توافق همکاری بین استرالیا، بریتانیا و آمریکا موسوم به آکوس، در مورد زیردریاییها در سپتامبر اعلام شد و شروع خوبی بود. این توافق به سه کشور اجازه میدهد تا برای تولید زیردریاییهایی با پیشران هستهای (SSNs) در استرالیا با یکدیگر همکاری بکنند. میتوان بر مبنای این توافق، دو یا سه توافق از نوع آکوس را برای تقابل با چین ایجاد کرد. کلید شکست حزب کمونیست چین (CCP) ائتلاف با کشورهایی است که در زمینههای نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک و ایدئولوژیکی با یکدیگر همکاری میکنند.
توافق آکوس در سپتامبر سنگبنای مهمی در این مسیر است و همکاری بین این کشورها را میتوان گستردهتر و عمیقتر از آکوس کرد و گفتوگوهای امنیتی چهارجانبه مشهور به کواد، Quad، را میتوان در ابعاد نظامی و همچنین دیپلماسی و ایدئولوژیکی توسعه داد. همکاری در زمینه نظامی باید توسعه یابد تا شامل دفاع جمعی شود به نحوی که حملهای به یکی از این کشورها به مثابه حمله به تمامی کشورهای عضو باشد. این ائتلاف باید روند تسلیح مجدد متحدان آمریکا را سرعت ببخشد. شاید آمریکا بیست سال فرصت برای سفارش این زیردریاییهای هستهای نداشته باشد و متحدان آمریکا نیازمند به انتقال سریع فناوریهای نظامی و تجهیزات در این مدت هستند.
همکاری نظامی باید شامل اعضای جدیدی در این حوزهها بشود. هند و ژاپن نامزدهای قابل توجهی هستند زیرا در کوادی حضور دارند که شامل استرالیا و آمریکا نیز میشود. تایوان میتواند با همکاری گسترده در زمینه زیردریاییهای هجومی متعارف و استفاده از بنادر سودآور باشد. کانادا هم سودمند است و مشارکت کاناداییها برای تامین امنیت حوزه اقیانوسهای هند و آرام باید باعث گسترش تمرکز کانادا به فراتر از مناطق قطب شمال و مادون قطب شمال بشود و این تمرکز به دیگر مناطق از جمله دریاهای شرقی و جنوبی چین کشیده شود.
مسیر ضروری تقابل باید تعمیق یابد و به فراتر از حوزه دریایی کشیده شود. باید یک نوع همکاری نظامی بین آمریکا و متحدینش شکل بگیرد که شامل حوزه موشکهای بالستیک و کروز، ادغام توانمندیهای دفاع هوایی، شکست سیستم منع دسترسی هوایی و زمینی، سایبری و پشتیبانی و لجستیکی باشد. همکاری بیشتری را میتوان در زمینه استفاده نظامی از فضا، آموزش حرفهای نظامی برای افسران و درجهداران و اعزامهای خارج از منطقه انجام داد.
این موضوع در بعد اقتصادی بسیار حیاتی است. باید توافق تجاری منطقهای بر مبنای یک پایه ترجیحی متقابل مورد مذاکره قرار بگیرد و این توافق میان متحدان و شرکای آمریکا در حوزه اقیانوسهای هند و آرام شکل بگیرد که البته نباید باعث نقض تعهدات آمریکا در سازمان تجارت جهانی نیز بشود. چین در گذشته از تجارت به عنوان سلاحی برای مجازات کشورهایی نظیر استرالیا، کره جنوبی، تایوان، فیلیپین و دیگران به خاطر حمایتشان از آمریکا استفاده میکرد و واردات کالا از این کشورها را ممنوع کرده بود. بلوک تجاری منطقهای میتواند رشد اقتصادی متحدان آمریکا را تقویت کند و برای مقابله با جنگ تجاری چین با رقبایش در منطقه به نحو موثری به کار رود.
همچنین، این تعمیق مسیر تقابل میتواند به نحو سودمندی شامل توافقات دیپلماتیک جدید بین اعضای کواد و دیگر کشورها بشود تا باعث همکاری در ابعاد اجرای قانون نظیر مبارزه با مواد مخدر، ناوبری رودخانهای و دریایی، اکتشاف فضایی غیر نظامی و ماموریتهای سرنشیندار به ماه و مریخ بشود.
توسعه مسیر تقابل میتواند شامل حوزه ایدئولوژی نیز بشود. اعتقادات دموکراتیک مشترک میتواند به عنوان پایهای برای یک کارزار ایدئولوژیکی مشترک درست بر ضد حزب کمونیست چین به کار رود و کواد میتواند به عنوان ابزاری شفاف برای همکاری ایدئولوژیک به کار رود و گسترش یابد تا همه کشورهای همفکر را نیز دربر بگیرد. اما کارزارهای ایدئولوژیک باید حول محور دموکراسی به عنوان صورت برتری از حکومتداری در برابر اقتدارگرایی حزب کمونیست چین باشد. نظام بینالمللی لیبرال بهتر از «سرنوشت مشترک بشریت» است که پکن از آن به عنوان توجیه سلطهجوییاش استفاده میکند. رعایت حقوق بشر یکی از لوازم ضروری برای کشورها است. تحت فشار قرار دادن مسلمانان در اردوگاههای کار اجباری غیرقابل قبول است و نشان میدهد که سابقه پکن در زمینه حقوق بشر چقدر وحشتناک است. جهانی که چین میخواهد خلق کند آن جهانی نیست از نظر مردم جهان قابل قبول باشد.