بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه اکونومیست در مقالهای نوشت: آمریکا و چین این روزها در موارد بسیار محدودی توافق دارند. با این حال، در موضوع تایوان، حداقل از یک نظر، در هماهنگی کامل هستند.
مقامات هر دو طرف میگویند وضعیت موجود پیرامون جزیره خودگردان، که چین مدعی مالکیت بر آن و آمریکا حامی دموکراسی آن است، به شیوههای خطرناکی در حال تغییر است.
این موضوع از بحرانی که در این ماه با سفر «نانسی پلوسی» -رئیس مجلس نمایندگان آمریکا- به تایوان به وجود آمد، روشن است. این سفر کاملا حق او، اما تحریکآمیز بود و خشم حزب کمونیست چین را برانگیخت.
از زمان بنبست قبلی در سالهای ۱۹۹۵-۱۹۹۶، آمریکا، چین و تایوان همگی از ابهامات و تناقضات وضعیت موجود ناراضی هستند.
چین، به شکلی خاص، موضعی تهاجمی گرفته است. اگر جهان میخواهد از جنگ اجتناب کند، باید فوراً تعادل جدیدی ایجاد کند.
تایوان از یک دیکتاتوری نظامی به یک دموکراسی مرفه و لیبرال متشکل از ۲۴ میلیون نفر تبدیل شده که تقریباً همه آنها چینی هستند.
شهروندان آن بیش از دو برابر ثروتمندتر از سرزمینهای اصلی هستند. موفقیت آنها سرزنش ضمنی نظام خودکامه چین و دلیلی آشکار برای مقاومت آنها در برابر حکومت پکن است. رئیسجمهور تایوان، «تسای اینگ ون» هیچ حرکت رسمی برای استقلال انجام نداده، اما این جزیره در حال دور شدن از سرزمین اصلی است.
پیشنهاد چین برای «یک کشور، دو سیستم» از زمانی که سرزمین اصلی آزادیهای مدنی در هنگ کنگ را درهم شکست، توخالی به نظر میرسد. امروزه تعداد کسانی که خواهان استقلال رسمی فوری باشند بسیار کم است، زیرا مطمئناً باعث تهاجم چین میشود، اما طرفداران اتحاد، حتی از آنها هم کمتر هستند.
آمریکا هم تغییر کرده است. پس از دو بار مداخله برای حفاظت از تایوان در دهه ۱۹۵۰، شک کرده است که آیا تایوان ارزش دفاع را داشته باشد، اما موفقیت دموکراتیک این جزیره و اهمیت آن به عنوان منبع نیمه رساناها، باعث افزایش پیشروی شده است.
آمریکا هیچ تعهد رسمی برای دفاع مستقیم از تایوان نداشته و در عوض سیاست «ابهام استراتژیک» را اتخاذ کرده است.
هیچ کشوری به اندازه چین برای از بین بردن وضعیت موجود تلاش نکرده است.
خوشبختانه، اقدامات چین در این بحران، قدرتنمایی کنترل شده و با هدف اجتناب از تشدید تنش بوده است.
خطر این است که چین از این بحران برای تعیین مرزهای جدید استفاده کرده و تجاوزات خود به حریم هوایی و آبهای سرزمینی تایوان را توسعه دهد. همچنین میتواند تلاش کند تا محدودیتهای سختتری را بر معاملات جزیره با بقیه جهان اعمال کند. این اتفاق نباید بیفتد. وظیفه آمریکا و متحدانش مقاومت در برابر این تلاشها بدون وارد شدن به جنگ است.
آمریکا میتواند از برقراری مجدد هنجارهای قبل از بحران، شروع کند. این کشور باید فوراً فعالیتهای نظامی را در اطراف تایوان از سر بگیرد.
این کشور میتواند به گسترش تمرینات نظامی با متحدان خود ادامه دهد و آنها را بیشتر در برنامهریزی اضطراری بر سر تایوان مشارکت دهد.
ژاپن از شلیک موشکهای چین به اطراف خود عصبانی شده و نشان داد که میتواند در جنگ مداخله کند، و این مسئله تهاجم چین را بسیار پیچیده میکند.
هدف این است که چین را متقاعد کنیم که چنین تهاجمی ارزش ریسک کردن را ندارد.