستن به او نشان می‌دهد که او مهارت‌های رهبری لازم برای مدیریت یک سازمان حزبی را ندارد.

از سوی دیگر، شیخ‌جنگی بار جدایی از حزب اتحادیه میهنی را به دوش می‌کشد و در به‌همراه‌آوردن هم‌رزمان سابقش به حزب جدید یا جذب هواداران واقعی مخالفان با مشکل مواجه خواهد شد.

علاوه بر این، او به دلیل اختلاف با بافل طالبانی، به نزدیک‌شدن به مسرور بارزانی از حزب دموکرات کردستان متهم است.

صرفاً ظاهر همکاری با چنین فرد منفوری، صرف نظر از صحت رابطه آن‌ها، اعتبار شخصی و سیاسی او را خدشه‌دار می‌کند. در نتیجه، به نظر نمی‌رسد که هیچ‌یک از این دو حزب تأثیر زیادی در صندوق‌های رأی یا ایجاد تغییرات سیاسی داشته باشند.

دوری از سیاست‌های حزبی

تسلط دو قطبی حاکم، سرخوردگی از گوران، و نامناسب‌بودن سایر احزاب مخالف به این معنی است که بسیاری از رأی‌دهندگان، بدون حزبی می‌مانند که بتوانند مشتاقانه از آن حمایت کنند.

از سال 1992 که 87 درصد از واجدین شرایط رأی دادند، مشارکت در هر انتخابات پارلمان کردستان به‌طور پیوسته کاهش یافته است. مشارکت در هر دو «انتخابات گوران» در سال‌های 2009 و 2013، 75 درصد بود، اما در سال 2018 به 60 درصد کاهش یافت.

این نسبت به میزان مشارکت در انتخابات اخیر فدرال بهتر است، اما روندِ کنونی، دلگرم‌کننده نیست. علاوه بر این، انتخابات با مشارکت پایین به نفع احزاب حاکم است.

کردهای عراقی در سراسر گروه‌های اجتماعی و طبقاتی، از نظر سیاسی بسیار آگاه و باسواد هستند. کاهش مشارکت و عدم حمایت از گروه‌های مخالف، شکاف اساسی در سیاست کردستان بین فرآیند انتخابات و چشم‌انداز ایجاد واقعی تغییر را نشان می‌دهد.

با نگاهی به این وضعیت، به‌سختی می‌توان مردم را به خاطر احساس اینکه رأی آن‌ها مهم نیست، سرزنش کرد.

بسیاری از مردم به‌طور فعال به‌دنبال جایگزین‌هایی برای سیاست‌های حزبی هستند. این موضوع به‌طور واضح در تجربه شورای معلمانِ معترض دیده می‌شود.

این شورا در سال گذشته برای فشار بر دولت اقلیم کردستان در رابطه با پرداخت‌نشدن حقوق کارمندان بخش دولتی، اعتصابی را در استان سلیمانیه سازماندهی کرد که پنج ماه به طول انجامید. آنچه مردم مشاهده کردند، یک جنبش سیاسی بسیار منظم و مؤثر بود که گفتمان مردمی را در مورد مسئله اصلی خود پیش بُرد.

اعضای شورا در مصاحبه‌های اخیر با مؤسسه خاورمیانه گفته‌اند که احزاب حاکم و مخالف، بارها از آن‌ها برای شرکت در انتخابات مجلس دعوت کرده‌اند. آن‌ها به‌طور مداوم چنین درخواست‌هایی را رد کرده و در برابر درخواست هواداران برای تشکیل فهرست انتخاباتی خود نیز مقاومت کرده‌اند.

این نشان می‌دهد که مخالفت سیاسی همچنان پابرجاست، اما صندوق رأی در حال حاضر جذابیت کمی دارد.