بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه واشنگتن در مطلب تازه خود بهقلم «اندروجی کلمنس» «عبدالله هیک» نوشت: در حالی که مقامات آمریکایی به تلاشهای خود برای میانجیگری عادیسازی بین اسرائیل و عربستان ادامه میدهند، یکی از مهمترین محصولات جانبی بالقوه آن نیز ادامه یافته است:
پیمان دفاعی رسمی آمریکا با عربستان. با این حال، گسترش همکاریهای نظامی و دفاعی با سعودیها نیازی به محدودیت زمانی فشرده و نتیجه نامشخص مذاکرات عادیسازی فعلی ندارد.
واشنگتن و ریاض کارهای زیادی میتوانند در داخل و خارج از این بحث بهمنظور تقویت پایگاههای صنعتی دفاعی خود و ایجاد یک مرکز منطقهای برای عملیات دفاع هوایی و موشکی انجام دهند.
آمریکا برای مدت طولانی منبع اصلی عربستان برای تسلیحات، آموزش و پشتیبانی بوده و تقویت این روابط برای توسعه فناوری و آمادگی عملیاتی نیروهای مسلح این پادشاهی بسیار مهم است. ریاض همواره یکی از بزرگترین بودجههای دفاعی جهان را دارد.
همچنین این کشور بزرگترین مشتری فروش نظامی خارجی آمریکا با برنامه FMS 140 میلیارد دلاری است.
با این حال، فرآیند FMS میتواند برای متحدان و صنعت بهطور یکسان خستهکننده باشد، زیرا ارائه آن کند و از نظر اداری سنگین است.
با این وجود، راهحلهای خاصی میتواند به نفع صنعت باشد، در حالی که همچنان در خدمت منافع امنیتی دوجانبه است.
دو هدف در برنامه بلندپروازانه چشمانداز 2030 عربستان از اهمیت ویژهای برخوردار است:
50 درصد از بودجه نظامی خود را در داخل هزینه کند و الزام اینکه شرکتهای دفاعی خارجی دفاتر خود را در داخل عربستان باز کنند یا با شرکتهای محلی مشارکت داشته باشند.
در روند تقویت روابط امنیتی دوجانبه، ممکن است از آمریکا خواسته شود تا حضور نظامی خود در عربستان را بهعنوان راهی برای نشان دادن تعهد خود به پادشاهی احیا کند.
دفاع موفق در برابر حمله موشکی و پهپادی ایران در 13 آوریل به اسرائیل توسط ائتلافی شامل عربستان ارزش همکاری چندجانبه در برابر تهدیدات منطقهای متقابل را نشان داد.
بهطور گستردهتر، اختصاص یک گردان پاتریوت به سنتکام، بازدارندگی یکپارچه را در یک منطقه حیاتی بسیار افزایش میدهد.