«محمد اسلامی» -رییس تازه منصوب شده سازمان انرژی اتمی ایران- در 10 اکتبر اعلام کرد که کشورش بیش از 125 کیلوگرم اروانیوم با غنای 20 درصد تولید کرده است. این افزایش قابل توجهی نسبت به 84 کیلوگرمی است که در ماه گذشته و از سوی ناظران هستهای گزارش شده بود و حدود 63 کیلوگرمی است که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در ماههای قبل اعلام شده بود. این ناظران از سوی آژانس مستقر در وین اعزام میشوند.
اسلامی این آمار را با بیان این حرف توجیه کرد که این همان سطح تعیین شده توسط مجلس ایران و قانون مصوب آن در سال گذشته است و خاطر نشان کرد: «ما از برنامه زمانی جلوتر هستیم».
نکته نادیده گرفته شده در این گزارش ساده اما هر چند غامض است که مربوط میشود به جزئیات چنین سطحی از تولید که به نحو تحریک کنندهای نزدیک به رقم افسانهای 200 کیلوگرم است. اورانیوم با غنای 20 درصد رمز قدیمی در مورد تسلیحات هستهای است و این سطح از اورانیوم است که وقتی بیشتر و تا سطح 90 درصد غنیسازی شود به حد «مقدار مکفی، significant quantity (SQ) » رسیده است. (مقدار مکفی آن مقداری است که برای تولید یک بمب اتمی لازم است.)
این موضوع برای افراد غیر دانشمند گیج کننده است. در واقع، مقداری از هگزافلوراید اورانیوم وقتی گرم شود تبدیل به گاز میشود و این ماده خامی برای سانتریفیوژهای پر سرعت است تا ایزوتوپ شکافتنی اورانیوم 235 را جدا کند و نسبت آن را از 0.7 درصد موجود در اورانیوم طبیعی افزایش دهد. میتوانید «مقدار مکفی از اورانیوم 20 درصد» را در گوگل جستجو کنید و عدد 155 کیلوگرم را پیدا خواهید کرد که بعد از حذف اتمهای فلوئور از 200 کیلوگرم به دست میآید.
چند سالی بود که اورانیوم با غنای 20 درصد رقم تعیین کنندهای برای اعمال فشار بر ایران بود. (رقم رسمی برای غنیسازی عملا 19.75 درصد بود زیرا 20 درصد از غنیسازی اورانیوم همان سطحی است که به عنوان «غنیسازی در سطح بالا» شناخته میشود.) هر چند که برای اورانیوم 235 مورد نیاز یک بمب باید آن را تا 90 درصد غنیسازی کرد اما 20 درصد به لحاظ نظری همان سطحی است که میتوان با آن انفجار هستهای انجام داد. (آمریکا یک بار این را امتحان کرد و نتیجه داد.) اما ایران امسال و حتی قبل از انتشار این اخبار هم اورانیوم را تا سطح 60 درصد غنیسازی کرده است. «کار» (یعنی «تلاش») بالنسبه اندکی در این سطح لازم است تا ایزوتوپهای گازی اورانیوم با سانتریفیوژهای در حال چرخش به سطح مورد نیاز 90 درصد برسند و زمان لازم برای انجام این کار هم فقط چند هفته است.
توافق هستهای 2015 ایران به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود و ایران بر طبق آن مجاز به تولید فلز اورانیوم نبود، تحت شرایط محدود و مورد توافق اجازه فعالیت داشت و اجازه نداشت تا 2030 اورانیوم 20 درصد تولید کند.
هنوز خبرهای دیگری هم شنیده میشوند که نگران کننده هستند. غنیسازی با سانتریفیوژها اساسا نیاز به صبر زیادی دارد. صدها ماشین باید ماهها و دائما بچرخند و به تدریج غنای اروانیوم 235 را در این ترکیب افزایش دهند. بیشترین کاری که میشود کرد این است که 0.7 درصد از اروانیوم 235 موجود در اورانیوم طبیعی به 5 درصد برسد. دستگاههایی که ایران برای این مرحله نخست از آنها استفاده میکند به نام آیآر-1 شناخته میشوند که کپی ایران از سانتریفیوژهای پی-1 پاکستانی است. ایران این سانتریفیوژها پاکستانی را از طریق دانشمند هستهای دکتر «عبدالقدیر خان« به دست آورد که در 10 اکتبر و به واسطه ویروس کووید-19 فوت کرد. میزان واحدهای کار جداسازی، separative work units (سو SWU)، در پی-1 حدود 1.1 تا 1.2 است.
ایران اخیرا دستگاههای آیآر-1 را بهبود بخشیده و آن را به حدود 1.5 سو رسانده است. این افزایش کم به نظر میرسد اما 25 درصد است و بنابراین، توانمندی ایران را برای غنیسازی به نحو قابل توجهی تقویت میکند. آیآر-1های ایران بیشتر از انواع دیگر سانتریفیوژهای آن است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی هنوز دنبال این است که بداند ایران دقیقا چه تغییراتی انجام داده است.