بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نشنال اینترست در یادداشت خود بهقلم «متیو کرونیک» و «دن نگارا» نوشت: سیاست رویارویی قاطعانه اکنون بهترین امید آمریکا برای متقاعد کردن پکن جهت تغییر رویکرد و قرار دادن ما در مسیری به سوی آیندهای واقعاً رقابتی و مشارکتی است. هفته گذشته، جو بایدن -رئیس جمهور آمریکا- یک نشست مجازی پرمخاطب با همتای چینی خود برگزار کرد. این اجلاس قرار بود روابط بین واشنگتن و پکن را روی پایهای باثباتتر قرار دهد، اما (به غیر از چندین بیانیه مضحک) این نشست هیچ پیشرفت جدیدی برای همکاری چین و آمریکا ایجاد نکرد. در واقع، مبادله ناکارآمد سؤال بزرگتری را در مورد ماهیت واقعی روابط آمریکا و چین به وجود میآورد.
در اوایل سال جاری، «آنتونی بلینکن» -وزیر امور خارجه آمریکا- اظهار داشت که سیاست این کشور در قبال چین شامل ترکیبی از «همکاری، رقابت و تقابل» است.
اصطلاح «رقابت قدرتهای بزرگ» پس از انتشار استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال 2017 به یک شعار در واشنگتن تبدیل شد. این سند به درستی تشخیص داد که استراتژی قبلی آمریکا در تلاش برای پرورش چین به عنوان یک «ذینفع مسئول» در یک سیستم بینالمللی مبتنی بر قوانین شکست خورده است و نیاز به رویکرد جدید و سختگیرانهتری است. دولت بایدن از آن زمان این اصطلاح را به «رقابت استراتژیک» تغییر داده است. رقابت به این معناست که شرکتکنندگان بازی میکنند و ملزم به پیروی از قوانین توافق شده یکسانی هستند. شرکتها بر سر سهم بازار، و تیمهای ورزشی برای کسب عنوان قهرمانی در محدودههای مشخص و قابل اجرا رقابت میکنند.
با این حال، رقابت آمریکا و چین را نمیتوان منصفانه به عنوان رقابت توصیف کرد، زیرا حزب کمونیست چین به طور سیستماتیک قوانین بینالمللی پذیرفتهشده را نقض میکند. پکن به طور سیستماتیک سیستم اقتصادی جهانی را در سرپیچی از تعهدات خود در سازمان تجارت جهانی شکار میکند، مالکیت معنوی را به سرقت میبرد، به قهرمانان داخلی یارانه میدهد، کسبوکارهای خارجی را که در چین فعالیت میکنند، محدود میکند، و رقبا را به زیر میکشد. حزب کمونیست چین با «جنایت علیه بشریت» و «نسلکشی» علیه اویغورهای مسلمان و سایر اقلیتها در داخل با قوانین بشردوستانه بینالمللی مخالفت میکند. علیرغم احکام دادگاه لاهه علیه ادعاهای جعلی چین، پکن از نظر نظامی، مناطق مورد مناقشه را از همسایگان خود، از جمله جزایری در دریای چین جنوبی، تصرف میکند.
ماه گذشته، «جن ساکی» -سخنگوی کاخ سفید- گفت: «ما از رقابت شدید با چین استقبال میکنیم». اما آیا واشنگتن واقعاً از تقلب در تجارت، نسلکشی و تجاوزات ارضی استقبال میکند؟ بنابراین، یافتن شواهد زیاد مبنی بر همکاری در روابط فعلی آمریکا و چین نیز دشوار است. حتی در مناطقی که تحلیلگران برای تعامل ابراز امیدواری میکنند، رابطه با تقابل بهتر مشخص میشود. از نظر تغییرات آب و هوایی، چین بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان است که 28 درصد از انتشار این ماده در سطح دنیا را به خود اختصاص میدهد که این مقدار تقریباً دو برابر میزان انتشار آمریکا و بیشتر از مجموع همه کشورهای توسعه یافته است.
در بهداشت عمومی جهانی، چین نیز یک مشکل بزرگ است. تأخیر اولیه چین در ارسال گزارش درباره کووید-19 یک شیوع محلی را به یک بیماری همهگیر جهانی تبدیل کرد و پکن از تحقیقات مهم در مورد منشأ بیماری تا به امروز جلوگیری نموده و احتمال وقوع مجدد آن در آینده را بیشتر میکند. این داستان در کنترل تسلیحات نیز مشابه است. چین در حال توسعه گسترده تسلیحات هستهای است که شامل ساخت صدها سیلو موشک هستهای در صحرا، بمبافکنها و زیردریاییهای هستهای جدید و موشکهای مافوق صوت است. باراک اوباما و دونالد ترامپ، هر دو خواستار مذاکرات کنترل تسلیحات با پکن بودند، اما حزب کمونیست چین حتی حاضر به مذاکره نشد. تردید وجود دارد که بایدن شانس بیشتری برای این مذاکرات داشته باشد.