بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه اوراسیا ریویو در یادداشتی بهقلم «جورج موناستیراکیوس» نوشت: از میان تمام اشتباهات استراتژیک پوتین، هیچکدام بهاندازه حمله فاجعهبار روسیه به اوکراین به نفع اتحاد غربی نبوده است.
پس از الحاق فنلاند و سوئد، واشنگتن و بروکسل میتوانند یکبار دیگر ناتو را تقویت کنند.
در ماه سپتامبر 2023، باکو، جمهوری به رسمیت شناختهنشده بینالمللی آرتساخ را که در منطقه آذربایجان قرهباغ کوهستانی بود متلاشی کرد و تمامیت ارضی آن را پس از 30 سال اشغال نظامی، بازگرداند.
پس از امضای معاهده صلح بین آذربایجان و ارمنستان، باکو آزاد خواهد بود تا برای عضویت در ناتو درخواست دهد. واشنگتن و بروکسل نیز عاقلانه خواهند بود که درخواست آن را بپذیرند.
اما دو مانع مهم برای برنامه جاهطلبانه باکو وجود دارد؛ اولاً، آذربایجان برخلاف فنلاند و سوئد یک کشور لیبرال دموکراسی نیست.
با این وجود، مزایای عضویت در ناتو میتواند باکو را تشویق کند تا اصلاحات دموکراتیک، سرکوب فساد و سابقه حقوق بشری خود را بهبود بخشد.
با گذشت زمان، این حتی ممکن است راه را برای باکو هموار کند تا توافقنامه مشارکت و همکاری اتحادیه اروپا و آذربایجان را که زیربنای روابط آنها با عضویت کامل اتحادیه اروپا است، ارتقا دهد.
با توجه به اینکه دموکراسیسازی یکی از دلایل تأسیس ناتو است، عضویت در این اتحاد، پیوسته بهعنوان یک ایست بازرسی در بزرگراه برای کشورهایی که بهدنبال پیوستن به اتحادیه اروپا هستند عمل میکند.
با صرف زمان و تلاش، آذربایجان میتواند بر این چالش غلبه کند.
مانع دوم، سیاستمداران غربی و رأیدهندگان، وفادار به کمککنندگان دیاسپورای ارمنی هستند.
آنها بهطور مداوم با جداییطلبان ارمنی در منطقه قرهباغ کوهستانی آذربایجان برای جلب رضایت رأیدهندگان دیاسپورا به بهای منافع ملی خود که حفظ و تقویت اتحاد غربی است، همبستگی عملکردی دارند.
بهعنوان مثال: فرانسه دو هفته پیش مذاکرات صلح بین باکو و ایروان در گرانادا برگزار کرد؛ او یکی از مهمترین کشورهای عضو ناتو است که تصمیمش برش بسیار زیادی دارد.
البته با تعقل و آموزش میتوان بر این چالش نیز فائق آمد.
تصمیم پاریس در بهترین حالت از نظر استراتژیک ناهماهنگ و در بدترین حالت از نظر فکری سطحی است. ایروان متحد و همپیمان مسکو است.
آذربایجان نیز متحد ترکیهای است که جز. اعضای ناتو است. روسیه مهمترین چالش امنیتی اتحاد، بزرگترین تهدید برای ثبات جهانی و مانعی بیوقفه برای صلح در اوراسیا است.
پس چرا فرانسه باید به کشوری در اتحاد نظامی با روسیه سلاح بفروشد یا بخواهد از آن دفاع کند؛ با این حال، هرچه عمیقتر به این موضوع بپردازید، تصمیم فرانسه کمتر منطقی میشود.
ارمنستان خود فقیر، ضعیف و ناامن است. این کشور به مدت سه دهه توسط ترکیه، آذربایجان، گرجستان و ایران احاطه شده بود و اغلب اقتصادش به خاطر عدم توانایی برای همکاری با همسایگانش وضعیت مطلوبی نداشته است.
اگرچه وضعیت موجود به ارمنستان آسیب میرساند، کشوری که هزینههای گزاف انسانی، اقتصادی، دیپلماتیک و ژئوپلیتیکی بسیاری را به مدت سه دهه پرداخت کرد، اما سیاستمداران غربی بهطور مداوم درازای کسب رأی برای آرتساخ عمل میکنند و تخمین زده میشود که از هر 3 ارمنی 2 نفر در خارج از ارمنستان زندگی میکنند و قویترین پایگاههای پشتیبانی آن در غرب بانفوذ و امن هستند.
نکته اصلی این است که از طرف دیگر، ترکیه و آذربایجان آنقدر به هم نزدیک هستند که خود را «یک ملت با دو دولت» میدانند. به غیر از آنکارا، باکو تنها دولت دیگر طرفدار اوکراین در قفقاز جنوبی است.
همچنین نقطه ملاقات تاریخی سه قدرت منطقهای، ترکیه، کشور عضو ناتو، روسیه و ایران ضدغربی نیز اهمیت بسیار بالایی دارد؛ پس با عضویت آذربایجان در ناتو، ائتلاف ناتو در حیاطخلوت کشورهای ضدغربی، یعنی روسیه و ایران لنگر میاندازد.
درست که در همین لحظه نیز این اتفاق توسط ترکیه تضمین شده است، اما بار سنگین حفظ تمامیت ارضی آذربایجان اکنون با سایر اعضای اتحاد تقسیم خواهد شد و امنیت و تضمین بالاتری را ارائه خواهد کرد.
در نهایت، حضور ناتو بهطور بالقوه میتواند بهعنوان تضمینی حتی برای اقلیت ارمنی قرهباغ باشد و نگرانیهای مربوط به انتقامجویی را کاهش دهد، زیرا در هر صورتی که تصمیم به بازگشت از ارمنستان به آذربایجان بگیرند به دلیل این ائتلاف امنیت آنان تضمین شده است.
پیوستن به ناتو حتی ممکن است به رقیب دیرینه آذربایجان انگیزه دهد تا خود را از حلقه روسیه دور گردن خود رها کند، روند طلاق سریع با متحد تاریخی و در عین حال غیرقابل اعتماد خود را در پی داشته باشد و نشانهای از قصد آن برای پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپا باشد.
شاید آذربایجان و ارمنستان به فهرست بلندبالای رقبای تاریخی که شامل آلمان و فرانسه و یونان و ترکیه است که در کنار یکدیگر وارد اتحاد شدند، بپیوندند و حتی اتفاقات عجیبتری نیز شاهد باشیم.
سال گذشته، من استدلال کردم که بزرگترین راز ترکیه برای پیشرفت، ایجاد یک منطقه حائل بین ناتو و چین در آسیای میانه ترک است.
پایان مناقشه قرهباغ کوهستانی سرانجام این اتفاق را ممکن کرد. در حالی که این ایده بلندپروازانه و پیچیده است، پیوستن باکو به اتحاد بخش لاینفک این استراتژی است. از اصلاح آذربایجان گرفته تا ایجاد ثبات در قفقاز جنوبی و تقویت ناتو، مزایای بالقوه پیوستن باکو به ائتلاف بیشتر از هزینههای متحملشده برای همه طرفهای ذینفع به ضرر دشمنان غرب؛ مسکو، پکن و تهران خواهد بود.
با توجه به اینکه در شمال ایران آذربایجانیهای بیشتری نسبت به خود آذربایجان زندگی میکنند، واشنگتن و بروکسل مایل خواهند بود که از این امکان استفاده کنند.