بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در مطلبی بهقلم «هنری هیل» «اولگا اونچ» نوشت: جنگ روسیه علیه اوکراین چهره «ولودیمیر زلنسکی» -رئیسجمهور اوکراین- را تغییر داده است، بسیاری او را شخصی خام میدانستند که حرفه سابقش بهعنوان بازیگر و کمدین چنگی به دل نمیزد؛
با این حال، پس از شروع جنگ، به قضاوت جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور سابق آمریکا، وینستون چرچیل زمان حال شد.
در روزهای اول جنگ، بسیاری از ناظران غربی تصور میکردند که زلنسکی دست و پا میزند، میگریزد یا تسلیم میشو. اما در عوض، او در کییف ماند و با قاطعیت اوکراین را رهبری کرد.
نکته مهم این است که این امکان وجود دارد که حس وحدت موجود در زمان جنگ، پس از پایان آن، از بین برود.
البته، دولت اوکراین میتواند آن را با حس جدیدی از اهداف ملی برای پیوستن به اتحادیه اروپا جایگزین کند، اما خطرات بازگشت به یک سیاست بسته که بر اوکراین حاکم بوده وجود دارد.
کسانی که جزو ملیگرایان لیبرال هستند نیز همچنان میهنپرستی با طعم قومیتی را در پارلمان ترویج میکنند و بهسرعت اهمیت وظیفه ملی مدنی و مرکزیت دولت را برجسته میکنند.
در واقع، برای اکثر سیاستمداران، حتی برای راستگرایان، هویتهای مدنی و قومی فرهنگی میتوانند مکمل یکدیگر باشند و تمامی اینها تا حدود زیادی مفهوم استقلال سیاسی یک اوکراین جدید را زیر سؤال میبرد.
برای دولت اوکراین ضروری است که وحدت ملی گسترده را در پی تلاشهای اصلاحی حفظ کند و اصلاحطلبان اوکراینی میتوانند گرجستان را برای الهام گرفتن نگاه کنند.
در هر حال اوکراین، به یک تلاش اصلاحی گسترده نیاز دارد و تنها، زمانی که مردم متقاعد شوند تغییر در راه است، رفتار خود را تغییر داده و با واقعیت مورد انتظار جدید سازگار میشوند.
تدوین پیشنهادهای جذاب نسبتاً آسان است، اما متقاعد کردن مردم به اینکه همهچیز تغییر خواهد کرد و سیاست کشور بعد از جنگ کاملاً متفاوت خواهد بود، بسیار دشوارتر است.
پایان جنگ، هر زمان که فرا رسد، ممکن است چنین لحظهای برای زلنسکی و بقیه کشور فراهم شود، او باید راهی بیابد تا اراده مردم را برای مبارزه به یک اعتقاد قوی تبدیل کند و بعد وعدههایش را محقق کند.