به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه استراتژیت در مقاله‌ای به‌قلم «امین سایکل» نوشت: چین نه تنها به‌عنوان یک شریک اقتصادی و تجاری قابل‌اعتماد و پرسود، بلکه به‌عنوان یک تنظیم‌کننده قدرت منطقه‌ای و تأمین‌کننده امنیت رشد کرده است.
سفر هفته گذشته شی جین پینگ به عربستان، جایی که از او به گرمی استقبال شد، اساساً چالشی جدی برای آمریکا در یک جبهه دیگر ایجاد کرد.
پس از اینکه ریاض مخالفت با کمونیسم بی‌خدا را کنار گذاشت، حاکم بالفعل جسور و قدرت‌طلب این پادشاهی، «محمد بن سلمان» در آگوست 2016 به چین سفر کرد.
دو طرف 15 یادداشت تفاهم به ارزش میلیاردها دلار را در زمینه‌های مختلف از جمله ذخیره‌سازی نفت، منابع آب، همکاری‌های علمی و فناوری و همکاری‌های فرهنگی امضا کردند. به‌دنبال آن، سلمان بن عبدالعزیز، پدر محمد بن سلمان، در مارس 2017 به چین سفر کرد.
نتیجه این بود که حجم تجارت بین دو طرف به حدود 65 میلیارد دلار در سال 2020 افزایش یافت.
روابط با عربستان در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن تیره شده است. انتشار ارزیابی اطلاعاتی آمریکا توسط بایدن که محمد بن سلمان را در قتل جمال خاشقجی، منتقد سعودی و مقاله‌نویس واشنگتن‌پست در استانبول در سال 2018 دخیل می‌دانست و اعلام او مبنی بر تنظیم مجدد روابط با عربستان و همچنین شکست آمریکا در افغانستان، دیدگاه ریاض را نسبت به غیرقابل‌اعتماد بودن ایالات متحده تقویت کرد.
در نهایت، بایدن عقب‌نشینی کرد و در ماه آگوست سفری ناخوشایند به ریاض انجام داد تا روابط خود را در پی تجاوز روسیه به اوکراین و متعاقب آن بحران انرژی از سر گیرد، اما نمی‌توانست بی‌اعتمادی عربستان را از بین ببرد.
به نظر می‌رسد که دیدار به موقع شی از ریاض به محمد بن سلمان کمک کرده است تا موقعیت خود را در رابطه با آمریکا در دوران بایدن تقویت کند.
شراکت استراتژیک پکن با ایران و عربستان، به‌‌علاوه روابط مشابه با پاکستان و نفوذ فزاینده در سوریه (از طریق ایران و روسیه) و عراق و همچنین روابط نزدیک با اسرائیل، چین را در موقعیت بسیار قوی در مقابل آمریکا در غرب آسیا قرار داده است.