بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در مقالهای بهقلم «جفری سونفلد» درباره موضوع نحوه عملکرد تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه، نوشت: گروه 7 برای خرید نفت از روسیه اقدام جسورانهای برای تعیین سقف قیمت کرده و این کار از سوی مفسران رسانهها و صاحبنظران مورد تردید و تمسخر قرار گرفت.
سقف قیمت نفت بعد از ماهها برنامهریزی انجام شد و هدف آن، محدود کردن درآمد کرملین از صادرات مهمترین کالایش و کاهش حمایت مالی از جنگ علیه اوکراین است.
کرملین بعد از اعلام گروه 7 گفت که روسیه هیچ نفتی را به کشورهایی که سقف قیمت تعیین کنند، نخواهد فروخت.
منتقدان مدعی هستند که این طرح هرگز جواب نخواهد داد، اما آنها اشتباه میکنند. ما با مقامات خزانهداری آمریکا، کابینه بریتانیا و سایر راهبران ارشد دولتهای گروه 7 و مدیران ارشد تجاری در چندین بخش کلیدی گفتوگوهایی داشتیم و واضح است که منتقدان برای رد کردن سقف قیمت خیلی سریع عمل کردند.
منتقدان استدلال میکنند که هند، چین، ترکیه و بسیاری از کشورهای دیگر هرگز با سقف قیمت کنار نمیآیند و سقف قیمت نفت که جهانی نباشد، هرگز کارساز نخواهد بود.
درست است که بسیاری از کشورها احتمالا به طور رسمی سقف قیمت را امضا نخواهند کرد، اما برای عملی کردن این طرح نیازی به امضای آنها نیست.
منتقدان متوجه این واقعیت نیستند که هدف اصلی کشورهایی که در این طرح شرکت نمیکنند، دریافت نفت با کمترین قیمت است و سقف قیمت به آنها اهرم بیشتری در مذاکرات با روسیه میدهد.
هند، چین و دیگر کشورها در حال حاضر نفت را با تخفیف بیسابقه 30 دلار در هر بشکه از روسیه میخرند.
منتقدان به چالشهای اجرایی، موانع لجستیکی و به اصطلاح نشتی تحریمها اشاره میکنند، اما متوجه نیستند که پایبندی به سیاستهای دولت آمریکا به خصوص در زمینه تحریمها اولویت اصلی در هر تجارت بزرگ جهانی است.
خطر تخطی از تحریمها، بسیار بیشتر از سود حاشیهای است که از هر پنی به دست میآید.
البته مقداری نشتی وجود خواهد داشت. شرکتهای کوچکتر که خصوصی هستند و اغلب در زمینههای تامین مالی، حمل و نقل و تجارت کالا فعالیت میکنند و در روسیه یا دیگر کشورهایی که در این طرح شرکت نمیکنند مستقر هستند، ممکن است که به ارائه خدمات به محمولههای نفت روسیه ادامه دهند، اما این کار را با نرخهای بالاتر انجام میدهند.
تعیین سقف قیمت نفت به وضوح برای جلوگیری از افزایش سرسامآور قیمت نفت طراحی شده که ناشی از ممنوعیت کامل نفت روسیه از طریق دریا بود و از 5 دسامبر اجرا شد. به عبارت دیگر، بازارها مالی به سختی در هراس هستند و حتی ممکن است که از تعیین سقف قیمت نفت استقبال کنند.
سردرگمیهایی در رسانهها در مورد توانایی پوتین برای جبران درآمدهای کمتر به ازای هر بشکه یا افزایش تولید وجود دارد.
این مفسران متوجه نیستند که روسیه یکی از کم بازدهترین تولیدکنندگان نفت در جهان است و تولید آن در میان کشورهای عضو اوپک پلاس، بالاترین هزینه را دارد که باعث میشود با سود حاصل از فروش سر به سر شود.
با توجه به اینکه درآمدهای حاصل از گاز طبیعی روسیه پیش از این کاهش قابلتوجهی داشته، پوتین واقعا نمیتواند شیرهای نفت را ببند، به خصوص که کشورش تحت تاثیر هزینههای فزاینده جنگ قرار دارد.
نمیتوان گفت که خریداران غربی دچار مضیقه میشوند. بازارهای نفت هیچگاه واقعا جهانی نبودند و همیشه اختلافاتی در میزان پرداختی کشورهای مختلف برای درجات مختلفی از نفت وجود داشته است.
اگر برخی از کشورها مایل به پرداخت چند دلاری بالاتر از سقف قیمت باشند، خدشهای بر این طرح وارد نمیکند.