بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه اوراسیا ریویو در گزارش خود بهقلم «جیمز دورسو» عنوان کرد: طبق بررسیها، آمریکا در آسیای میانه موفق نیست، اما حاکمانی چون روسیه و چین هیچچیز را به شانس واگذار نمیکنند و کاملاً به میدان عمل آمده و حضور خود را نشان میدهند.
شی 4 بار به قزاقستان و 3 بار به ازبکستان رفته است. پوتین 27 بار از قزاقستان بازدید کرده است و حداقل 12 بار به قرقیزستان و تاجیکستان سفر کرده است.
این حضورداشتن نتیجه میدهد. در یک نظرسنجی در سال 2022 در ازبکستان، 70 درصد نظر مثبتی نسبت به سرمایهگذاریهای چینی بودند.
رهبران باید بر اساس ملاحظات غیرعاطفی و با توجه به منافع ملی تصمیمگیری کنند، اما جلسات رودررو میتواند بهسرعت مشکلات را حل کند یا نگرانیهای کارگزاران را روشن کند .
آنچه برای مردم آسیای میانه واضح است این است که شی از کشورهای آنها دیدن میکند و تا حدودی اهمیت آنان مشخص است، اما هیچ مقام آمریکایی هرگز زحمت بازدید از این منطقه را به خود نداده است.
به گزارش «دیپلومات»، اگر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، با رهبران پنج جمهوری آسیای میانه در «اجلاس سران 5 کشور که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل برگزار میشود» شرکت کند، ممکن است این ماجرا تغییر کند.
البته این نشست با در نظر گرفتن حضور روسیه و چین خواهد بود و مشخص است آمریکا با روسیه و چین مشکل دارد و بنابراین نتیجه مشخص است.
هدف سیاست رسمی آمریکا در آسیای میانه، حمایت از «حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی کشورهای آسیای میانه» است.
این یعنی، محدود کردن فعالیت تجاری روسیه و تجارت انرژی در منطقه، محدود کردن مشارکت محلی در ابتکار کمربند و جاده چین به نفع پروژههای غربی مانند مشارکت بدون سرمایهگذاری کامل برای زیرساختها و سرمایهگذاری جهانی و برکناری طالبان از دولت خود؛
اما نکته این است که این اقدامات چه سودی برای آسیای میانه دارد؛ این منطقه بین روسیه و چین است، با افغانستان هممرز است و لرزههای حوادث ایران و پاکستان را احساس میکند.
نتیجه نهایی را همسایگی با کشورها مشخص میکند.
جمهوریهای آسیای میانه تلاش میکنند تا بین خود و مسکو کمی روشنایی ایجاد کنند و در مقابل و روسیه نیز از هر پنج جمهوری در سال 2022 بازدید کرد.
قزاقستان و ازبکستان حمایت خود را از اوکراین اعلام کردند، اما همچنان از روسیه خواستار یک رفتار دوستانه شدند.
اگرچه آمریکا احتمالاً نگران است که تجارت آسیای میانه با روسیه از مسکو در جنگ اوکراین حمایت کند، اما خواهناخواه تجارت منطقه در حال متنوع شدن است.
اتحادیه اروپا اکنون شریک تجاری اصلی این منطقه است و حدود یکسوم کل تجارت خارجی آن را تشکیل میدهد.
چین یکی از شرکای تجاری دوجانبه جمهوریها است و اغلب روسیه نیز در رأس تجارت پرسود آنان است.
واشنگتن باید محاسبات خوبی در مورد سلامت اقتصادی همسایگان روسیه انجام دهد، زیرا هم به تجارت مسکو متکی هستند و هم میخواهند از طریق پیوندهای عمیقتر با آمریکا، اروپا، چین، ترکیه، ایران و هند، کمبودهای خود را جبران کنند.
یکی از راههایی که واشنگتن میتواند این کار را انجام دهد، الحاق ترکمنستان و ازبکستان به سازمان تجارت جهانی است.
هر دو کشور یک کارگروه ایجاد کردهاند تا از پیشرفت منظم خود اطمینان حاصل کنند و آمریکا باید کمکهای فنی لازم را برای کمک به موفقیت آنها ارائه دهد.
احتمالاً این منطقه در برابر تلاشهای آمریکا برای انتصاب هر کشوری، بهویژه قزاقستان یا ازبکستان، بهعنوان «معاون مارشال» در منطقه، مقاومت خواهند کرد، بهخصوص که بسیاری نسبت به سابقه حضور آمریکا تردید خواهند داشت، اما در هر صورت آمریکا باید بتواند آنان را از طریق حمایت در پروژههای اتصالی و کریدورها کمک کند.
ازبکستان اخیراً با عربستان، امارات، روسیه و چین قراردادهای سرمایهگذاری بزرگی را منعقد کرده است و نمیخواهد در صورت کشته شدن اتباع خارجی در حملاتی از خاک افغانستان، روابط خود با آمریکا و سرمایهگذاریهای شخص ثالث همراه با عوارض سیاسی را به خطر بیندازد و درگیر برنامههای تروریستی با افغانستان شود، پس کنترل طالبان یک امتیاز بزرگ است.
طرح آمریکا برای آسیای میانه ممکن است موفق شود زیرا واشنگتن تأثیرگذار است، اما از نظر جغرافیایی حذف شده است.
ابتدا واشنگتن باید یک استراتژی پس از افغانستان برای منطقه ارائه کند و البته که «آمریکا به حمایت از استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی آسیای میانه ادامه خواهد داد» و از استراتژی امنیت ملی فعلی که در آن فقط دو بار به آسیای میانه اشاره شده است، فراتر میرود.
مردم منطقه آمریکا را بسیار تحسین میکنند، اما واشنگتن نیز باید به فرهنگ محلی و سازمانهای اجتماعی آنان احترام بگذارد.
بهعنوان مثال، چین اعلام میکند که کشوری سوسیالیستی است، اما برای صدور سوسیالیسم تلاش نمیکند، آیا آمریکا نیز میتواند از چنین خویشتنداری استفاده کند؟!
کشورهای آسیای میانه به لحاظ آرامش نسبی و موقعیت رو به رشد فراوان خود صبر میکنند و در این حین آمریکا باید تعامل در سطح ملاقات روسای جمهور آمریکا و آسیای میانه را نهادینه کند.
اگر چین میزبان نشستهای آنان است. آمریکا باید با فرمت مشابهی موافقت خواهد کند که بتواند رودررو با این مسائل مواجه شود.
یک واشنگتن عاقل به دولتهای محلی اجازه میدهد که عواقب انتخابهای بد را متحمل میشوند و با سرعت یکپارچگی منطقهای را تنظیم کنند و در روابط خارجی خود به تعادل برسند. آمریکاییها باید درک کنند که دوستانشان در آسیای میانه آمادگی رد روابط با روسیه، چین، ایران و افغانستان را ندارند، روسیه، چین، ایران و افغانستان مداخلهگران خارجی نیستند، بلکه بخشی از تاریخ غنی و جدانشدنی آن منطقه هستند.