بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه هیل مقالهای بهقلم «هنری روم» منتشر کرد که در آن آمده است: هیچ کشور دیگری به اندازه ایران به حمله روسیه به اوکراین کمک نکرده است.
از نظر لفاظی، رهبر ایران، شخصاً تهاجم مسکو را تأیید نموده و سخنان روسیه را که ناتو مقصر این درگیری است، تکرار کرده است.
از نظر نظامی، تهران مسکو را با پهپادهای تهاجمی و نظارتی پیشرفته مسلح میکند که غیرنظامیان اوکراینی را به وحشت انداخته و مربیان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در کریمه مستقر کرده است.
به گفته مقامات غربی، تهران قصد دارد موشکهای بالستیک کوتاهبردی را به مسکو ارائه دهد که میتواند موقعیت این کشور را در میدان نبرد تقویت کند.
دولتهای غربی در مورد نحوه پاسخگویی با این مشکل دست و پنجه نرم کردهاند.
در روز 4 نوامبر، وزرای خارجه گروه 7 این حمایت نظامی ایران را محکوم کردند و بر تلاشهای غرب برای انزوای تهران تاکید کردند.
در حالی که آمریکا، اتحادیه اروپا و بریتانیا تحریمهایی را اعمال کردهاند، اقدامات تا به امروز عمدتاً نمادین بوده و محدود به مسدود کردن داراییها و ممنوعیت سفر علیه فرماندهان و نهادهای نظامی ایرانی که در توسعه، فروش و ارسال پهپادهای ایرانی دخیل هستند، بوده است.
رهبران غربی باید رویکرد گستردهتری اتخاذ کنند. به جای تمرکز بر روی پهپادها یا موشکها، آنها باید از تصمیم تهران برای همسویی با مسکو بهعنوان ابزاری برای اجرای تهاجمیتر تحریمهای گستردهتر آمریکا علیه ایران، بهویژه در بخش انرژی، با هدف کاهش درآمدی که ایران از این تحریمها به دست میآورد، استفاده کنند.
بهرغم تحریمهای آمریکا، تهران روزانه حدود 1 میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی صادر میکند که بیشتر آن به چین میرود.
اما دولت بایدن سرکوب این تحریمها را در اولویت قرار نداده است. در حالی که سال گذشته آمریکا بهدنبال ترغیب ایران به بازگشت به برجام بود، واشنگتن عقبنشینی کرد در حالی که چین بیشتر و بیشتر نفت خام ایران را وارد میکرد.
در چند ماه گذشته، دولت بایدن فشار بر صادرات انرژی ایران را با تحریم برخی افراد و شرکتهای دخیل در معاملات غیرقانونی افزایش داده است.
واشنگتن باید استدلال کند که نگرش «تجارت معمول» نسبت به خرید انرژی از ایران نمیتواند ادامه یابد.
فروش انرژی ایران که به سرعت برنامه هستهای خود را پیش میبرد، از شبههنظامیان و گروههای تروریستی حمایت میکند و این کشور اعتراضات مسالمتآمیز را با خشونت سرکوب میکند. آنها از دولتی حمایت میکنند که ابزار جنگ در خاک اروپا را فراهم میکند.
آمریکا باید این استدلال را علنی کند که هر بشکه از محصولات انرژی ایران که قاچاق و فروخته میشود به جنگ روسیه در اوکراین کمک میکند.
در هماهنگی با گروه 7، آمریکا باید از کشورهایی که خرید یا تسهیل خرید محصولات انرژی ایران را انجام میدهند، بخواهد که آن کار را متوقف کنند، و باید از طریق دیپلماتیک به کشورهایی که این قوانین را رعایت نمیکنند، فشار بیاورد.
با توجه به روابط نزدیک این کشور با ایران و روسیه و رد تحریمهای ثانویه آمریکا، متقاعد کردن چین به توقف خرید نفت خام از ایران دشوار خواهد بود.
اما آمریکا ممکن است با کشورهایی مانند سنگاپور که از ابتدای جنگ با محکوم کردن تهاجم روسیه، موضعی کاملاً طرفدار غرب اتخاذ کرده است، موفقیت بیشتری داشته باشد.
با این حال، به گفته وزارت خزانهداری و وزارت امور خارجه آمریکا، شرکتهایی در سنگاپور با نقض تحریمهای این کشور، فرآوردههای نفتی ایران را حمل کرده، دور زدن تحریمها را تسهیل کردهاند و محصولات پتروشیمی وارد کردهاند.
آمریکا همچنین باید در کنار کمک به فروش غیرقانونی انرژی ایران، حفظ حمایت از روسیه و غرب را برای کشورها دشوارتر کند.
کاهش صادرات نفت ایران میتواند باعث افزایش تقاضا برای نفت روسیه شود. این امر میتواند تلاشهای غرب برای قطع منبع اصلی درآمد روسیه را تضعیف کند.
غرب در حال حاضر بهدنبال اجرای طرحی برای محدود کردن میزان درآمد روسیه از هر بشکه نفتی است که صادر میکند.
بعلاوه، بعید است که کارزار ایران به طور کامل صادرات نفت تهران را قطع کند. هدف پیچیده کردن آنها خواهد بود.
اگر آمریکا برخی از زنجیرههای پیچیده و مخفیانهای را که خریداران و فروشندگان را به هم متصل میکند، بشکند، این امر باعث ایجاد هزینههای اضافی برای ایران میشود و این کشور را مجبور میکند با تخفیف بیشتری نفت بفروشد یا به قاچاقچیان پول بیشتری بپردازد.