بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه فارن پالیسی در مطلب تازه خود بهقلم «کاتلین جیمک لنیس»، «دانیل فاتا» نوشت: اعضای ارتش روسیه در 18 می در بخش تخریبشده کارخانه آهن و فولاد ایلیچ در شهر بندری ماریوپول اوکراین گشت میزنند.
رویدادهای اخیر در اوکراین بار دیگر ثابت کرد که گزارشهای مربوط به افول ناتو اغراقآمیز است. بسیاری از رهبران در سراسر اتحادیه اروپا به سرعت با کمک به کییف، افزایش بودجه دفاعی کشورشان یا هر دو، به حمله روسیه به اوکراین پاسخ دادند.
بهراحتی، در کمتر از دو ماه، رهبران ناتو در مادرید برای تأیید استراتژی جدید این ائتلاف ملاقات خواهند کرد.
بنابراین، سوال کلیدی این است که آیا کشورهای عضو از این لحظه استفاده خواهند کرد تا دلیل وجودی ناتو را برای مقابله با چالشهای کنونی و آتی بازسازی کنند.
برای شروع، ولادیمیر پوتین کاملاً روشن کرده است که ناتو را یک تهدید استراتژیک میداند. رویدادهای اخیر نشان میدهد که ما باید این اظهارات را به صورت واقعی در نظر بگیریم.
آمریکا دلایل خوبی برای بقای ناتو دارد؛ مزایای استراتژیک رهبری ایالات متحده بسیار زیاد است و رهبری این کشور در ناتو مسیرهایی را برای سازماندهی فراهم میکند.
آخرین باری که ناتو بر سر یک مفهوم استراتژیک به توافق رسید، در سال 2010 بود. این سندی است که تصریح میکند دفاع از قلمرو متحدین یک ماموریت حیاتی برای ائتلاف باقی میماند، اما در مورد نام بردن تهدیدات دولت، ملت برای ناتو سکوت میکند؛ به دلایل مختلف سیاسی داخلی و بینالمللی، ایجاد اجماع رسمی در مورد تهدیدات در میان 30 کشور متحد بسیار چالش برانگیز است.
در واقع، در سند سال 2010، روسیه بهعنوان یک شریک رویایی برای ناتو در رابطه با امنیت اروپا در نظر گرفته شده است.
کلمات مهم هستند. زمان آن فرا رسیده که رهبران ناتو رسماً واقعیت را بپذیرند؛ پوتین تهدیدی برای ائتلاف و اعضای آن است و بنابراین، آنها باید در مفهوم استراتژیک خبری این موضوع را اعلام کنند.
در واقع، عدم اعلام تهدید رسمی روسیه برای قلمرو ناتو، اعتبار ناتو را به خطر میاندازد و به پوتین اجازه میدهد تا جنایات و تخلفاتی را که در اوکراین مرتکب شده، بپذیرد. نه ناتو و نه آمریکا نمیتوانند اجازه دهند چنین اتفاقی رخ دهد.