loader image

جستجو

How did the Ukraine crisis change the US macro strategy

فارن پالیسی:
چگونه بحران اوکراین استراتژی کلان آمریکا را تغییر داد؟

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «فارن پالیسی» در مقاله خود ضمن اشاره به اینکه آمریکا برخلاف دوران جنگ سرد حالا با رقابت شدیدی روبروست،‌ به بررسی این موضوع پرداخت که چگونه بحران اوکراین استراتژی کلان آمریکا را تغییر داد؟

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در مقاله خود به‌قلم «آندرس فو راسموسن» «آنجلا استنت» نوشت: جنگ اوکراین نشان‌دهنده پایان دوران پس از جنگ سرد و بازگشت رقابت بین ابرقدرت‌ها در اروپا و اقیانوس آرام است.

هم‌چنین، این جنگ حاکی از برخی مشکلات برای استراتژیست‌های آمریکاست. نخست و مهم‌تر از همه چیز، کشورهای زیادی هستند که در خارج از غرب قرار دارند و حاضر به انتخاب یکی از طرفین این جنگ نشدند.

این جنگ نشان داد که هنوز هم قدرت سخت در قرن بیست و یکم اهمیت دارد و کاستی‌های نظامی اروپا را نشان داد، محدودیت‌های تعهد آمریکا را به نحوی موشکافانه برجسته کرد و محدودیت‌های پایداری نظامی روسیه را نیز آشکار نمود.

موضوع تقسیم کار جدیدی بین آمریکا و اروپا از ابتدای این جنگ و به نحو قدرتمندتری رشد کرده است.

نخست اینکه، عملکرد نظامی روسیه به نحو قابل‌توجهی اصلاح نشده و نیروهای مسلح آن دائما متحمل خسارات اساسی می‌شوند.

دوم، ناتو پذیرای سوئد و فنلاند شده است. این موضوع توازن قوا در اروپا را به شدت به نفع ناتو تغییر می‌دهد.

سوم، رویدادهای آسیایی مثل مانورهای نظامی گسترده چین، نقش محوری قدرت آمریکا را برای حفظ توازن مطلوب در آسیا برجسته کرده است.

عملکرد ضعیف نیروهای مسلح مسکو در اوکراین، محدودیت‌های قدرت نظامی روسیه را نشان می‌دهد.

روسیه که ناگزیز از جنگ اوکراین ضعیف‌تر بیرون خواهد آمد، احتمال دارد که بیشتر از این وابسته به چین شود.

هم‌چنین، روسیه مجبور خواهد شد از ماجراجویی‌ چین در آسیا به اجبار حمایت کند. این به نوبه خود مقابله با قدرت چین در آسیا را دشوارتر خواهد کرد.

6 ماه بعد از تهاجم وحشیانه روسیه به اوکراین، می‌توان دو درس مقدماتی را در مورد تاثیر این جنگ بر چشم‌انداز استراتژیک آمریکا در قبال اروپا گرفت.

اولین درس بدیهی این است که ناتو از آنچه «امانوئل مکرون» -رئیس‌جمهور فرانسه- آن را «مرگ مغزی» می‌خواند، بازگشته و به سازمان مهمی در قاره اروپا تبدیل شده است.

قابل‌توجه‌تر از تجدید حیات ناتو این است که اتحادیه اروپا به این مناسبت قد علم کرده است. اتحادیه اروپا به جای اینکه در زمان جنگ به حاشیه رانده شود، به پسر عموی قدرتمند ناتو در عرصه اقتصادی تبدیل شده است.

چین در یک دسته اقتصادی جدا از روسیه قرار دارد و اروپایی‌ها برای به خطر انداختن روابط اقتصادی خود با این کشور نیازمند دلایل قانع‌‌کننده‌ای هستند.

با این حال، هیچ‌کس انتظار چنین واکنش قوی از سوی اروپا در برابر روسیه را نداشت و احتمالا رهبران چین به این واکنش توجه کرده‌اند.

ضمناً، گروه هفت باید علاوه بر ژاپن، از شرکای نزدیک خود در اقیانوس آرام  دعوت کند تا در گفت‌وگوهای استراتژیک این گروه در مورد سیاست تحریم، سرمایه‌گذاری در فناوری یا تامین زنجیره کالاهای حیاتی شرکت کنند.

جهان با تشدید شکاف بین دموکراسی‌ها و خودکامگی‌ها وارد دوره‌ای جدید از رقابت و تقابل می‌شود.

این جنگ نشان داد که واشنگتن ضامن نهایی امنیت در اروپاست.

تمرکز استراتژیک اصلی آمریکا هم‌چنان بر محور آسیا و رقابت فزاینده آن با چین خواهد بود.

با این حال، این کار در صورتی بسیار دشوارتر خواهد شد که واشنگتن به یک درگیری طولانی‌مدت در اروپا گره بخورد.

بهترین راه برای جلوگیری از این تله این است که به اوکراینی‌ها هر آن چیزی داده شود که برای پیروزی در این جنگ به آن نیاز دارند.

آمریکا برخلاف دوران جنگ سرد حالا با رقابت شدیدی روبروست. چین و روسیه می‌توانند کارهای بسیار زیادی انجام دهند.