loader image

جستجو

مجله سیاسی جان منادو:
نبرد کریدورها بین اوراسیا و آتلانتیکی‎ها

مرکز مطالعات سورین

چکیده

مجله «سیاسی جان منادو» در مقاله‌ای به بررسی نبرد کریدورها بین اوراسیا و آتلانتیکی‌ها پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، مجله سیاسی جان منادو مقاله‌ای به‌قلم «متیو اهرت» منتشر کرد که در آن آمده است: بدون تردید ریشه بسیاری از درگیری‌های کنونی از قفقاز تا شرق اروپا درنبرد برای کریدورها و امتیاز گیری از رقباست، در همین راستا کشورهای غرب برای مقابله بانفوذ فزاینده روسیه و چین و تقویت رویکرد شرق گرایانه در میان کشورهای مانند ایران و حتی ترکیه از برنامه‌های بسیاری برای آن استفاده می‌کنند که بیشتر هم با شکست مواجه شده‌اند.

در ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲، آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) میزبان کنفرانسی درباره آینده کریدور میانی بود که ارزش آن در سال گذشته به دلیل دو عامل اصلی افزایش چشمگیری داشته است. نخست، مداخله نظامی روسیه در اوکراین و دوم فوریت برای کربن‌زدایی در کشورهای آتلانتیک است. این کریدور نام خود را از طرح کمربند و جاده چین (BRI) گرفته که در سال ۲۰۱۳ راه‌اندازی شد. این طرح شامل سه کریدور بوده که برای ارتقای تجارت بین تمدنی در مسیر شرق به غرب طراحی‌شده است و عبارت‌اند از کریدورهای شمالی، جنوبی و میانی هستند.

سه شریان جاده ابریشم جدید

کریدور شمالی در حال حاضر توسعه‌یافته‌ترین و پراستفاده‌ترین کریدور در بین سه کریدور، شامل خطوط راه‌آهن و خطوط لوله است که از چین به قزاقستان، روسیه و اروپا می‌رود. غربی‌ها تمایل دارند که این کریدور مسدود شود تا مسیرهای حمل‌ونقل و تجاری روسیه را بیشتر منزوی کند. دوم؛ کریدور جنوبی بوده که کمتر توسعه‌یافته اما همچنان مهم است و شامل ساخت خطوط ریلی پیوسته از چین به پاکستان، افغانستان، ایران، عراق، سوریه، لبنان و احتمالاً ترکیه، پیش از رسیدن به اروپا و از طریق بنادر لبنان و سوریه است. این مسیر پتانسیل ارتقای صلح و بازسازی پایدار در کشورهای غرب آسیا را دارد.

در این میان؛ کریدور میانی پیچیده‌ترین کریدور مسیر حمل‌ونقل بین‌المللی ترانس خزر (TITR) است و شامل حمل‌ونقل ریلی و دریایی کالا از چین به اروپا از طریق قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و ترکیه است. اگرچه این مسیر کوتاه‌ترین مسافت را در برمی‌گیرد، اما با فرآیند پیچیده انتقال از مسیرهای زمینی به مسیرهای دریایی از طریق بنادر دریای خزر، عوارض و هزینه‌های اضافی مواجه می‌شود. در ماه‌های اخیر، کشورهای کریدور میانی برای هماهنگ کردن منافع و تلاش‌های خود برای بهره‌برداری، پردازش و انتقال منابع انرژی در دریای خزر (که دارای چهارمین ذخایر بزرگ گاز طبیعی در جهان است) همسو شده‌اند.

در ۳۰ مارس ۲۰۲۲، توافقنامه چهارجانبه بین ترکیه، آذربایجان، قزاقستان و گرجستان برای پیشبرد ساخت سیستم راه‌آهن باکو-تفلیس-قارص و خط لوله باکو-تفلیس-جیهان و خط لوله ملی گاز ترانس آناتولی (TANAP) امضا شد که در حال حاضر در حال بهره‌برداری است. این توافقنامه کریدور گاز جنوبی بوده که شامل هفت‌کشور و ۳۵۰۰ کیلومتر خط لوله به ارزش ۳۵ میلیارد دلار است.

علاوه بر این سه کریدور شرق-غرب، کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب بین روسیه-آذربایجان-ارمنستان-ایران-هند نیز در سال‌های اخیر با گسترش بیشتر بال شرقی آن از روسیه تا قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ایران و هند همراه است.

هنگامی‌که کالاها از روسیه و از طریق بال‌های غربی یا شرقی به ایران می‌رسد، می‌توانند از طریق بنادر چابهار و بندرعباس در اقیانوس هند به بازارهای هند، جنوب آسیا و شرق آفریقا تحویل داده شوند. برخلاف ادعای برخی از تحلیلگران، کریدورهای BRI شرق به غرب و INSTC شمال به جنوب در یک‌چشم انداز استراتژیک بزرگ برای رشد و ادغام گسترده اوراسیا در نظم جهانی بازی با مجموع صفر بسیار هم‌افزا و متحد هستند.

ابتکار کمربند سبز در مقابل پروژه چین

پس از تحلیف جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰، مفهوم جدیدی به نام بهتر بسازید از کریدورهای تجاری معرفی کرد و کشورهای آتلانتیک، ازجمله جاستین ترودو کانادایی، بوریس جانسون از بریتانیا، و اورسلا فون درلاین از اتحادیه اروپا، آن را پذیرفتند. این مفهوم بعداً به‌عنوان ابتکار بازسازی جهان بهتر تغییر نام داد که البته به دلیل فقدان برنامه‌های اقدام مشخص یا جزئیات در مورد نحوه تأمین مالی، نتوانستند موردتوجه قرار گیرند. در مارس۲۰۲۱، بایدن و بوریس جانسون از برنامه جدیدی به نام ابتکار کمربند سبز رونمایی کردند که آن را پاسخی به ابتکار کمربند و جاده چین توصیف کردند. هنگامی‌که در مورد جزئیات نحوه تأمین مالی ۳ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری موردنیاز برای انتقال سبز سؤال می‌شد، هیچ جزئیاتی ارائه نشد.

هرچند این مفهوم تعریف‌نشده بود، اما تصویر ارائه‌شده نشان از انقلاب سبز بود که انتظار می‌رفت عصر جدیدی از زیرساخت‌های کربن صفر پاک را آغاز کند. معامله سبز جهانی اغلب به‌عنوان یک مفهوم مبهم مورد تجلیل قرار می‌گرفت بطوریکه مارک کارنی، رئیس سابق بانک مرکزی انگلستان، آن را به‌عنوان یک رنسانس ۱۳۰ تریلیون دلاری در عصر پساهیدروکربن اعلام کرد. در سپتامبر ۲۰۲۱، اورسلا فون درلاین، نماینده اتحادیه اروپا، دروازه سبز جهانی  را به‌عنوان پاسخ اروپا به طرح کمربند و جاده چین اعلام کرد.

فون درلاین اظهار داشت: ما می‌خواهیم پیوند ایجاد کنیم نه وابستگی، منطقی نیست که اروپا بین یک معدن مس چین و یک بندر متعلق به چینی‌ها جاده بسازد. باوجوداین، گلوبال گرین گیت‌وی نیز نتوانست مکانیسم وام‌دهی یا کارکنانی موردنیاز را تأمین کند و به‌زودی مشابه پروژه‌های قبلی احتمالأ از بین برود.

ادغام در اوراسیا دست برتر را دارد

در ۲۰ دسامبر؛ چهار کشور روسیه، ایران، ترکمنستان و قزاقستان بیانیه مشترکی را منتشر کردند مبنی براینکه از سال ۲۰۲۳ تخفیف ۲۰ درصدی در تمام هزینه‌های حمل‌ونقل کالا در امتداد بال شرقی کریدور شمال-جنوب ارائه می‌کنند. این تخفیف شامل کلیه کالاهایی است که در کریدور میانه (شامل اتصال روسیه – قزاقستان – چین) و همچنین INSTC شرقی (شامل روسیه، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان و چین) و همچنین INSTC جنوب شرقی شامل روسیه، ایران، غرب آسیا، شرق آفریقا، هند و آسیای جنوبی می‌شود.

در این میان بسیاری از غربی‌ها دوست دارند گرجستان را از چنگال اوراسیا خارج کنند اما بدون تردید منافع تفلیس در شرق نهفته است. هفته گذشته اعلام شد که تجارت بین گرجستان، روسیه، چین و ترکیه ۳۲ درصد (از ژانویه تا سپتامبر) نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۲۱ رشد داشته است. کشورهای مشترک‌المنافع (CIS) که شامل ارمنستان، آذربایجان، بلاروس، قزاقستان، مولداوی، روسیه، تاجیکستان، ازبکستان و ترکیه است.

در همین حال، حجم تجارت ترکمنستان و آذربایجان بیش از ۶۲۰ درصد (از ۴۸ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ به ۳۰۵.۵ میلیون دلار در سال ۲۰۲۲) افزایش‌یافته است، چون توسعه خزر همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد و جریان منابع انرژی به اروپا و چین به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌یابد.

اگر اروپا بخواهد در دهه‌های آینده دوام بیاورد، رهبری آن باید فشارهای تحمیلی تشکیلات انگلیسی-آمریکایی که می‌خواهد همکاری اقتصادی بالقوه اروپا-روسیه-چین را به هر قیمتی متوقف کند، کنار بگذارد. کشورهای آسیای میانه و آسیای جنوب غربی استراتژی بزرگ امپریالیستی فراآتلانتیک را برای مدت طولانی احساس کرده‌اند و به‌طور فزاینده‌ای متوجه شده‌اند که کدام مسیر به‌سوی آینده متناسب با منافع واقعی آن‌هاست و آن مسیر ادغام اوراسیاست.