بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشتی بهقلم «بارت ام جی زیوکزیک» نوشت: انتخابات اخیر پارلمان اروپا و مجلس ملی فرانسه، چشمانداز سیاسی اروپا را تغییر داده است.
بهگونهای که راستگرایان افراطی فرانسه و آلمان، دولت فرانسه را در پاریس برکنار کردند و همچنین دولت آلمان را در برلین ضعیف کردند.
درحالیکه اروپا با بزرگترین بحران جنگ و امنیت خود از سال 1945 مواجه است، سه نامزد در حال حاضر در قدرت هستند:
«امانوئل مکرون» -رئیسجمهور فرانسه- «اولاف شولز» -صدراعظم آلمان- «جورجیا ملونی» -نخستوزیر پوپولیست ایتالیا-.
وعدههای جدید مکرون به ناتو برای پذیرش اوکراین و ارسال جنگندههای میراژ به کییف، میتواند انقلابی در سیاست خارجی فرانسه باشد.
موضع استراتژیک آلمان در قبال روسیه برای یک جنگ در حال انجام نامناسب است، زیرا شولز از تحویل موشکهای کروز تاروس به اوکراین خودداری کرد و در تأمین تانکهای لئوپارد کوتاهی کرد.
دولت جدید لهستان لفاظیهای صریح را با منابع گستردهای ترکیب میکند و آینده اوکراین را با آینده اروپا مرتبط میداند.
لهستان خواهان بیش از 4 درصد از تولید ناخالص داخلی برای دفاع و گسترش نیروی خود است.
اتحادیه اروپا ممکن است به سمت رویکرد ورشو گرایش پیدا کند، زیرا حکومت تهاجمی روسیه و جنگ مداوم اروپا ممکن است سایر کشورها را مجبور به اتخاذ این رویکرد کند.
ابتکارات دیپلماتیک مکرون بهجای تصمیمگیری در اروپا، بیانیههایی را به همراه داشته است و سیاستهای اوکراین و روسیه قاطعتر از ترجیحات اولیه فرانسه هستند.
رویکرد اجماعسازی برلین منجر به ناامیدی در میان همتایان اتحادیه اروپا شده است. دولت تاسک، رئیسجمهور لهستان با چندین دهه تجربه بهعنوان رئیس شورای اروپا، در حال بازسازی اتحادها در اتحادیه اروپا و مذاکره با فرانسه و سایر کشورها در مورد معاهدات است.
اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن برای دفاع از قاره خود، ارائه کمکهای نظامی و مالی به اوکراین، آموزش نیروها و تقویت پایگاههای دفاعی و صنعتی خود را لازم میدانند.
منابع عظیم اروپا در یک خلأ رهبری بهمدت سه سال تلف شده است.
دولت بایدن اجماع و واکنشهای یکپارچه غرب را ایجاد کرده است، اما جنگ روسیه در برخی از پایتختهای اروپایی فوریت ایجاد نکرده است.
بدون رهبری فعال، اتحادیه اروپا در معرض خطر انحراف استراتژیک قرار میگیرد.