بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه اسمال وارز در مقاله تازه خود بهقلم «رایان شاو» نوشت: رئیس ستاد مشترک در ماه فوریه مفهوم مشترک برای رقابت (JCC) را امضا کرد و این مفهوم بدون هیچگونه اطلاعیه رسمی منتشر شد.
تفسیر ارائهشده تعجبآور است، زیرا اینیک سند جدی و متفکرانه است که هدف آن متحول کردن رویکرد آمریکا در بهکارگیری قدرت نظامی در رقابت استراتژیک است.
مفهوم مشترک برای رقابت سزاوار یک بحث دقیق و آزاد از سوی همهکسانی است که به امنیت ملی آمریکا اهمیت میدهند. این امر مستلزم سرمایهگذاری جدی برای اجرای آن توسط وزارت دفاع و توسط کل دولت است. ازآنجاکه مهمترین چیزی که باید در مورد مفهوم مشترک برای رقابت بدانید این است که اگر بخش مردمی الهامبخش نباشد، هیچ شانسی برای موفقیت نخواهد داشت. برای ایجاد تفاوت واقعی، مفهوم مشترک برای رقابت باید با یک مفهوم ملی بین سازمانی برای رقابت همراه شود.
مفهوم مشترک برای رقابت برای چیست؟ به گفته پنتاگون: «مفاهیم مشترک، رویکردهای جدیدی را برای پرداختن به چالشهای قانعکننده پیشنهاد میکنند که رویکردها و قابلیتهای موجود برای آنها ناکارآمد، ناکافی یا وجود ندارد، بنابراین نیاز به بررسی مجدد در مورد نحوه عملکرد و توسعه نیروی مشترک آینده وجود دارد.»
طبق گفتهها، آنها این طرح ابتدا بهدنبال حل یک مشکل است. مشکلی که مفهوم مشترک برای رقابت در نظر دارد به آن رسیدگی کند که توسط جورج کنان در سال 1948 شناسایی شد بدین شرح است: ما به دلیل دلبستگی عمومی به مفهوم تفاوت اساسی بین صلح و جنگ و به دلیل بیمیلی به شناخت واقعیتهای روابط بینالملل در داخل و خارج از جنگ، شکست خوردهایم.
تردیدی وجود ندارد که وقتی صحبت از استفاده از ابزار نظامی برای پیشبرد منافع ملی خارج از شرایط خصمانه اعلامشده به میان میآید، رویکردها و تواناییهای موجود آمریکا هنوز ناکارآمد یا ناکافی هستند یا کلا وجود ندارد.
تغییر طرز فکر نیروی مشترک: تأثیرگذاری این تغییر پارادایم جامع به 3 تغییر ذهنیت حمایتکننده یا توانمند نیاز دارد که هرکدام مدتهاست به تعویق افتاده است. درحالیکه مفهوم مشترک برای رقابت آنها را نام نمیبرد، اما به هر 3 آنها اشاره میکند.
مفهوم مشترک برای رقابت، رقابت استراتژیک را بهعنوان یک مبارزه مداوم و طولانیمدت تعریف میکند و مکرراً تأکید میکند که «شرایطی که پایدار است، باید مدیریت شود، نه مشکلی که باید حل شود.»
در افغانستان، آمریکا یک جنگ 21 ساله انجام داد، نه یک جنگ 20 ساله. مفهوم مشترک برای رقابت در شناسایی ابزارهای غلبه بر این انگیزههای ساختاری کمی کوتاهی میکند، اما اگر شروع به تغییر فرهنگ و گفتوگو کند، خدمات بزرگی انجام خواهد داد.
آمریکاییها با آگاهی از سنتهای اصیل در روابط نظامی و ضدیت تاریخی با ارتش فعالیتهای نظامی خارج از جنگ را غیراخلاقی و یا نامناسب میدانند.
تنها وظیفهای که اکنون مهم است، آمادهسازی برای شکست تهاجم چین به تایوان است و هر چیز دیگری حواسپرتی است، ازجمله حمایت از اوکراین در برابر روسیه. آمریکا نمیتواند ابزار نظامی را کنار بگذارد و پتانسیل درگیری مسلحانه همچنان واقعیتی است که نیروی مشترک نمیتواند آن را نادیده بگیرد. آمریکا باید رویکردی جامعتر برای رقابت استراتژیک ایجاد کند که جنبههای نامنظم، غیرکشنده و غیرنظامی رقابت را بهعنوان اساسی برای موفقیت بشناسد و از آن استفاده کند.
در ماههای اخیر اجماع در مورد ماهیت رقابتی ذاتی نظام بینالملل به وجود آمده است، این شروع خوبی است؛ اما هر آژانسی به تغییرات پارادایم خود مشابه آنچه توسط مفهوم مشترک برای رقابت ترسیمشده است نیاز دارد.
نیروی مشترک یک حامی مهم در مقابله با استراتژیهای رقابتی دشمن است، اما نمیتواند بهتنهایی این کار را انجام دهد. مؤثرترین مقابله با استراتژی رقابتی دشمن، یک استراتژی رقابتی کاملاً یکپارچه آمریکا است که بهطور منسجم و جامع اجزای قدرت ملی را برای ارائه اثرات در فضای رقابتی استراتژیک گرد هم میآورد.
برخی ممکن است بگویند که مفهوم مشترک برای رقابت در این مورد بسیار فراتر میرود، اما بهاندازه کافی برای رفع مشکل پیش نمیرود زیرا نمیتواند. تا زمانی که به این کار پاسخ داده نشود، هیچ تغییری در فرهنگ یا تواناییهای نیروی مشترک به نتایجی که مفهوم مشترک برای رقابت هدف آن است، منتج نخواهد شد و خطر «باخت بدون جنگ» باقی خواهد ماند.
بخش عملی مفهوم مشترک برای رقابت، به نام قابلیتهای موردنیاز رزمی، مجموعهای از آرمانهای طراحی موردنیاز برای اجرای این مفهوم را ارائه میدهد. اینها معقول و عمدتاً قابلدستیابی هستند اگر ارتش تصمیم به انجام این کار داشته باشد.
اظهارات کاخ سفید در مورد «بازدارندگی یکپارچه» اقدامی را الزامی نمیکند. فقط کنگره میتواند ادغام بین سازمانی را اجباری کند و منابع و مشوقهایی را برای انجام آن فراهم کند.
درخواستها برای «گلدواتر نیکولز برای آژانس بینالمللی» جدید نیست، اما چالشهای استراتژیک کنونی آنها را بیش از هر زمان دیگری از زمان قانون اولیه گلدواتر نیکلز ضروری میکند.
کنگره باید یک مفهوم ملی بین سازمانی برای رقابت را برای همراهی مرکز جامعه یهودیان ایجاد کند چنین مفهومی رویکرد منحصربهفرد آمریکایی به دولتداری رقابتی را هدف قرار میدهد. ارتش آمریکا تشخیص داد که رویکردهای معمول آن برای چالشهای حال و آینده ناکافی است، بنابراین مفهوم جدیدی برای پیشنهاد رویکردهای جدید ایجاد کرد. زمان آن فرا رسیدهاست که به همین دلایل در سطح کل دولت نیز همین کار را انجام دهیم.