loader image

جستجو

How Turkey and Russia are reshaping the Black Sea region

نشنال اینترست:
چگونه ترکیه و روسیه منطقه دریای سیاه را دوباره شکل می‌دهند

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه « نشنال اینترست» نوشت: ترکیه و روسیه خود را ابرقدرت منطقه‌ای می‌دانند و به اعتقاد هر دو، منطقه دریای سیاه بخش حیاتی گفتمان سیاست خارجی آن‌هاست و شرکای غربی از این قالب کنار گذاشته شد‌ه‌اند.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ نشریه نشنال اینترست در یادداشت خود به‌قلم «شوشانیک میناسیان» نوشت:منطقه دریای سیاه در سال‌های اخیر به کانون اصلی تقابل ژئوپلیتیکی غرب و شرق، رقابتی بین روسیه ارتدکس و تمدن غربی و یک منطقه دائمی برای جنگ بر سر قدرت تبدیل شده است.

این تحولات به روش‌های مختلفی بر امنیت و ثبات منطقه دریای سیاه اثر گذاشته است. نظامی‌سازی کنترل‌نشده، جنایات سازمان‌یافته، تروریسم، نفوذ رو به رشد دروغ‌پراکنی و عدم سیاست‌های جامع داخلی و منطقه‌ای، صلح منطقه را به شدت آسیب‌پذیر کرد‌ه‌اند.

این منطقه با پایان گرفتن جنگ سرد و از سوی برنامه‌ریزان سیاسی غرب تا حد زیادی نادیده گرفته شد، اما روسیه و ترکیه برای تقویت توانمندی‌های سیاسی و اقتصادی خود در این منطقه به شدت کار کرده‌اند. در واقع، هر دو کشور تلاش‌های خود را برای ساختن یک نظم منطقه‌ای جدید افزایش داده‌اند که بیشتر پاسخگوی منافع ملی آن‌ها باشد.

یکی از عناصر کلیدی استراتژی اصلاح و تغییر روسیه و ترکیه این است که مانع افزایش نفوذ غرب در این منطقه شوند. به بیانی دقیق‌تر، هر دو کشور خود را ابرقدرت منطقه‌ای می‌دانند و به اعتقاد هر دو، منطقه دریای سیاه بخش حیاتی گفتمان سیاست خارجی آن‌هاست. این نکته‌ای قابل‌توجه است که شرکای غربی از این قالب کنار گذاشته شد‌ه‌اند. آنکارا با این کار پیام روشنی را به شرکای غربی فرستاده مبنی بر اینکه اولویتش ساختار امنیت منطقه‌ای همراه با روسیه است.

این روند پیش از این و در جریان درگیری بین ارمنستان و قره‌باغ بر سر منطقه قره‌باغ کوهستانی در سال 2020 دیده شد. آنکارا برای این که جایگاهش را در قفقاز جنوبی تضمین کند، در مورد آینده صلح منطقه با روسیه مستقیما مذاکره کرد و نقش گروه مینسک و سازمان امنیت و همکاری اروپا را تضعیف نمود. گفت‌وگو برای صلح در این درگیری فقط در قالب این گروه انجام می‌شد.

ترکیه و روسیه با وجود منافع متفاوتی که در سوریه و دیگر اختلافات بین خود دارند، باز در سال‌های اخیر با احتیاط رفتار کرده‌اند تا مبادا خسارتی بر همسویی مشترک‌شان در منطقه دریای سیاه وارد شود. آن‌ها حتی زمینه‌ای تازه برای یکدیگر یافته‌اند. اردوغان در سال‌های اخیر رفتاری ستیزه‌جویانه داشته تا نشان دهد که ترکیه خود را قدرت سیاسی و نظامی برجسته‌ای در منطقه و دریای سیاه می‌بیند. ترکیه از ایدئولوژی غرب‌گرای کمالیستی فاصله گرفته و به ملی‌گرایی توسعه‌طلبانه و استبدادی نوعثمان‌گرایی روی آورده است.

تصمیم اخیر ترکیه در مورد رد درخواست سوئد و فنلاند برای عضویت در ناتو، بنا بر این استدلال بوده که این دو کشور از «تروریست‌ها»، یعنی گروه شبهه‌نظامی حزب کارگران کردستان و حمایت می‌کنند و این نشانه‌ای از شکاف ایدئولوژیک و سیاسی بین آنکارا و شرکای غربی‌اش است. ترکیه کردهای سوریه را وابسته به حزب کارگران کردستان می‌داند. اعتراض ترکیه را باید در زمینه‌ای بزرگ‌تر یعنی در همسویی بین این کشور و روسیه دید. یکی دیگر از عناصر استراتژی ترکیه، مسیر نامشخص آن در خصوص جنگ اوکراین است. با وجود اینکه آنکارا از تمامیت ارضی اوکراین دفاع می‌کند اما درها را هم‌چنان به روی روسیه باز نگه داشته است.

غرب طی چند سال گذشته این تغییرات را در تحولات سیاسی منطقه دریای سیاه آشکارا دست‌کم گرفته است. با این حال، غرب باید در استراتژی خود به نحو اساسی بازنگری نموده و واکنش روشنی به همگرایی بین روسیه و ترکیه نشان دهد.