loader image

جستجو

Consequences of a nuclear Iran for America and Israel

هاارتص:
پیامدهای ایران هسته‌ای برای آمریکا و اسرائیل

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «هاآرتص» در یادداشت تازه خود به بررسی پیامدهای ایران هسته‌ای برای آمریکا و اسرائیل،‌ پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه هاآرتص در یادداشت تازه خود به‌قلم «آلون پینکاس» نوشت: در 23 مارس، در جریان جلسه استماع کمیته فرعی دفاع تخصیصات مجلس آمریکا، «ژنرال مارک میلی» -رئیس ستاد مشترک ارتش- گفت که به‌عنوان یک موضوع سیاسی آمریکا همچنان متعهد است که ایران نباید سلاح هسته‌ای در اختیار داشته باشد.

در حالی که میلی ارزیابی کرد که تهران «دو هفته» طول می‌کشد تا اورانیوم 90 درصدی موردنیاز برای ساخت بمب را تولید کند، این دوره دوهفته‌ای اغلب به‌عنوان «زمان شکست» نامیده می‌شود. آمریکا همچنان متقاعد شده است که ایران متوجه این موضوع شده است.

دستیابی به توانمندی هسته‌ای نظامی واقعاً معکوس خواهد بود.

با این حال، در حالی که آمریکایی‌ها می‌توانند با وضعیت آستانه ایران زندگی کنند، اسرائیل ظاهراً نمی‌تواند. آمریکا اظهارات سخت و ستیزه‌جویانه زیادی در مورد تهدید ایران می‌کند، اما در واقع واشنگتن تحت تأثیر لفاظی آقای نتانیاهو نیست، جایی که او غرب را از «مماشات» متهم می‌کند.

آمریکایی‌ها نه از شایستگی استدلال‌های نتانیاهو، بلکه از سوابق او در مخالفت با هرگونه توافق هسته‌ای در سال 2015 تحت تأثیر قرار نگرفته‌اند.

چند روز پیش، ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)، برای هفتمین دیدار خود از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بازدید کرد.

این دیدار نیز مانند دیدارهای قبلی، قرار بود نبض احساسات و برنامه‌ریزی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را بگیرد و تلویحاً هشدار دهد که آمریکا نمی‌خواهد از هرگونه اقدام اسرائیل علیه ایران که ممکن است یک‌جانبه تعریف شود اما پتانسیل کشاندن آمریکایی‌ها به درگیری نظامی خطرناکی دارد، غافلگیر شود.

به‌رغم اینکه ایران از زمان امضای برجام در سال 2015 تحت تحریم‌های بزرگی قرار گرفت که خسارت‌های سنگینی بر اقتصاد وارد کرد، اما ایران یک کشور منحرف نیست.

در واقع، انزوای دیپلماتیک خود را شکست و از سه روند اصلی جهانی سود می‌برد.

اول، افزایش عضله دیپلماتیک چین و دخالت تدریجی در حال رشد در غرب‌آسیا، دوم، جدایی تدریجی اما قابل تشخیص آمریکا از منطقه و تمرکز بر هند و اقیانوس آرام و چین و سوم، صعود نسخه جدیدی از جنبش عدم تعهد.

مانند هر سیاستی که برای پرداختن به یک موضوع پیچیده و چندبعدی طراحی شده، هر گزینه دارای مزایا و معایب خود است. با این حال، آنچه واضح است، اینکه سیاست کنونی عملاً سیاستی متکی بر جابجایی‌های منطقه‌ای است.