بهگزارش مرکز مطالعات سورین،روزنامه آبزرور در یادداشت تازه خود بهقلم «راج شوکلا» نوشت: رقابت بین آمریکا و اتحاد چین و روسیه با تشکیل مجدد خطوط نبرد بسیار هیجانانگیزتر میشود.
البته که اتحاد روسیه و چین اکنون در یک مسابقه رقابتیتری حضور دارند و غرب بسیار در این رقابت جدیتر شده است.
سفر اخیر پوتین به چین با هدف تقویت بیشتر پیمان راهبردی بین دو کشور انجام شد و انبوه توافقنامههای امضاشده به سمت یک «عصر جدید» اشاره میکنند، اما سیگنالی بزرگتر و چالشی بیسابقهتر برای هژمونی آمریکا در راه است.
چشمانداز کاهش قدرت آمریکا، روسیه و چین را به امید تسریع سقوط آمریکا به هم نزدیکتر میکند. در حالی که روسیه بهدنبال فروپاشی نظم موجود است، چین از پیش وعده یک نظم جدید جذاب را میدهد.
سه دهه از پایان جنگ سرد میگذرد و آمریکا خود را در یک رقابت بیثبات با روسیه و چین میبیند. وضعیت ناکارآمدی قوانین موجود آنقدر بد است که هر لحظه ممکن است جهان به مجموعههایی از قوانین، اقتصاد و فناوری تقسیم شود.
در حالی که شعار این جهان چندقطبیشدن است، اما مشارکتهای درهمتنیدهای وجود دارد که برای ایجاد یک محور گستردهتر استفاده میشوند.
از یک سو، ایران و کره شمالی سلاحهایی را برای حمایت نظامی از روسیه تهیه میکنند و از سوی دیگر، همسویی رو به رشد اوراسیا با روسیه و رد پای چین در غربآسیا بزرگتر میشود.
بازدارندگی شکستخورده آمریکا (افغانستان، اوکراین، غربآسیا و در آینده در تایوان) و قدرت فرسایشی آن اکنون کاملاً مشهود است.
بدهی آمریکا به میزان 1 تریلیون دلار در سال رسیده است و چشمانداز احیای مجدد شراکت دفاعی آمریکا به یک پیشنهاد دشوار تبدیل شده است. زرادخانههای هستهای چین، روسیه، ایران و کره شمالی روی هم تا چند سال دیگر دو برابر آمریکا خواهد شد.
این محور جدید نه تنها در موضوعات اوکراین و غربآسیا بسیار بهتر از غرب عمل کرده است، بلکه نبرد خود را برای نفوذ و تجارت در حوزههای جنوب جهانی از طریق زمینههایی مانند بریکس آغاز کردهاند.
بسیاری از کارشناسان چینی، ادعا میکند که جاهطلبیهای چین اصلاً بد نیست؛ «ما نمیخواهیم آسیا و اقیانوسیه را اداره کنیم». «تاریخ این را ثابت کرده است؛
ما دیوار بزرگ را ساختیم تا بربرها را بیرون نگه داریم، نه برای اینکه به آنان حمله کنیم.»
چین در دنیای امروز نیاز داشت تا صنعتی شود، این کار فقط از طریق سرمایهگذاری آزاد امکانپذیر است. منافع چین و آمریکا از نظر اقتصادی و سیاسی با هم هماهنگ است، اما این موضوع تا زمانی است که هر دوطرف از خطوط قرمز جاهطلبیهای شخصی نگذرند.
آمریکا همچنان یک نهاد قدرتمند و همچنین یک کشور بزرگ است.
آمریکا نفت بیشتری نسبت به ایران و گاز بیشتری نسبت به قطر دارد. از نظر جمعیتی متراکمتر است و هنوز هم دارای هفت شرکت بزرگ فناوری جهان است.
از سوی دیگر، معجزه رشد چین اکنون با کسالت خاصی روبرو شده است.
دوره طولانی کاهش رشد، افزایش بدهی، افزایش بیکاری (50 درصد)، سقوط فناوریهای بزرگ، فرار سرمایهگذاری مستقیم خارجی و دورههای بیپایان نظامی از ویژگیهای این کشور شده است.
بنابراین، چین در حال انجام اصلاحات استراتژیک و اصلاح محاسبات داخلی و جهانی خود است.
اولویت اصلی شی شروع به رشد اقتصادی بلندمدت برای جلوگیری از پیشبینی سقوط بزرگ است. یک مفهوم توسعه جدید برای جایگزینی مدل اصلاحی و شدیداً طرفدار تولیدات تجاری در سالهای قبل تدوین شده است.
همچنین میل به ایجاد یک اقتصاد اوراق بهادار وجود دارد که به موجب آن، در حالی که انگیزه اقتصادی همچنان بازار محور خواهد بود، تحت یک افسار سیاسی محکم قرار خواهد گرفت؛ بنابراین نقش شرکتهای خصوصی محدود خواهد شد و دادهها و جریانهای اطلاعاتی حیاتی توسط دولت کنترل میشود و بازیگران خصوصی مانند علیبابا یا تنسنت دیگر کنترلی بر این موضوعات نخواهند داشت.
در چین مقرر شده است که شرکتها و جوانان چینی باید زمان کمتری را صرف بازیهای ویدئویی در سطح جهانی کنند و با جدیت بیشتری بر روی دستیابی به پیشرفتهایی در فناوریهای استراتژیک حیاتی آینده تمرکز کنند.
حزب کمونیست چین میداند که نیاز قانعکنندهای برای شکستن چنگالهای حوزههای استراتژیک وجود دارد که به جهانیشدن در زمینه هوش مصنوعی، رباتیک، زیستشناسی مصنوعی، تراشههای پیشرفته، کوانتومی، خودروهای برقی، انرژی، مواد معدنی حیاتی و غیره منجر شود.
چین در حال ایجاد یک معامله جدید است. او اکنون سعی در پیشرو شدن در فناوریهای آیندهنگر و خاص و استفاده از آنها در سراسر جهان، بهویژه در جنوب جهانی دارد تا در نهایت کتاب بازی جدید چین برای مقابله با استراتژی غرب را به شکل خاص خودش تدوین کند.
اکنون با فرض این موضوعات و درنظر گرفتن شرایط موجود، در آخرین مراحل رقابت، چین جلوتر رفته است، چین متوجه میشود که در رقابتهای جدید باید رقیب خود را دست بالا بگیرد و پیشروتر تر از آن باشد.
شی گفت که «اقیانوس آرام برای آمریکا و چین بهاندازه کافی بزرگ است.» همچنین شاید به آمریکاییها پیام ظریفتری داده است؛ «ما اتحاد جماهیر شوروی نیستیم. قدرت ما را ببینید و آتش خود را خاموش کنید؛
به قسمت خودتان از اقیانوس آرام بچسبید و بین چین و آمریکا دنیا را تقسیم کنیم.»
اکنون نتایج این رقابت در شرطبندی روی تایوان مشخص خواهد شد که یا با صلحی آرام پایان مییابد یا در جنگی بزرگ فرو خواهیم رفت.